عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب و از بنیانگذاران حزب مشارکت در مصاحبه ای مطبوعاتی به بررسی موقعییت اصلاح طلبان پس از رد صلاحیتتها پرداخت .وی گفت در جریان بررسی صلاحیت ها مجلس در واقعیت با سه نوع رد صلاحیت مواجه بود.اولین نوع از رد صلاحیت ها در مورد افرادی است که به لحاظ گرایش فراتر از اصلاح طلبان هستند و با استنباطی که از روش قبلی در رد صلاحیت ها داشتند نام نویسی نکردند در واقع انتخابات برای آنها سالبه به انتفاء موضوع شده است.نگاه این افراد فراتر از نگاه اصلاح طلبان به سیاست ورزی است.آنها معمولا پشت اصلاح طلبان می آمدند و تا حدود زیادی به آنها رای میدادند و حداقل در جریان رای دادن مشارکت داشتند اما اکنون انتخابات برای آنها موضوعیت ندارد.گروه دوم اصلاح طلبانی هستند که در فرآیند انتخابات فعالند کسی را به عنوان نامزد معرفی نکردند و دلیل عدم حضورشان این است که دوست ندارند از این طریق به مقابله با نظام متهم شوند چون میدادند آنان را رد می کنند.گروه سوم بخش کوچکی از اصلاح طلبان هستند که در انتخابات شرکت کردند و بین ۹۰ تا ۹۵ درصد از آنان رد صلاحیت شدند.بنابراین ما با سه سطح از رد صلاحیت ها مواجه هستند که عملا چیزی برای اصلاح طلبان باقی نگذاشته است.اساسا مرجع تایید صلاحیت ها نیز همین تعداد اندک را چون گمان می کنند که شانسی ندارند تایید صلاحیت کردند.
عبدی در خصوص اینکه رد صلاحیت ها باعث شده نتیجه پیشاپیش مشخص باشد و ترکیب مجلس نیز قابل پیش بینی باشد به نظر می رسد که بار دیگر عصر عسرت اصلاح طلبان و دوری آنها از نهاد های قدرت فرا رسیده است
در چنین شرایطی اصلاح طلبان برای سال های پیش رو انواع کنش های سیاسی مدنی دارند گفت:کنش گری اصلاح طلبان هم در قدرت هم در جامعه همیشه مطرح بوده است از همان ابتدا یک پای آنها در جامعه و یک پایشان در ساخت قدرت رسمی است.حال به هر دلیلی قدرت نمیخواهد اجازه دهد که اصلاح طلبان در قدرت حضور داشته باشند.مشکل چندانی نیست اصلاح طلبان در این سال ها حضور در عرصه عمومی و جامعه را تضعیف کردند حالا باید به همان حوزه باز گردند و کار خود را انجام دهند.البته اتفاقات سال ۸۸ حضورشان را در این حوزه کمرنگ کرد با این حال امکانات جدیدی وجود دارد که با اتکا به آنها در حوزه عمومی میتوانند حضور بیشتری داشته باشند.
عبدی در خصوص بازگشت به جامعه مدنی به احتساب راهبرد اصلاح طلبان بعد از واگذاری احتمالی انتخابات مجلس گفت : بازگشت به جامعه مدنی ترکیب دقیقی نیست اصلاح طلب باید حضور فعال داشته باشد.بازگشت به جامعه مدنی نیز بی معنی است اصلاح طلبان باید در گذشته و هم در عرصه عمومی فعالیت می کردند.حتی وقتی که در ساخت قدرت هستند نیز باید در عرصه عمومی و جامعه مدنی حضور داشته باشند.عبدی در خصوص تشکیل پارلمان در سایه و اینکه آیا امکان تشکیل آن وجود دارد یا خیر و چه مولفه ها و کارکردی لازم است تا این پارلمان فراتر از یک حزب تشکیلات داشته باشد گفت:
هنوز اطلاع دقیقی از معنی پارلمان در سایه ندارد کسانی که این پیشنهاد را مطرح کردند باید توضیح بیشتری بدهند در این صورت است که تازه درک درستی از آن به وجود می آید شاید نکات خوب و کارکرد موثری هم داشته باشد ولی نیازمند گفت و گو است.
عباس عبدی در خصوص اعتقاد برخی درباره ی نمایندگان اصلاحات که نتوانستند در دولت و مجلس کاری از پیش ببرند آیا می توانند خارج از نهادهای قدرت و با تکیه از جامعه مدنی امکان کنش گری موثری داشته باشند گفت:یکی از دلایلی که کنش گری اصلاح طلبان در نهادهای قدرت ضعیف بوده این است که پشتوانه مدنی ندارند اصولا سیاست اصلاح طلبانه بر ایجاد نوعی توازن میان جامعه و قدرت است.هماهنگی بین رویکرد جامعه محور و قدرت محور سیاست اصلاح طلبان است و ورود به قدرت بدون حمایت عرصه عمومی و جامعه مدنی نتیجه خوبی ندارد.
عباس عبدی در خصوص ممنوعیت ها و محدودیت های اصلاح طلبان زمانیکه نقش کمی در نهادهای قدرت داشتند گفت:ممکن است که کنش گری سخت شود اما وظیفه کنش گر باز کردن راه است به اعتقاد من امکان کنش گری وجود دارد چون امروز مثل گذشته نیست که به راحتی بتوان فضا را بست و ایجاد محدودیت کرد رسانه های مختلف حضور دارند پل های ارتباطی متعددی وجود دارد پس این وظیفه یک سیاست مدار است تا به نحوی عمل کند که راه برایش بسته نشود این وظیفه کنش گر است که فعال باشد.
عبدی در خصوص ریزش بدنه ی اجتماعی اصلاح طلبان و اینکه آیا هنوز اصلاحات بدنه ی اجتماعی قدرتمندی دارد تا بتواند با تمرکز بر جامعه کاری از پیش ببرد گفت:بدنه ی اجتماعی قوی پیش فرض هیچ نیرو و جریان سیاسی نیست.نیروی سیاسی وظیفه دارد بدنه را ایجاد و از آن نگه داری کند چنین چیزی به صورت ارث برای هیچ نیروی سیاسی وجود نداشت. ممکن است اصلاح طلبان در این بعد ضعف داشته باشند اما وظیفه دارند بدنه ی اجتماعی خود را بازسازی کنند.
