در ادامهی بحثها پیرامون مشکلات اصلاحطلبان، غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی با بیان این موضوع که اصلاحات از اولین روز نتوانسته تعریفی کامل از خود ارایه کند، بزرگترین مشکل اصلاحات را مشکل هویتی دانست و اظهار داشت اصلاحطلبان هیچگاه در دو دههی اخیر خود را به درستی تعریف نکردهاند. وی افزود اصلاحطلبان هیچگاه متن یا سندی که آنها را معرفی کند، نداشتهاند.
وی با اشاره به رویکرد دولت موسوی در زمینه اقتصاد، دولت او را طرفدار اقتصاد دولتی دانست و اظهار داشت شعار اصلی جناح چپ، عداالتخواهی و حمایت از محرومان بوده است. کرباسچی افزود جناح چپ بر خلاف گذشته امروزه به اقتصاد آزاد تمایل پیدا کرده و طرفدار واگذاری امور اقتصادی به بخش خصوصی است. دبیرکل حزب کارگزاران با اشاره به اقدامات برخی از اصلاحطلبان در حوزه سیاست خارجی در خصوص گروگانگیری و اشغال سفارت امریکا، گفت افرادی که امروز خود را به عنوان چهرههای اصلاحطلب معرفی میکنند در گذشته از مخالفان جدی ارتباطات عادی بینالمللی بودهاند و بسیاری از مشکلات فعلی در حوزه سیاست خارجی توسط آنها ایجاد شده است.
کرباسچی در ادامه با انتقاد از اقدامات پیشین اصلاحطلبان، به ممانعت عارف از سخنرانی سروش در دانشگاه و نیز برکناری سید جواد طباطبایی از دانشگاه تهران اشاره کرد و اظهار داشت این افراد که امروز به شخصیتهای محوری اصلاحات تبدیل شدهاند، در گذشته به شیوه متفاوتی رفتار میکردند.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از اصلاحطلبان به دنبال منافع شخصی خود هستند، گفت اگر اصلاحطلبان عملکرد خوبی نداشته باشند، شهروندان به آنها رأی نمیدهند و به سمت جبهه مقابل تمایل پیدا میکنند. کرباسچی در ادامه با دفاع از رویکرد اصلاحطلبان نسبت به نظام، اظهار داشت اصلاحطلبان با اصولگراها در اصل دفاع از نظام با هم تعارضی ندارند .وی همچنین اظهار داشت اصلاحطلبان باید عیبهای خود را لاپوشانی و توجیه نکنند. کرباسچی حکمرانی خوب را از شاخصهای تکنوکراسی برشمرد و گفت باید تلاش شود تا در کشور، شهروندان فقیر، گرسنه و بیمسکن نباشد و افراد تمام توان تکنیکی خود را برای رشد اقتصادی جامعه به کار بگیرد
. وی با بیان این موضوع که آقای خاتمی هم در ابتدا اعلام کرده بود اصلاحطلبان میخواهند در زمینه توسعه، همان رویکرد هاشمی را ادامه دهند و در حوزه فرهنگی توسعهیافتهتر عمل کنند، اظهار داشت صحبتهای شعاری را نمیتوان اصلاحات به شمار اورد، بلکه اصلاحات این است که مردم زندگی خود را اداره کنند، کشور درست اداره شود و گرفتاریهای مردم کمتر شود. وی افزود شعارهای صرف و توخالی همراه با فقر و فساد و بههمریختگی جامعه به دیکتاتوری منجر میشود. کرباسچی اظهار داشت حتی افراد شاخص اصلاحطلب مانند نبوی هم معتقدند باید کاری کرد تا شرایط زندگی شهروندان بهتر شود.
وی با بیان این که شهروندان باید به خاطر نتایج عملکرد و آثار مثبتی که در زندگی خود میبینند، پای صندوق رای بیایند، گفت مردم نباید به خاطر شخص مثل آقای نبوی، آقای خاتمی یا هر فرد دیگری پای صندق رای بیایند.
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی افزود حتی شخص خاتمی هم امروز به این نتیجه رسیده که اگر وی در ادامه نتواند از عملکرد فهرست انتخاباتی، چه در شورای شهر و چه در مجلس و چه در دولت دفاع کند نباید اشخاص و همچنین خود وی هزینه یک فهرست انتخاباتی شود.
کرباسچی در ادامه از انتخاب بین بد و بدتر دفاع کرد و اظهار داشت تمام زندگی همواره انتخاب بین بد و بدتر است و باید از کسی که توانسته مشکلات را کاهش دهد و از 100 به 90، برساند تشکر کرد.
کرباسچی همچنین ضمن تقدیر از اقدامات روحانی در حوزه سیاست خارجی و نیز اداره اقتصادی کشور، ضمن ابراز تعجب از ناتوانی وی در ادامه مسیر در دوره دوم، دلیل شکست روحانی را عملکرد خود دولت و نه عوامل خارجی ارزیابی کرد.وی با رد نقش خود به عنوان پدرخوانده در بین کارگزاران، اظهار داشت مدتهاست از این سمت استعفا داده اما ظاهرا فرزندخواندهها این استعفا را نپذیرفتهاند. اظهارات کرباسچی در خصوص بیهویتی اصلاحطلبان در حالی عنوان میشود که همانگونه که خود او گفته است وی از همان ابتدا یکی از حامیان اصلی اصلاحطلبان بوده است. در سالهای اخیر و به ویژه پس از آخرین دور انتخابات شوراها، فاصلهی کارگزاران سازندگی با اصلاحطلبان روز به روز افزایش یافته و به ابراز نارضایتی آشکار طرفین نیز منجر شده است.شورای عالی اصلاحطلبان که در اخرین انتخابات شوراها، مسئولیت شناسایی چهرههای مناسب برای حضور در شوراهای شهر را به عهده داشت، از انتخاب چهرههای شاخص کارگزاران خودداری کرد و برای انتخاب لیست امید، به ویژه در تهران، از شاخصهایی غیر از معرفینامهی چهرههای شاخص کارگزاران استفاده کرد و لیست را از طریق رایگیری و نه سفارش انتخاب کردند. موضوعی که به مهمترین چالش اصلاحطلبان و کارگزاران تبدیل شد و فاصلهی این دو گروه سیاسی با گرایش اصلاحطلبی را روز به روز افزایش داده است. در عین حال، کمتوجهی به محرومان و رفع مشکلات تقتصادی آنها و برقراری عدالت، در سالهای اخیر به مهمترین چالش اصلاحطلبان تبدیل شده است و بسیاری از طرفداران اصلاحطلبان اعتقاد دارند که اگر اصلاحطلبان برای رفع یا تعدیل مساله بیعدالتی راهبردی ارائه نکنند، شکست آنها در افکار عمومی، بیتردید قطعی و بیبازگشت خواهد بود.
