در ادامه تحولات سیاسی اخیر در خاورمیانه، تصمیم دولت جمهوری اسلامی برای عدم حضور در اجلاس بینالمللی «شرمالشیخ» مصر، بار دیگر نگاهها را به سیاست خارجی تهران و تناقضهای آن جلب کرده است.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد که نه او و نه مسعود پزشکیان، رئیس دولت جمهوری اسلامی، در این نشست جهانی که با محوریت پایان جنگ غزه برگزار میشود، شرکت نخواهند کرد.
او در این پیام ضمن تشکر از عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر، برای دعوت از جمهوری اسلامی، نوشت: «در حالی که طرفدار تعامل دیپلماتیک هستیم، نمیتوانیم با کسانی وارد گفتگو شویم که به مردم ایران حمله کردهاند و همچنان ما را تهدید و تحریم میکنند.» عراقچی همچنین افزود که جمهوری اسلامی از هر ابتکاری که به گفته او «به نسلکشی اسرائیل در غزه پایان دهد و اخراج نیروهای اشغالگر را تضمین کند»، استقبال میکند و در پایان تأکید کرد جمهوری اسلامی همواره «نیرویی حیاتی برای صلح» در منطقه بوده و خواهد بود.
این مواضع در حالی مطرح میشود که گزارشهای ضدونقیضی درباره اصل دعوت ایران به این اجلاس منتشر شده است.
خبرگزاری دولتی ایرنا روز بیستم مهرماه گزارش داد که در جلسه هیئت دولت، عباس عراقچی از دریافت دعوتنامه رسمی از سوی مصر برای حضور رئیسجمهور در اجلاس شرمالشیخ خبر داده، اما گفته است که تهران این دعوت را نپذیرفته است. به گفته او، پس از پاسخ منفی مسعود پزشکیان، قاهره دعوتی ثانویه برای حضور شخص وزیر خارجه ارسال کرده است که آن نیز بیپاسخ مانده است.
در مقابل، منابع آمریکایی و برخی رسانههای بینالمللی از جمله وبسایت «اکسیوس» و پایگاه «تایمز اسرائیل»، روایت دیگری ارائه دادهاند. به گزارش اکسیوس، وزارت خارجه آمریکا دعوتنامههایی را برای چند کشور، از جمله ایران، ارسال کرده است تا در نشست امضای توافق صلح غزه حضور یابند؛ اما یک مقام آمریکایی بعدتر اعلام کرد که جمهوری اسلامی در فهرست رسمی دعوتشدگان نبوده و هیچ دعوتنامهای برای مقامهای ایرانی ارسال نشده است.
در تهران، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، اسماعیل بقائی، در نشست خبری روز دوشنبه بیستویکم مهرماه ضمن تکرار مواضع عراقچی، گفت که دعوت از سوی مصر انجام شده و تصمیم دولت بر عدم حضور، پس از بررسیهای کارشناسی اتخاذ شده است. او مدعی شد که شرکت نکردن در اجلاس شرمالشیخ «به هیچوجه به معنای انفعال یا کاهش نقش ایران در تحولات منطقه» نیست و افزود: «بازیگری در عرصه منطقهای و بینالمللی، با مشارکت یا عدم مشارکت فیزیکی در یک رویداد شکل نمیگیرد و فراتر از آن است.»
بقائی همچنین مدعی شد که جمهوری اسلامی در دو سال گذشته «یکی از فعالترین کشورها در اعمال فشار بر رژیم اسراییل برای توقف نسلکشی» بوده و تلاشهای خود را در سازمان ملل و سازمان همکاری اسلامی ادامه داده است.
او در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به شرایط غزه گفت: «پس از گذشت بیش از هفتصد روز نسلکشی و تحمیل گرسنگی به مردم فلسطین، این تفاهم حاصل شد که رژیم اسراییل حملات خود را متوقف کند.» او افزود که ایران مواضع خود را «روشن و صریح» بیان کرده و نسبت به «بدعهدیهای مکرر رژیم اسراییل و نقضهای مکرر آتشبس» هشدار داد. با این حال، او هیچ اشارهای به نقش مستقیم جمهوری اسلامی در روند سیاسی یا مذاکرات منتهی به این توافق نکرد.
این ادعاها در شرایطی مطرح میشود که غیبت کامل تهران در یکی از مهمترین نشستهای منطقهای سال، بار دیگر نشانهای از انزوای دیپلماتیک جمهوری اسلامی در نظام بینالملل تلقی شده است. در حالی که بیش از بیست رهبر جهانی از جمله دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، و عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر، در این اجلاس حضور دارند، ایران با رد دعوت قاهره عملاً از صحنه گفتوگو درباره آینده غزه و معادلات امنیتی خاورمیانه کنار مانده است.
منتقدان داخلی نیز به این تصمیم واکنش نشان دادهاند. غلامحسین کرباسچی، مدیرمسئول روزنامه «هممیهن»، در واکنش به اظهارات عراقچی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «عراقچی گفته نمیتوانیم با کسانی وارد تعامل شویم که به مردم ایران حمله کردهاند. سؤال اینجاست: صدام بیشتر حمله و جنایت نکرد؟ اگر حضور پیدا میکردید و افشاگری میکردید، بهتر نبود؟» این دیدگاه بازتابی از انتقادهای گستردهتر نسبت به سیاست خارجی انفعالی جمهوری اسلامی است؛ سیاستی که بهجای حضور مؤثر در مجامع بینالمللی، همواره بر طرد و انزوا تأکید دارد.
واقعیت این است که تصمیم اخیر، ادامه همان رویکرد سنتی جمهوری اسلامی است که در آن، «تعامل» تنها با متحدان محدود منطقهای تعریف میشود و هر تلاشی برای گفتوگو با غرب، به بهانه «تهدید» یا «تحریم» رد میشود. در نتیجه، تهران به جای ایفای نقش مؤثر در تعیین آینده غزه و مسیر صلح، عملاً به نظارهگر روندی تبدیل شده که بدون حضورش رقم میخورد.
در حالی که دولتهای عربی، از قاهره تا ریاض، در پی تثبیت جایگاه خود بهعنوان میانجی در بحران فلسطین هستند، جمهوری اسلامی با تکرار شعارهای کلیشهای درباره مقاومت، نقش خود را بیش از پیش به حاشیه رانده است.
میتوان گفت که خودداری جمهوری اسلامی از شرکت در اجلاس شرمالشیخ، بیش از آنکه نشانهای از اقتدار یا عزت ملی باشد، انعکاسی از بنبست دیپلماتیک نظام است؛ بنبستی که در آن، هر دعوتی از سوی جامعه جهانی نه فرصتی برای بیان دیدگاهها، بلکه تهدیدی برای «مشروعیت ایدئولوژیک» نظام تلقی میشود.
نتیجه آن، تداوم همان سیاستی است که در طول سالهای اخیر، ایران را از میزهای تصمیمگیری جهانی کنار زده و صدای آن را در عرصه سیاست بینالملل به نجواهایی محدود در حاشیه تبدیل کرده است.