در حالی که مقامات جمهوری اسلامی، از جمله فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت پزشکیان، علت تعویق مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا را صرفاً «دلایل تدارکاتی و فنی» عنوان کردهاند، بسیاری از تحلیلگران و حتی منابع نزدیک به دولت، روایت رسمی را ناکافی و در مواردی گمراهکننده میدانند.
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان درباره دلیل تعویق مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا گفت طبق گفته وزارت امور خارجه، علت تعویق مذاکرات تدارکاتی و فنی بوده است.
مهاجرانی با بیان اینکه خط قرمزهای جمهوری اسلامی در مذاکرات ثابت و مشخص است و فقط درباره موضوع هستهای گفتوگو میکنیم، گفت: «همچنان اعلام میکنیم که طرف مقابل مذاکرات باید حسن نیت خود را ثابت کند.»
او تحریمهای تازه آمریکا علیه جمهوری اسلامی در میانه مذاکرات را نشان از عدم صداقت این کشور دانست و گفت: «به جهت تعدد تحریمها ما کاملا در این حوزه کارآزموده شدیم و تدابیر لازم را هم اتخاذ کردیم.»
پیشتر عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، درباره لغو مذاکرات شنبه ۱۳ اردیبهشت با آمریکا تاکید کرد که تهران بیش از همیشه مصمم به توافق است و در شبکه ایکس نوشت: «ما به همراه طرفهای عمانی و آمریکایی، تصمیم گرفتیم دور چهارم مذاکرات را به دلایل تدارکاتی و فنی به تعویق بیندازیم.»
دور چهارم این مذاکرات که قرار بود ۳ مه ۲۰۲۵ در رم برگزار شود، بدون اعلام زمان جایگزین لغو شد. مقامات جمهوری اسلامی میگویند منتظر هماهنگی وزیر خارجه عمان برای تعیین زمان جدید هستند. اما واقعیتها پشت پرده بهمراتب پیچیدهتر و نشانهای از بحران تصمیمگیری و پراکندگی راهبردی در ساختار قدرت جمهوری اسلامی است.
نخست، مواضع متناقض جمهوری اسلامی در مذاکرات، هم برای ناظران داخلی و هم برای طرفهای خارجی آشکار شده است. دولت پزشکیان مدعی تمرکز صرف بر موضوع هستهای است و تأکید دارد که حاضر به گفتوگو درباره مسائل منطقهای یا موشکی نیست. اما این ادعا در حالی مطرح میشود که تیم مذاکرهکننده ایرانی تحت فشار نهادهای قدرتمندتر، از جمله سپاه پاسداران، مجبور به اتخاذ مواضع تند و انعطافناپذیر شده و عملاً دست دیپلماسی دولت بسته شده است.
از سوی دیگر، کاخ سفید نیز از تأیید رسمی تاریخ و مکان مذاکرات خودداری کرده است. به گفته تامی بروس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، ایالات متحده هرگز تعهدی برای حضور در رم در این تاریخ نداده بود. این اختلاف روایتها، نشانهای از نبود هماهنگی جدی بین تهران و واشنگتن و البته سوءمدیریت آشکار از سوی تیم دیپلماسی جمهوری اسلامی است.
تحولات داخلی آمریکا، از جمله تغییرات در تیم سیاست خارجی و تحریمهای جدید، هرچند بیتأثیر نبوده، اما عامل اصلی تأخیر مذاکرات محسوب نمیشوند. آنچه بیش از همه بحرانآفرین شده، تداوم سیاست تقابلی جمهوری اسلامی، شعارزدگی در سیاست خارجی و نبود یک استراتژی شفاف برای خروج از بنبست اقتصادی و دیپلماتیک کنونی است.
اعمال تحریمهای تازه علیه نهادها و افراد مرتبط با جمهوری اسلامی، فشارهای اقتصادی آمریکا و تهدیدات دولت ترامپ برای اعمال فشار بر خریداران نفت ایران، همگی قابل پیشبینی بودند. اما پاسخ جمهوری اسلامی همچنان گرفتار سیاستی واکنشی، احساسی و گاه متناقض است. سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، این اقدامات را نشانه «فقدان حسن نیت آمریکا» دانسته و تأکید کرده که جمهوری اسلامی از مسیر دیپلماسی عقب نمینشیند؛ اما پرسش مهم این است: دیپلماسی بدون انعطاف، بدون شفافیت و بدون اجماع داخلی دقیقاً به کجا میخواهد برسد؟
این اولین بار نیست که مذاکرات ایران و آمریکا به دلیل عوامل داخلی جمهوری اسلامی به تأخیر میافتد. طی دو دهه گذشته، هر بار که مذاکرهای به نقطه حساس رسیده، اختلافات در داخل حاکمیت ایران، بهویژه بین دولت و نهادهای امنیتی-نظامی، فرایند را مختل کرده است. امروز هم به نظر میرسد که حتی اگر جمهوری اسلامی از نظر فنی و لجستیکی آماده برگزاری مذاکره باشد، از نظر سیاسی و راهبردی هنوز در نقطهای ایستاده که امکان تصمیمگیری بزرگ و تاریخی برایش فراهم نیست.
مهمتر از همه، مردم ایران در این میان بازندگان اصلیاند. اقتصاد درگیر بحران، تورم بالا، بیکاری، و چشمانداز مبهم سیاست خارجی، همه و همه هزینههایی هستند که جامعه ایران میپردازد، در حالی که حاکمیت همچنان گرفتار بازیهای پشت پرده و رقابتهای جناحی و امنیتی است.
در نهایت، اگرچه سخنگوی دولت پزشکیان علت تعویق مذاکرات را «فنی» و «تدارکاتی» میداند، اما افکار عمومی و تحلیلگران بهخوبی میدانند که مشکل اصلی در جایی بسیار عمیقتر و خطرناکتر نهفته است: فقدان اراده سیاسی برای تغییر، نبود اجماع ملی و اسارت دیپلماسی ایران در دستان نهادهای نظامی و امنیتی.