علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی و از منصوبان مستقیم علی خامنهای، در ادامه سفر منطقهای خود، چهارشنبه بیست و دوم مرداد وارد بیروت، پایتخت لبنان شد؛ سفری که از همان ابتدا، رسانهها و محافل سیاسی لبنان، آن را حامل اهدافی فراتر از ادعاهای رسمی تهران دانستند.
لاریجانی در بدو ورود، با تکرار ادبیات تبلیغاتی همیشگی جمهوری اسلامی، از «پیوندهای تاریخی و تمدنی» میان ایران و لبنان سخن گفت و مدعی شد: «اگر ملت لبنان در رنج باشند، ما هم در ایران این درد را حس میکنیم» و «در همه شرایط در کنار مردم عزیز لبنان خواهیم بود». او از نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان، برای میزبانی سفرش قدردانی کرد و از برنامه دیدار با رئیسجمهور، نخستوزیر و دیگر چهرههای سیاسی خبر داد.
اما پشت این جملات ظاهراً دوستانه، مأموریتی آشکار برای تثبیت و تقویت نفوذ منطقهای تهران پنهان است. وبسایت خبری «هنا لبنان» گزارش داد که لاریجانی حامل پیامهایی ویژه برای حزبالله لبنان است؛ پیامهایی که این گروه را به هماهنگی بیشتر با مواضع رسمی دولت لبنان فرا میخواند. این رسانه افزود که سفر لاریجانی بخشی از ترتیبات گستردهتر سیاسی و امنیتی تهران در سطح منطقه است که با هدف بهرهبرداری از «برگه حزبالله» در مذاکرات احتمالی با ایالات متحده طراحی شده است.
طبق این گزارش، این پیامها میتواند شامل موضوعاتی چون خروج اسرائیل از لبنان و آغاز روند بازسازی مناطق جنگزده باشد؛ مسائلی که جمهوری اسلامی تلاش دارد بهعنوان اهرم فشار در گفتوگوهای خود با واشینگتن به کار گیرد.
همزمان، منابع آگاه به شبکه «العربیه» گفتند که در راستای این سفر، مشاور جوزف عون، رئیسجمهوری لبنان، با نبیه بری دیدار کرده است. دو طرف در این دیدار بر ضرورت حفظ وحدت داخلی، تثبیت ثبات ملی و حمایت از ارتش لبنان در انجام وظایف خود تأکید کردند. رسانههای محلی پیشبینی کردهاند که سفر لاریجانی به بیروت، هم در عرصه سیاسی و هم در میان افکار عمومی، با فضایی پرتنش همراه خواهد بود.
این پیشبینی بیدلیل نیست؛ در روزهای اخیر، اظهارات مداخلهجویانه آشکار برخی مقامات ایرانی علیه مصوبه کابینه لبنان مبنی بر محدود کردن سلاح به نیروهای دولتی، با واکنش منفی بسیاری از محافل سیاسی این کشور روبهرو شد. این مصوبه با راهپیمایی شبانه گروه فشار موتورسوار وابسته به حزبالله در خیابانهای بیروت نیز همراه شد؛ اقدامی که به گفته تحلیلگران، نشاندهنده عمق چالش حاکمیت ملی لبنان در برابر نفوذ مسلحانه نیروهای وابسته به تهران است.
لاریجانی پیش از ورود به لبنان، در بغداد با محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق، دیدار و «یادداشت تفاهم امنیتی» با دولت این کشور امضا کرده بود؛ توافقی که هدف آن، به گفته طرفین، جلوگیری از هرگونه اقدام به بیثباتسازی یکی از دو کشور است، اما لاریجانی تأکید کرده این توافق میتواند به «دیگر کشورهای منطقه» نیز تعمیم یابد. منابع مطلع در عراق میگویند یکی از اهداف اصلی این سفر، ترغیب جریانهای شیعی برای پیشبرد «تصویب لایحه حشد شعبی» در پارلمان عراق بوده است؛ اقدامی که تثبیت جایگاه شبهنظامیان مورد حمایت جمهوری اسلامی را در ساختار رسمی قدرت تضمین میکند.
در همین حال، جوزف عون، رئیسجمهوری لبنان، پیش از این سفر بر ضرورت حرکت این کشور به سمت تشکیل «دولت واحد» تأکید کرده و گفته بود که همه جریانها باید منافع ملی را بهعنوان سقف تصمیمگیری خود در نظر بگیرند و هیچ چیز را بالاتر از آن قرار ندهند. اظهاراتی که به باور ناظران، پیامی مستقیم به حزبالله و حامی اصلیاش، جمهوری اسلامی، محسوب میشود.
سفر منطقهای لاریجانی، که از بغداد آغاز شد و به بیروت رسید، بار دیگر ماهیت واقعی سیاست خارجی جمهوری اسلامی را آشکار کرده است: استفاده از روابط به ظاهر «برادرانه» با ملتها، برای گسترش شبکه نفوذ و تقویت بازوهای مسلح نیابتی، در حالی که بخش بزرگی از مردم لبنان و عراق این حضور را تهدیدی برای استقلال و ثبات کشورشان میدانند.
واقعیت این است که پشت شعارهای پرطمطراق «حمایت از ملتهای مظلوم»، همان معادله قدیمی پنهان است: بهرهبرداری سیاسی و نظامی از بحرانها، به بهای تشدید بیثباتی و ناامنی؛ هزینهای که هم ملتهای منطقه و هم مردم ایران، به یک اندازه، آن را میپردازند.