مهندس حسن بيادى ، دبير كل جمعيت آبادگران جوان ايران اسلامى و نايب رئيس سابق شوراى شهر تهران ، که از چهره های شاخص اصولگرایی میباشد و در پیروزی شورای دوم تهران از نزدیکان احمدی نژاد بود و سپس به صف منتقدان وی پیوست .در گفتگوى مطبوعاتى به بررسى و تحليل انتخابات مجلس يازدهم تحت تاثير بررسى صلاحيت ها و عدم تاييد صلاحيت اصلاح طلبان پرداخت و براى جريان اصول گرا كه فاقد رقيب قدرتمند در مجلس خواهد بود ابراز نگرانى كرد وی گفت تاكيد كرد كه رد صلاحيت اصلاح طلبان در نهايت اصولگرايان را نابود خواهد كرد .بيادى در خصوص نگاهش به عنوان يك اصولگرا درباره ى دلايل رد صلاحيت گسترده ى اصلاح طلبان در انتخابات مجلس گفت : ايران در چهل سال گذشته در منطقه ى خاورميانه به يك قدرت تبديل شده است ، ولى در داخل كشور هنوز مشكلاتى داريم زيرا ساختار مديريت كشور در تراز جمهورى اسلامى نيست ، نمونه ى بارز آن انتخابات است ، نمى توان انتخابات را جدا از ساختارها در نظر گرفت ، ساختارهاى ضعيف و قوانين ضعيف زمينه ساز چالش ها شده و به جاى اينكه به سمت اصلاح حركت كنند ، برخى نهادها فربه تر و بزرگ تر مى شوند ، براى اصلاح بايد از مجلس آغاز كرد و تلاش براى اصلاح مجلس به حساسيت روى مجلس منجر شده و دايره ى انتخاب افراد روزبه روز تنگتر مى شود، وی افزود بهترين مجلس ، مجلس اول بود زيرا از همه ى جريانهاى فكرى و سياسى در اين مجلس حضور داشت بعد از آن ديگر مجلس در سير نزولى افتاد .مجلس چهارم و پنجم هم متوسط بود ، ولى مجلس ششم به علت تضارب شديد آرا و ضعف ساختار ها زمينه ساز دعواهاى سياسى شد و از مجلس ششم به بعد جايگاه مجلس به شدت تنزل يافت . بيادى در خصوص چرايى نزول شديد مجلس گفت : بعد از مجلس ششم با سقوط مجلس مواجه بوديم، اكنون به صورت نرم سقوط كرده ، دولت هم همينطور ، وقتى دولت هركارى دلش بخواهد انجام مى دهد و مجلس امكان جلوگيرى از اقدامات دولت را ندارد به معنى سقوط مجلس است ، من معتقدم مجلس تريبون شفاهى روزنامه و خبرگزاريها شده ، اصولاً نمايندگان مجلس بايد مشكلات مردم را حل كنند نه اينكه از تريبون مجلس براى افشاگرى استفاده كنند، وی افزود نحوه انتخابات ما و گزينش ها روش تاييد صلاحيت ها جز در كشور ما در هيچ كجاى دنيا مشاهده نمى شود ، جالب اينجاست كه وزير كشور با افتخار عنوان مى كند كه متعلق به هيچ حزبى نيست و مهم تر اينكه شوربختانه حزبى بودن با امنيتى بودن مترادف شده است و همه ى دبير كل احزاب هم از صحنه انتخابات حذف شدند ، بنابراين در چنين شرايطى نمايندگان واقعى نخواهيم داشت .
بيادى در خصوص قربانى ضعف ساختار شدن يا محدود شدن دايره ى انتخابات در مجالس هفتم و هشتم و نهم و دهم گفت : بعد از مجلس ششم برخى از مسئولان متوجه شدند كه اصلاح ساختارها دشوار است پس به قوه ى قهريه متوسل شدند و رويكرد حذفى در دستور كار قرار گرفت و باندهاى قدرت و ثروت پشت حوادثى مثل كوى دانشگاه و انتخابات ٨٨ قرار گرفتند و از آن به سود خود بهره بردند . بيادى در خصوص وجود يا عدم وجود نشانه هاى تغيير گفت : نشانه اى از تغيير وجود ندارد ، اعتراضات آبان ماه و اعتراضات پس از سقوط هواپيماى اوكراينى ، سطحى بود و ارتباطى با ساختارها نداشت ، اگر سبب تغيير مى شد خود را در نتايج رد صلاحيت ها نشان مى داد ، مردم بر اساس گزينش هاى شوراى نگهبان دست به انتخاب زده اند ، ، اگر ساختارها اشكال نداشتند امروز وضعيت عدالت اجتماعى در جامعه ى ما اينگونه نبود ، وقتى كه مجلس را ضعيف مى كنيم و اجازه نمى دهيم تضارب آرا و افراد قوى در آن وجود داشته باشند چگونه مى توان به حل مشكلات كشور اميدوار بود ، اگر افراد را به عدم التزام به اسلام و نظام رد صلاحيت مى كنيم بايد به آنها مدرك ارائه دهيم .
بيادى همچنین در خصوص به سود يا به ضرر بودن فقدان يك رقيب قدرتمند در انتخابات مجلس گفت : من معتقدم رد صلاحيت گسترده ى اصلاح طلبان در نهايت اصولگرايان را نابود خواهد كرد ، شكاف ها و تضادها بين اصولگرايان تشديد خواهد شد كه در مجلس هفتم هم اين اتفاق را شاهد بوديم ، اصولگرايى به اسم نيست به محتواست ، در انتخابات مجلس دهم اصلاح طلبان ضعيف تاييد صلاحيت شدند و در يازدهم اصولگرايان ضعيف تاييد صلاحيت شدند و از حالا مشخص است كه مجلس آينده چه كارايى خواهد داشت ، شك نكنيد بعد از چهارسال ديگر از مجلسى صحبت خواهيم كرد كه از عملكرد و كارايى قابل قبولى برخوردار نخواهد بود و فرم خواهد بود نه محتوا . بيادى در خصوص اينكه شكاف اصولگرايان در مجلس رخ مى دهد يا در ليست هاى انتخاباتى هم خود را نشان خواهد داد گفت : رهبرى تاكيد كرده كه جامعه نبايد دو قطبى شود ، در شرايطى كه جامعه دوقطبى شود كشور متضرر خواهد شد ، دوقطبى بودن يعنى يك قطب دشمن قطب ديگر باشد ، اين در حالى است كه در رقابت سياسى رفاقت نيز وجود دارد ولى در كشور ما با رقابت سياسى دشمنى و مخاصمه نيز همراه است ، نمونه بارز آن مناظره هاى رياست جمهورى بود كه بيشتر مخاصمه بود تا مناظره ، كانديدا يكديگر را به مسائلى متهم مى كردند كه پيامدهاى قضايى و امنيتى داشت ، در شرايط كنونى هم باندهاى متصل به قدرت و ثروت تعيين مى كنند كه كدام گروه در جريان اصولگرايى محوريت انتخابات آينده را در اختيار داشته باشند ، مثلاً نواصولگرايان چگونه به شوراى ائتلاف پيوستند ، اگر قرار بود نو اصولگرايى يك پارادايم فكرى و سياسى جديد در كشور باشد بايد به صورت يك ليست مستقل در انتخابات شركت مى كرد ، بايد افراد متناسب با رويكرد خود را ،انتخاب مى كرد تا ديدگاه هاى خود را در جامعه اجرا كند ، هدف نو اصولگرايى معطوف به قدرت است ، بنده معتقدم هنوز نواصولگرايى به معناى واقعى وجود ندارد ، يك تفكر نياز به هزينه و سختى كشيدن دارد ، يك تفكر آسان نهادينه نمى شود ، طيف هاى ديگر اصولگرايى نيز در اسم اصولگرا هستند اما در رفتار به صورت باندى عمل مى كنند ، وی افزود وقتى يك حزب هيچ تاثيرى در جامعه ندارد يا تاثير كمى دارد حتماً به يك باند سياسى تبديل مى شود و وقتى احساس كند تاثير گذار نيست تلاش مى كند . بيادى در خصوص شوراى ائتلاف و اينكه آيا ادامه ى رويكرد جمناست يا نه و درصد ميزان موفقيت اين شورا چقدر است گفت : بنده معتقدم شوراى ائتلاف اصولگرايان در واقع همان جمناست ، در حقيقت به دليل وضعيت امروز جامعه طيف اصولگرا به دنبال تشكيل ائتلاف انتخاباتى است ، و اين ائتلاف از پشت پرده هدايت مى شود كه در راس اين افراد پشت پرده حداد عادل قرار دارد ، اتفاق بد و ناخوشايند ديگر اين است كه برخى مطرح مى كنند كه فقط ما متعلق به اين انقلابيم و بقيه به اين انقلاب تعلق ندارند ، به همين دليل پس از اينكه رقبارا از صحنه حذف كردند به حذف درون گروهى دست مى زنند ، اين افراد در ظاهر به دنبال وحدتند ولى اينگونه وحدت به معناى اين است كه هرچه ما مى گوييم گوش كنيد و بدون شك اين وحدت واقعى نيست و باعث ريزش نيروهاى دلسوز و متعهد مى شود .
بخوبی مشخص است که با این روند مجلس آینده ضعیفترین مجلس بعد از انقلاب خواهد بود و عملا هیچ کارکردی در اصلاح ساختار نخواهد داشت و فقط ابزاری نمایشی برای ویترین قدرت خواهد بود .
