به نوشته روزنامه واشینگتنپست، یکی از برنامههای حیاتی ایالات متحده برای کمک به مردم ایران در دسترسی آزاد به اینترنت در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. وزارت خارجه آمریکا هنوز بودجهی تازهای برای طرحهایی که به ایرانیان امکان دور زدن سانسور دولتی را میدهد، تأیید نکرده و این وضعیت، برنامهای را که سالها با حمایت دوحزبی در کنگره پیش رفته، به خطر انداخته است.
بر اساس این گزارش، این تأخیر از همان آغاز ریاستجمهوری دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، آغاز شد؛ زمانی که او دستور توقف کلی کمکهای خارجی را صادر کرد. هرچند این توقف بعداً برداشته شد، اما طرحهای مرتبط با ایران همچنان بلاتکلیف ماندهاند. اگر این بودجه تا پایان سپتامبر اختصاص نیابد، پول به خزانه آمریکا بازگردانده خواهد شد.
واشینگتنپست مینویسد که این طرحها برای میلیونها ایرانی حیاتی است. سازمانهای مختلف، از طریق ابزارهایی مانند ویپیانهای رایگان، امکان دسترسی به سایتهای مسدود شده، رسانههای مستقل و شبکههای اجتماعی را فراهم میکردند. یکی از ارائهدهندگان اصلی ویپیان هشدار داده در صورت دریافت نکردن منابع مالی، ناچار به توقف خدمات خواهد شد. یک سازمان غیرانتفاعی به نام نتفریدم پایونیرز نیز اخیراً سرویس ماهوارهای خود موسوم به «توشه» را که محتوای خبری و آموزشی بدون سانسور را برای سه میلیون ایرانی ارسال میکرد، به دلیل قطع بودجه تعطیل کرده است.
به نوشته روزنامه واشینگتنپست، حکومت ایران به شدت اینترنت را کنترل میکند، سایتهای خبری و حقوق بشری را میبندد، شبکههای اجتماعی محبوب را مسدود میسازد و حتی در شرایط بحرانی، اینترنت را به طور کامل قطع میکند. هدف اصلی این سیاست، جلوگیری از سازماندهی اعتراضات مردمی و قطع ارتباط معترضان با جهان بیرون است. جمهوری اسلامی در سالهای اخیر طرحی را نیز دنبال کرده که به «اینترنت ملی» مشهور است؛ سیستمی بسته و تحت کنترل کامل حکومت.
این وضعیت باعث نگرانی جدی در داخل وزارت خارجه آمریکا شده است. به گزارش واشینگتنپست، چندین منبع آگاه گفتهاند که یکی از دلایل اصلی تأخیر در اختصاص بودجه، مخالفتهای شخصی مورا نامدار، یک ایرانیـآمریکایی و رئیس موقت دفتر امور خاور نزدیک در وزارت خارجه است. او با اعمال نفوذ اداری مانع از پیشبرد این طرحها شده و در عمل با یک «وتوی جیبی» مسیر تأمین بودجه را مسدود کرده است. برخی منابع میگویند او با اعمال «تستهای وفاداری سیاسی»، روند اجرای سیاست را مختل کرده و این کار به بهای محروم شدن مردم ایران از دسترسی آزاد به اطلاعات تمام شده است.
به نوشته واشینگتنپست، قطع یا تعویق این بودجه در حالی رخ داده که سیاست «فشار حداکثری» علیه تهران همچنان محور سیاست آمریکا در برابر جمهوری اسلامی است. در این میان، برنامههای نرمافزاری مانند ابزارهای ضدفیلترینگ و حتی رسانههای فارسیزبان وابسته به دولت آمریکا با کاهش جدی بودجه روبهرو شدهاند.
کارشناسان معتقدند از دست رفتن این برنامهها تأثیری سنگین بر جامعه ایران خواهد گذاشت. در دوران اعتراضات، از جمله خیزش سراسری در سال ۱۴۰۱ و نیز پس از حملات اخیر اسرائیل به جمهوری اسلامی، تقاضا برای ابزارهای امن ارتباطی به اوج میرسد. حال، توقف این خدمات یعنی میلیونها کاربر ایرانی امکان دسترسی به اخبار و اطلاعات مستقل را از دست میدهند.
به نوشته روزنامه واشینگتنپست، در داخل دولت ترامپ نیز اختلاف نظر وجود دارد. برخی مقامات بر ضرورت تداوم این طرحها تأکید میکنند و آن را بخشی از یک استراتژی حمایت از مردم ایران میدانند، اما چهرههایی مانند نامدار مسیر دیگری را دنبال میکنند. او حتی پیشنهاد داده که به جای ابزارهای فعلی، بر شبکه استارلینک ایلان ماسک سرمایهگذاری شود؛ پیشنهادی که کارشناسان وزارت خارجه آن را پرهزینه و غیرعملی توصیف کردهاند. در حالی که خرید تجهیزات استارلینک در بازار سیاه ایران بیش از هزار دلار هزینه دارد، درآمد سرانه ایرانیان کمتر از پنج هزار دلار در سال است.
طبق این گزارش، بودجه این طرحها از صندوق «دموکراسی منطقه خاور نزدیک» تأمین میشد؛ برنامهای که از سال ۲۰۰۸ آغاز شد و تاکنون بیش از ۶۰۰ میلیون دلار برای حمایت از آزادی بیان و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران اختصاص داده بود. سال گذشته نیز دولت آمریکا درخواست ۶۵ میلیون دلار بودجه کرد که ۱۶ میلیون دلار آن به برنامههای آزادی اینترنت مربوط میشد. اما با تغییر سیاستها و کشمکشهای اداری، این منابع اکنون در خطر نابودی است.
به نوشته واشینگتنپست، پیامد چنین خلأیی روشن است: دست بالا گرفتن بیشتر جمهوری اسلامی در کنترل فضای اطلاعاتی و سختتر شدن شرایط برای جامعه مدنی ایران. کارشناسان هشدار میدهند که اگر این منابع بازنگردد، مردم ایران در شرایط سرکوب سیاسی و بحران اقتصادی، یک ابزار حیاتی برای دسترسی به حقیقت را از دست خواهند داد.
به نوشته روزنامه واشینگتنپست، سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی در حالی ادامه دارد که ابزارهای نرم و حمایتی برای مردم ایران، یکی پس از دیگری متوقف میشوند. این تناقض نه تنها به تضعیف اپوزیسیون و جامعه مدنی میانجامد، بلکه امکان دسترسی آزاد ایرانیان به حقیقت را هم محدودتر میکند. در نهایت، قربانی اصلی این کشمکشها مردم ایراناند؛ مردمی که بیش از هر زمان دیگری به ارتباط آزاد با جهان نیاز دارند.