بحرانهای اجتماعی و مسیر دمکراسی خواهی در ایران

اعتراضات آبانماه و خشونتهای این رخداد و تاثیر ان بر مدار دمکراسی خواهی از جمله موضوعاتی است که این روزها در محافل دانشگاهی مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است دكتر تقى آزادارمكى استاد دانشگاه و جامعه شناس در گفتگوى مطبوعاتى به تحليل و بررسى اين موضوع پرداخت و معتقد است ؛ روزى مى آيد كه با صداى بلند گفته مى شود برخى شيوه هاى مديريتى گذشته اشتباه بود ، روزى مى رسد که به اشتباه در استفاده از افراد ناكارآمد و دور كردن نخبگان از كشورمان اعتراف خواهيم كرد ، بايد شرايط نامطلوب كنونى جامعه را بپذيريم و از چالش ها عبور كنيم ، اينجاست كه يك سرى تغييرات پنهان در جامعه رخ مى دهد و برخى تحولات نيز به صورت نامحسوس اتفاق مى افتد.
وی در خصوص چشم انداز مبهم جامعه نسبت به آينده و مواجهه با نشانه هاى نه چندان خوب گفت :برخى از جامعه شناسان عنوان مى كنند كه سال آينده سال تمام شدن است و ديدگاهى همراه با يأس دارند ، آنها معتقدند جامعه دوراه بيشتر ندارد ، يا بايد دشوارى ها را به جان بخرد و يا بايد تحرك بيشترى داشته باشد و تغييرات اساسى انجام دهد ، در حال حاضر اصولگرايان معتقدند كه دولت روحانى با كمك جريان اصلاح طلبى به قدرت رسيده و در عملكرد خود ناتوان بوده است و بايد از اين دولت عبور كرد و دولتى با رويكرد جديد تشكيل داد ولى بنده معتقدم اين ديدگاه نه تنها مشكلات را حل نمى كند بلكه به سود راديكال ها تمام مى شود ، ومعتقدم جامعه ما آنچنان نا اميد و مايوس هم نيست ، فقط برخى كه احساس خطر مى كنند مهاجرت مى كنند و عده اى هم كه مى مانند به طرف رويكردهاى مدنى و اجتماعى حركت مى كنند ، در حقيقت جامعه تنها از يك مساله نا أميد است و آن هم اين كه أكثر مسئولان قادر به حل و فصل مشكلات نيستند مردم به دنبال كنشگرى اجتماعى و دموكراسى هستند ، وی افزود دموكراسى زمانى شكل مى گيرد كه بر اساس تغييرات كليت و شاكله ى سياسى پيشين اصلاح و نظام جديدى ايجاد شده باشد ، وی گفت جامعه ى ايرانى به اين نتيجه رسيده كه دولت توانايى حل مشكلات را ندارد و به همين دليل به منطق ديگرى رسيد ه و در حال انتقال قدرت از ساحت سياسى به ساحت اجتماعى است تا از اين طريق دولت منتخب را برساخت كند ،وی گفت معتقدم ما در بهترين دوران تاريخ اجتماعى ايران قرار داريم ، جامعه ى ايران در شرايطى قرار گرفته كه امكان استقرار يك دولت اقتدارگراى تماميت خواه را فراهم نمى كند ، و به همين دليل خود دولت فساد اقتصادى را مطرح مى كند ، به صورت طبيعى اين مساله بايد از طرف مخالفان سياسى مطرح مى شد و دولت به ناتوانى خود اعتراف مى كند . آزادارمكى در خصوص همراه شدن دو قدرت سياسى و اجتماعى در راستاى تحقق دموكراسى و خلاف اين وضعيت در ايران و انتقال قدرت از ساحت سياسى به ساحت اجتماعى و در نتيجه تحقق دموكراسى گفت : تمام كشورهايى كه الان داراى دموكراسى هستند اين مرحله را در تاريخ خود طى كرده اند مثل كشور انگليس و فرانسه و امريكا، در تمام اين كشورها وقتى گروه هاى تماميت خواه اجازه ى بيشتر به حيات اجتماعى داده اند از اين مرحله عبور كرده به سمت دموكراسى حركت كردند ، يك دولت تماميت خواه در جامعه باعث ايجاد دموكراسى مى شود ، ولى وقتى دولت ناتوان شود و فساد بروز كند شرايط براى بروز دموكراسى بيشتر مى شود ، ما بعد از تغييرات و در دوران پس از جنگ مى توانستيم به سمت دموكراسى حركت كنيم ، اين در حالى بود كه درآن مقطع زمانى داراى نقاط.
قوت مهمى بوديم ، ولى شكست خورديم ، در شرايط كنونى تحريم ها ما را در شرايط جنگ قرارداده و باعث شده كه صداى ساختارهاى ناتوان بلند شود وى در خصوص ارتباط بين دموكراتيزه شدن جامعه و دولت ضعيف و موانعى كه دولت ضعيف ممكن است ايجاد كند گفت : يك دولت ضعيف چاره ندارد جز تغيير بواسطه ى تقابل و تعامل با عرصه ى نظام اجتماعى ، در موضع ضعف مانع ايجاد مى كند نه موضع قوت ، در موضع قدرت بودن به معناى رفتارى ديگر است مثلاً به مسئولى كه دچار خطا شده و نماينده اى كه تخلف كرده اجازه ى ثبت نام دوباره در انتخابات را نمى دهند يكى ديگر از دغدغه هاى مهم مردم مساله ى حقوق انسانى و حقوق شهروندى است ، آزادارمكى در خصوص جامعه ى ايران و اينكه آبستن چه تغييراتى در آينده خواهد شد و اين تغييرات داراى چه ويژگيها و مختصاتى است گفت : وقتى قدرت كم مى شود فساد زياد خواهد شد اين يك ارتباط بين اين دو متغير است ، در اين شرايط در چنين شرايطى مسائل مربوط به زندگى و حقوق و زيست اجتماعى آنها در اولويت قرار دارد ، پيامد آنهم بازيگران جديد سياسى و اجتماعى است كه جهت گيرى و نو نگرش جديد و تازه اى براى مديريت جامعه انتخاب خواهند كرد ، بعد از آن جامعه ى ايران وارد مرحله ى جديد مى شود و با افرادى كه سامان فرهنگى و اجتماعى جديدى را طلب مى كنند مواجه خواهند شد و بازيگران هم نگاهى صرفاً ايدئولوژيك نخواهند داشت اينكه اين فرايند به چه شكلى رخ خواهد داد معتقدم خشونت آميز نخواهد بود زمانى كه اصلاح طلبان به قدرت رسيدند ما به جاى دموكراسى به راديكاليسم دست پيدا كرديم ، و وقتى اصولگرايان قدرت را در دست داشتند يك كنش دموكراتيك در كشور شكل گرفت در اين شرايط جامعه در تقابل با گفتمان غالب راهى ديگر در پيش گرفت كه بر مبناى مدنى و غير خونين تغيير داده شد و در چنين فضا يى كسانى مسير را مهيا كردند كه در گذشته قرار بود براى تحقق دموكراسى در ايران رفتار تند داشته باشند ، شرايطى كه بر ايران حاكم مى شود ممكن است براى بعضى افراد سخت بگذرد ولى كلاً به جامعه سخت نخواهد گذشت ، كسانى كه تا ديروز قرار بوده كودتا كنند ، امروز تبديل به افرادى مى شوند اكنون از رفتارهاى انتحارى جلوگيرى مى كنند و اجازه ى اتفاق تند را نمى دهد . آزادارمكى در خصوص فشار تغييرى كه ممكن است ايجاد شود و درباره ى اينكه اين تغيير ممكن است بر طبقه ى پايين جامعه مشكل بوجود آورد و شكل خشونت بار به خود بگيرد گفت : ضرورت هاى اجتماعى و اقتصادى جامعه اصولگرايان را مجبور مى كند تا از رفتارهاى جزمى دست بردارند و در چنين شرايطى اصولگرايان مجبور مى شوند بيشتر از اصلاح طلبان كنش اصلاح طلبى از خود نشان دهند و به همين دليل مجبور به ميرزايى سياسى خواهند شد و اينجاست كه اصلاح طلبى فرصت قدرت گرفتن پيدا مى كند اين اتفاقات در كوتاه مدت مى افتدو ساليان دراز ى طول نخواهد كشيد آزادارمكى در خصوص تصميم گيرى و رهبری براى چنين تغييرى گفت : اين تغيير با رهبرخطرناك خواهد شد ، بهتر است در چنين شرايطى به جاى نيروهاى متمركز با نيروهاى متكثر مواجه شوید ، رهبرى واحد فقط براى انقلاب مناسب است نه براى تغيير ، اگر در اتفاقات آبان ماه راديكاليسم وجود داشت علتش برخى عملكردها بود ،
وی افزوداگر مديريت خوب عملكردى داشت اعتراضات چنين شكلى به خود نمى گرفت ، البته كه در سال ٨٨ هم همينگونه بود ورود غير لازم به مناقشات اجتماعى فضارا راديكال مى كند ، جامعه هم حرف مى زند و عمل مى كند و پيش مى رود در نتيجه دموكراسى پنهان در بهترين حالت براى شكل گيرى در جامعه ى ايران قرار مى گيرد ،وی در پایان تاکید کرد که امروز اما جامعه ايران همه چيز را نقد كرده واين نشانه ى بسيار خوبى براى تغيير در جامعه است