تحلیل آسوشیتدپرس: ایران با کاهش زمان و افزایش فشار تحریم ها با «وضعیت بحران دائمی» مواجه است.

به گزارش آسوشیتدپرس، ایران در وضعیتی گرفتار شده است که تحلیلگران آن را «حالت دائمی بحران» می‌نامند، وضعیتی که در آن تحریم‌های بازگشته، اقتصاد فروپاشیده و رهبری سیاسی کشور در سکوت و بی‌عملی، از واکنش مؤثر به بحران‌های فزاینده ناتوان مانده است.

آسوشیتدپرس در گزارشی تحلیلی با قلم «جان گمبِرل» می‌نویسد، در سالی که گذشت، ایران شاهد بمباران تأسیسات حساس خود، بازگشت تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل و سقوط ارزش پول ملی‌اش به پایین‌ترین سطح تاریخی بود. با این حال، حاکمیت جمهوری اسلامی نه گامی برای مهار این روند برداشته و نه اقدام جدی‌ای برای ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای با غرب انجام داده است؛ و نه حتی آمادگی روشنی برای احتمال درگیری نظامی دوباره با اسرائیل و ایالات متحده از خود نشان داده است.

به نوشته آسوشیتدپرس، علی خامنه‌ای، رهبر ۸۶ ساله جمهوری اسلامی، سال‌هاست از «صبر راهبردی» در برابر دشمنان سخن می‌گوید. اما اکنون، همان صبر به نوعی رکود و فلج سیاسی تبدیل شده است؛ به‌ویژه پس از آنکه متحدان منطقه‌ای ایران در «محور مقاومت» متحمل شکست‌های سنگینی شده‌اند و هیچ نشانه‌ای از حمایت واقعی چین یا روسیه دیده نمی‌شود. خامنه‌ای خود در شهریورماه هشدار داده بود که «یکی از خطرات بزرگ پیش‌روی کشور، گرفتار شدن در وضعیت نه جنگ و نه صلح است.»

با این حال، هیچ اقدام عملی برای خروج از این بن‌بست انجام نشده است. مردم ایران در ترسی پنهان از احتمال بازگشت جنگ زندگی می‌کنند؛ هر آتش‌سوزی، حادثه صنعتی یا نوسان در بازار ارز، به هراسی تازه دامن می‌زند. ریال ایران به پایین‌ترین سطح تاریخی خود در برابر دلار سقوط کرده و ارزش پس‌اندازهای مردم عملاً نابود شده است.

به گزارش آسوشیتدپرس، علی عبدالله‌خانی، تحلیلگر دفتر راهبردی نهاد ریاست‌جمهوری، در گفت‌وگویی با وب‌سایت نورنیوز گفته است: «حتی اگر بپذیریم احتمال جنگ دوم وجود دارد، روش درست اداره کشور این نیست که هر چند روز یک‌بار با هشدارهای مکرر، افکار عمومی را در حالت اضطراب دائم نگه داریم. چنین سیاستی کشور را در وضعیت بحران دائمی قرار می‌دهد، حالتی که در آن هر لحظه احساس می‌شود جنگی در راه است و تمام توان مدیریتی کشور صرف مقابله با بحرانی فرضی می‌شود.»

در ادامه این گزارش آمده است که تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، ماه گذشته رسماً بازگردانده شد. جمهوری اسلامی تلاش کرده تأثیر آن را بی‌اهمیت جلوه دهد و حتی مدعی شده این تحریم‌ها «وجود خارجی» ندارند. چین، روسیه و ایران در بیانیه‌ای مشترک این اقدام را «فاقد وجاهت قانونی و رویه‌ای» خوانده‌اند، اما ایالات متحده و متحدان اروپایی اعلام کرده‌اند که اجرای آن را از سر گرفته‌اند.

تحریم‌های بازگشته، هرچند برخی از آن‌ها به افراد کشته‌شده‌ای مانند قاسم سلیمانی مربوط می‌شود، عملاً بخش حیاتی اقتصاد ایران را هدف گرفته‌اند: بانک مرکزی و صادرات نفت. این فشارها می‌تواند راه را برای توقیف محموله‌های نفتی ایران در دریا باز کند؛ اقدامی که پیش‌تر نیز بارها موجب تنش مستقیم میان تهران و غرب شده بود.

به نوشته آسوشیتدپرس، جنگ ۱۲ روزه تابستان گذشته، بخش زیادی از فرماندهان ارشد نظامی ایران و سپاه پاسداران را از میان برد. سپاهی که مستقیماً زیر نظر خامنه‌ای فعالیت می‌کند و کنترل زرادخانه موشکی کشور را در اختیار دارد. از آن زمان تاکنون، جمهوری اسلامی هیچ رژه نظامی گسترده‌ای برگزار نکرده و تنها مانورهای محدود دریایی انجام داده است، زیرا بیم آن دارد که هر تجمع نظامی هدف حمله اسرائیل قرار گیرد.

در درون ساختار قدرت نیز، شکاف‌ها و انتقادها آشکارتر از همیشه شده است. علی شمخانی، مشاور عالی خامنه‌ای که از حمله اسرائیل جان سالم به‌در برد، در یک گفت‌وگوی ویدئویی اعتراف کرده است که «حملات ایران علیه اسرائیل در سال ۲۰۲۴ به اهداف موردنظر نرسید» و حتی از «دقت پایین موشک‌های ایرانی» سخن گفت؛ اعترافی نادر از زبان یکی از مقامات ارشد نظام. او پا را فراتر گذاشت و گفت: «اکنون که واقعیت آشکار شده، ایران باید توانایی ساخت سلاح هسته‌ای را برای خود فراهم کند.»

پس از این اظهارات، ویدئویی خصوصی از مراسم عروسی دختر شمخانی در فضای مجازی منتشر شد که او را بی‌حجاب نشان می‌داد. انتشار این ویدئو موجی از حملات رسانه‌های تندرو را علیه شمخانی و خانواده‌اش به‌دنبال داشت؛ همان جریان‌هایی که خواهان تشدید برخورد با زنان به‌دلیل «عدم رعایت حجاب اجباری» هستند.

در سوی دیگر، حسن روحانی، رئیس‌جمهور پیشین جمهوری اسلامی و معمار توافق هسته‌ای ۲۰۱۵، در ماه‌های اخیر آشکارا از جریان تندرو انتقاد کرده و کوشیده است روحانیون میانه‌رو حوزه قم را برای اصلاح مسیر کشور گردهم آورد. در همین حال، شمار اعدام‌ها در ایران به بالاترین میزان در چند دهه گذشته رسیده است.

به گزارش آسوشیتدپرس، حکومت ایران در برابر بحران اقتصادی نیز سکوت اختیار کرده است. صندوق بین‌المللی پول در تازه‌ترین گزارش خود اعلام کرده تورم سالانه ایران تا پایان سال میلادی به حدود ۴۵ درصد خواهد رسید. سیاست‌های مالی بی‌انضباط و فشار تحریم‌ها باعث شده ارزش پول ملی به‌شدت سقوط کند و طبقه متوسط جامعه به مرز فروپاشی اقتصادی برسد.

در همین حال، موضوع جانشینی خامنه‌ای نیز به یکی از دغدغه‌های اصلی قدرت در تهران تبدیل شده است. هیچ چهره مشخصی برای رهبری آینده مطرح نیست و خود خامنه‌ای نیز پس از جنگ، کمتر در انظار عمومی ظاهر شده است. انتشار سخنرانی‌های او با تأخیر صورت می‌گیرد که به گفته ناظران، به دلایل امنیتی انجام می‌شود.

با وجود این، رهبر جمهوری اسلامی همچنان بر مخالفت با مذاکره مستقیم با آمریکا و اروپا پافشاری می‌کند. او درست در زمانی سخنرانی کرد که مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور، و عباس عراقچی، وزیر خارجه، برای شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک رفته بودند، و همین سخنرانی مانع از انجام هرگونه گفت‌وگوی مستقیم با مقامات آمریکایی شد.

به گزارش آسوشیتدپرس، عراقچی پیش از سفر نیویورک گفته بود: «وقتی تصمیمی گرفته شد، همه باید از آن پیروی کنند، چه با آن موافق باشند و چه نباشند.» خامنه‌ای نیز در تازه‌ترین سخنرانی خود خطاب به ورزشکاران گفت: «ایران هرگز تسلیم زور نمی‌شود. رئیس‌جمهور آمریکا به بمباران و نابودی صنعت هسته‌ای ایران افتخار می‌کند، بسیار خوب، بگذارید در همان خیال زندگی کند.»

آسوشیتدپرس در پایان این تحلیل می‌نویسد، نشانه‌ها حاکی از آن است که زمان دیگر به سود جمهوری اسلامی عمل نمی‌کند. ایران در حالی درگیر بحرانی همه‌جانبه است که تحریم‌ها تشدید شده، متحدان منطقه‌ای ضعیف شده‌اند، و حاکمیت در داخل گرفتار سکوت و سردرگمی است. نتیجه، همان‌طور که تحلیلگران تأکید می‌کنند، استمرار وضعیتی است که آن را می‌توان «حالت دائمی بحران» نامید؛ حالتی که در آن کشور نه در جنگ است و نه در صلح، بلکه در انتظار بحرانی است که هر لحظه ممکن است فرا برسد.