بحرانهای انتخاب اصلاح طلبی

محمدرضا تاجيك فعال سياسى اصلاح طلب و استاد دانشگاه در مصاحبه ای به بررسى جايگاه و وضعيت حال حاضر جريان اصلاحات پرداخت
تاجیک در ابتدا در خصوص نقد های اصلاح طلبان نسبت به رویکرد جریان اصلاحات که به نسبت گذشته افزایش یافته است گفت: اکنون مشکل اصلی این است که ما آداب نقد را نمیدانیم و همین موجب میشود نقدی که طرح میشود اصولا در قالب تخریب و عبور از خود قرار گیرد در نتیجه امروزه روز در جامعه ما نقد تبدیل به یک عادت عامیانه شده که از آن به این دلیل استفاده میکنند تا فریاد بزنند من هم هستم و تشخیص می دهند.وی در همین زمینه افزود اما نقدی که در حال حاضر در ارتباط با جریان اصلاحات طرح میشود،متن و بطن این جریان را در زیر سایه سنگین پاک کن خود قرار می دهد و به همین دلیل است که اینگونه نقد به تمامیت جریان اصلاح طلبی ضربه میزند و در اصل نوعی خلط خشن در این شکل نقد نهفته است.وی اعتقاد دارد اکنون نعش اصلاح طلبی بر روی دستان ما قرار دارد و افرادی که این نعش را بر دستان ما گذاردند میبایست خود مورد نقد بسیار جدی قرار بگیرند افرادی که این روز ها معرکه گیر فضای نقد جریان اصلاح طلبی شده اند تا بدین وسیله خود را از زیر بار این نقد رها کنند و مصون بمانند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب معتقد است:حال که امروز جریان اصلاحات دچار بحران معقولیت شده همین افراد به اصطلاح معتقد، ساز جدایی سر میدهند که این خود به عنوان جفا و خیانتی تاریخی محسوب میگردد که به وسیله ی عده ای در نقاب اصلاح طلبان بر ضد جریان اصلاحات انجام میشود،اینجا است که همان افراد نقد خود پاک کنی را به وجود آوردند تا پلیدی های خود را با آن پاک کنند.وی همچنین بر این باور است که بسیاری از افرادی که خود را به عنوان ناقد جریان اصلاح طلبی معرفی می نمایند حتی فاقد این توانایی هستند که تغییر و تحولی در قاعده و هرم جامعه به وجود آورند و تمام تلاش آنها این است که تصاویر خود را بر دیواره قدرت بیاویزند و سعی کنند تا تصاویرشان به پائین کشیده نشوند.محمدرضا تاجیک در تعریف شکل گیری جریان اصلاح طلبی درحالی که عنوان میکند این جریان از ابتدا در فرم یک حزب بروز نکرده و ظاهر نشده بلکه جریانی پلورالیستی و به سبک قبیله ای بوده که میتوان گفت که سوپر مارکتی از نظریات و ایده ها بوده استاين تحليلگر مسايل سياسى در خصوص شخصيت رئيس دولت اصلاحات گفت:ايشان از يك فرد خارج است و سرمايه ى تاريخى به حساب مى آيد و ى تجلى جريان و گفتمانى است كه به شكل تاريخى رشد يافته است و به جرات مى توان گفت مساله ى مطروحه فقط در خصوص ايشان صدق مى كند و درباره ى ديگران وجود ندارد و بنده به همين علت اعتقاد دارم جريان اصلاحات در فضاى سابجكتيو و اكثريت جامعه داراى رهبرى بوده و هست كه اين رهبرى چنان مقبول افتاده كه به وجود آوردن هر آلترناتيوى در خصوص وى فقط كنشى معطوف به قدرت مى باشد و بس .وى سپس با ورود به موضوع انتخابات پيش بينى كرد كه جريان اصلى اصلاح طلبى در انتخابات و شخص رييس دولت اصلاحات هم در انتخابات حاضر خواهد شد ايشان در ارتباط با انتخابات شروطى كه در كلام برخى طيف هاى جريان اصلاح طلبى نهفته است گفت :در اين مورد هم پيش بينى مى كنم كه اين شروط در نهايت عقيم خواهد ماند و آنگاه است كه جريان اصلى اصلاحات تمام قد در انتخابات حضور مى يابد وی گفت اصلاح طلبان در انتخابات فضاى گفتمانى جريان اصلاحات معطوف به انتخاب انتخاب است به معنى انتخاب يك روش و منش مدنى در جهت تغيير است اگرچه در پساپرده ى قدرت بازيگران نقش خود را ايفا مى كنند اما بر اين باورم كه اصلاح طلبان در يك جهت استراتژيك بايد اين مساله را معلوم كنند كه آيا استراتژى پى گرفته شده ى آنان به انتخاب انتخاب مى انجامد و يا يك جهت غير انتخاباتى را قرار است دنبال كنند وى معتقد است انتخابات عرصه اى گشاده و دروازه اى براى ورود نيست و تنها روزنه اى است كه اگر مسدود شود اصلاح طلبان آلترناتيو ديگر ى را رو خواهند كرد. با برگ ديگرى بازى را ادامه بدهند و اين روزنه مى تواند ما را به سوى دريچه اى هدايت كند كه فردا را بهتر مشاهد كنيم .اين فعال جريان اصلاحات همچنين معتقد است كه گاهى شايد لازم است بدون آنكه در بازى شركت كنيد براى شكست در بازى شركت كنيد.اكنون چون امكان كنشگرى و كارامدى وجود ندارد در تجربه ى تاريخى افرادى كه در چنين اوضاعى در ميدان قدرت قرار مى گيرند همان كارى را مى كنند كه پيش از آن فاقد آن كردند وی در نهایت معتقد است براى نجات اصلاح طلبى تاريخى و نه اصلاح طلبى كه اكنون موجود است وقت آن است كه تنفس تاريخى به خود بدهيم