مساله حضور زنان در ورزشگاهها همچنان یکی از پرچالشترین مباحث اجتماعی در ایران است. مقامهای سیاسی وابسته به دولت در روزهای اخیر بارها گفتهاند دولت با حضور زنان در ورزشگاهها مخالفتی ندارد، اما در نهایت حضور زنان در وزشگاهها برای مشاهده مسابقات زنده، به علت مخالفت گروهی از علما و همچنین مخالفت ضمنی شخص خامنهای بینتیجه مانده است. ربیعی در ادامهی اظهاراتش با اشاره به اینکه حضور زنان گزینشی نخواهد بود و همه میتوانند بلیط بخرند و در ورزشگاه حضور پیدا کنند، اظهار داشت حضور زنان در ورزشگاه از مسابقهی کامبوج آغاز خواهد شد و پلکانی افزایش خواهد یافت.وی همچنین با اشاره به حادثه سحر، آستانه تحمل افراد را متفاوت ارزیابی کرد و گفت باید از تکرار چنین حوادثی جلوگیری کرد. در همین حال طیبه سیاوشی نماینده تهران در مجلس نیز با اشاره به اینکه خارج کردن زنان از فروشگاهها حضور مجدد آنها را کند کرده گفت در ایران چهل است که زنان در ورزشگاهها حضور دارند و در سالهای اخیر فقط بر اساس سلیقهای عمل کردن این ممانعت ایجاد شده است. سیاوشی همچنین اظهار داشت در زمینه ورود مشکلی برای زنان وجود ندارد و فقط به دلیل مشکلاتی که در زمان ورود زنان از ورزشگاه ایجاد میشود مشکلات و محدودیتهایی وجود دارد. وی تاکید کرد این مشکلات باید مرتفع شود. این نماینده مجلس در عین حال، بر ضرورت ایجاد زیرساختها برای بهبود این شرایط تاکید کرد. وی تاکید کرد زمینهها و بسترهای لازم در ورزشگاههای کشور در غالب سطوح وجود ندارد و در زمینه زیرساختها برای حضور زنان مشکلات جدی وجود دارد. وی ابراز امیدواری کرد طی یک سال و چندماه آینده زنان در بازیهای ملی حضور پیدا کنند. مساله حضور زنان در ورزشگاهها در سالهای اخیر به یکی از مطالبات جدی زنان تبدیل شده است و با خودکشی سحر خدایاری که به علت شنیدن خبر ناشی از زندانی شدن خود در مقابل دادسرا خود را به آتش کشیده است به یک مساله مهم حاکمیتی نیز تیدیل شده است.
برخی از تحلیلگران معتقدند که دلیل خودکشی سحر که به دلیل طرفداری و علاقهاش به تیم آبی استقلال، به دختر آبی مشهور شده است، نه به علت حکم دادگاه، بلکه به علت ناتوانی از تحمل تبعات این محکومیت خودکشی کرده است.
وی فرزند یک جانباز معتقد به جمهوری اسلامی و نظام اسلامی است که پس از خودکشی سحر اعلام کرد وی و همسرش از حضور دخترشان در استادیوم اطلاع نداشتهاند. برخی معتقدند دلیل اصلی خودکشی سحر محدودیتهای خانوادگی بوده است و اینکه وی نمیتوانسته محکومیت خود را به اطلاع خانوادهاش برساند و ترجیح داده خودکشی کند تا خبر محکومیت او به خاطر حضور در استادیوم به اطلاع خانواده او برسد. حساسیتها و ممنوعیتهای سالهای اخیر، حساسیت نسبت به حضور زنان را افزایش داده و کسانی مشتاق حضور در ورزشگاهها شدهاند که تا پیش از این ممکن است هیچگاه علاقه ای برای حضور در استادیوم هم نداشتند ودر صورت آزاد بودن حضور زنان مانند بسیاری از کشورها چنین چالشی هم نه برای جمهوری اسلامی در سطح ملی و نه بینالمللی ایجاد نمیشد.
