سهشنبه ۴ شهریور برابر با ۲۶ اوت، آنتونی آلبانیزی، نخستوزیر استرالیا، در نشستی خبری اعلام کرد که کشورش سفیر جمهوری اسلامی را به دلیل نقش مستقیم تهران در دستکم دو حمله یهودستیزانه در خاک استرالیا اخراج میکند. او گفت: «این اقدامات تجاوزکارانه غیرعادی و خطرناک بودند که یک کشور خارجی در خاک ما سازماندهی کرد. دولت ایران دستکم دستور دو حمله را داده و تلاش کرده نقش خود را پنهان کند، اما تحقیقات ما نشان میدهد پشت این حملات بوده است.»
نخستوزیر استرالیا تأکید کرد که دولتش فعالیت سفارت استرالیا در تهران را به حالت تعلیق درآورده و همه دیپلماتهای این کشور اکنون در یک کشور ثالث در امنیت به سر میبرند. به گفته او، روند قانونی برای قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی آغاز شده و این اقدامی فوری و قاطع در پاسخ به رفتارهای «کاملاً غیرقابل قبول» جمهوری اسلامی خواهد بود.
این نخستین بار از زمان جنگ جهانی دوم است که استرالیا اقدام به اخراج سفیر یک کشور خارجی میکند.
احمد صادقی، سفیر جمهوری اسلامی، همراه با سه مقام دیگر هفت روز مهلت یافتهاند تا خاک استرالیا را ترک کنند. پنی وانگ، وزیر امور خارجه استرالیا، گفت: «هیچ تردیدی نیست که این اقدامات از همه خط قرمزها عبور کردهاند. به همین دلیل سفیر جمهوری اسلامی عنصر نامطلوب اعلام شده است.» او یادآور شد استرالیا از سال ۱۹۶۸ در ایران سفارت داشته، اما این حضور هیچگاه به معنای تأیید حکومت فعلی نبوده است.
به گفته وانگ، روابط دیپلماتیک محدود برای حمایت از منافع شهروندان استرالیایی در ایران حفظ خواهد شد، اما توانایی این کشور برای ارائه خدمات کنسولی بسیار محدود شده است. او از استرالیاییهایی که در ایران بستگان دارند خواست از سفر به این کشور خودداری کنند.
مایک برجس، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استرالیا، هم در همان نشست مطبوعاتی اعلام کرد که تحقیقات «دقیق و طاقتفرسای» این سازمان نشان داده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از شبکهای پیچیده از نیروهای نیابتی استفاده کرده تا دست داشتن خود در حملات را پنهان کند. او گفت این حملات نهتنها جامعه یهودی، بلکه کل جامعه استرالیا را هدف گرفته و افزود: «به معنای واقعی و مجازی، جمهوری اسلامی کبریتها را روشن کرد و آتش را شعلهور ساخت.»
دو حملهای که به جمهوری اسلامی نسبت داده شده عبارتاند از حمله به رستوران لوئیس کانتیننتال در سیدنی در ۲۰ اکتبر و حمله به کنیسه آداس اسرائیل در ملبورن در ۶ دسامبر. هرچند این حملات تلفات انسانی نداشت، اما برجس هشدار داد که جمهوری اسلامی «احتمالاً حملات بیشتری» را نیز سازماندهی کرده است.
نخستوزیر استرالیا این اقدامات را تلاشی عمدی برای «تضعیف انسجام اجتماعی و ایجاد اختلاف» در جامعه دانست. او تصریح کرد دولت متبوعش به سرعت دست به اقدام زده تا پیام روشنی به تهران بدهد که چنین رفتارهایی تحمل نخواهد شد.
وزیر خارجه استرالیا نیز گفت که دیپلماتهای کشورش که از تهران خارج شدهاند، اکنون در کشوری ثالث در امنیت کامل هستند. او از آنان و خانوادههایشان بابت ایستادگی و خدمت تشکر کرد.
ابعاد دیپلماتیک این بحران بسیار گسترده است.
از زمان جنگ دوازدهروزه اسرائیل و جمهوری اسلامی، چند کشور اروپایی فعالیت سفارتخانههای خود در تهران را محدود کردهاند. سفیر آلمان اخیراً در یک پیام ویدیویی در پایان مأموریتش توضیح داد که به علت ناامنی و جنگ، فعالیتهای کنسولی به شدت کاهش یافته است. تعطیلی موقت یا محدودسازی خدمات دیپلماتیک، نشانهای روشن از انزوای روزافزون جمهوری اسلامی در جامعه بینالمللی است.
اقدام بیسابقه استرالیا، بهویژه قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی، معنای سیاسی گستردهای دارد. این تصمیم نهتنها روابط تهران و کانبرا را وارد مرحلهای بحرانی میکند، بلکه الگویی برای کشورهای دیگر خواهد بود تا سیاستهای سختگیرانهتری علیه سپاه و کلیت ساختار امنیتی جمهوری اسلامی اتخاذ کنند.
این رخداد یک بار دیگر نشان داد که اقدامات مداخلهجویانه جمهوری اسلامی، حتی در جوامع دور از خاورمیانه، به تهدیدی برای امنیت جهانی تبدیل شده است. تلاش تهران برای نفوذ در اجتماعات مهاجر و استفاده از شبکههای نیابتی، نه تنها منطقه بلکه کشورهای آرامی چون استرالیا را هم هدف گرفته است.
واقعیت این است که جمهوری اسلامی با تداوم این سیاستها، بیش از پیش به سمت انزوا رانده میشود. هنگامی که یک کشور دموکراتیک مانند استرالیا ناچار میشود برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم سفیر ایران را اخراج کند، این نه یک پیروزی تبلیغاتی برای تهران، بلکه نشانهای آشکار از شکست سیاست خارجیاش است.
در نهایت، پیام کانبرا روشن است: امنیت شهروندان استرالیایی و حفظ انسجام اجتماعی در این کشور بر هر ملاحظه دیپلماتیک دیگری اولویت دارد. اما برای جمهوری اسلامی، این یک ضربه جدی سیاسی و اعتباری است. اخراج سفیر، بسته شدن سفارت استرالیا در تهران، و قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست تروریسم، همه نشان میدهند که حکومت ایران دیگر نه تنها در خاورمیانه، بلکه در دورترین نقاط جهان نیز بهعنوان یک تهدید امنیتی شناخته میشود.
این بحران تازه تنها بخشی از روند بزرگتری است که طی آن، جمهوری اسلامی با انبوهی از محکومیتهای بینالمللی، تحریمهای فزاینده و انزوای دیپلماتیک روبهروست؛ روندی که همچنان ادامه دارد و پیامدهای آن بیش از همه بر دوش مردم ایران سنگینی میکند.