۱۳ استان ایران به‌ دلیل «مدیریت مصرف برق و آب» در روز چهارشنبه تعطیل شدند، تهران در بحران شدید آب

در ادامه‌ی بحران‌های گسترده ناشی از گرمای بی‌سابقه و ناترازی عمیق در زیرساخت‌های انرژی، ۱۳ استانداری کشور اعلام کرده‌اند که برای مقابله با پیامدهای این وضعیت، روز چهارشنبه کلیه نهادهای اجرایی و ادارات دولتی تعطیل خواهند بود.
استان‌های کرمان، سمنان، هرمزگان، یزد، قم، بوشهر، لرستان، مازندران، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی، البرز، خوزستان و فارس مشمول این تعطیلی شده‌اند.

پیش‌تر نیز استان‌های بوشهر، قم و لرستان روز سه‌شنبه تعطیل بودند. با این حال، و برخلاف پیش‌بینی‌ها، استان تهران از فهرست تعطیلی‌ها کنار گذاشته شده است. فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، اعلام کرده که فعالیت ادارات پایتخت طبق روال ادامه خواهد یافت؛ تصمیمی که یک بار دیگر گواهی‌ست بر نبود راهبردی منسجم برای مدیریت بحران‌ها در جمهوری اسلامی.

اما در پشت این تعطیلی‌ها، واقعیت تلخ‌تری نهفته است؛ بحرانی که نه فقط نتیجه‌ی گرمای هوا، بلکه محصول سال‌ها بی‌تدبیری، فساد ساختاری و غفلت مزمن است: بحران آب.

پایتخت کشور، با بیش از ۱۳ میلیون جمعیت، اکنون با جدی‌ترین تهدید زیست‌محیطی تاریخ خود مواجه شده است. گزارش روزنامه «شرق» از کاهش بی‌سابقه ذخایر سد کرج پرده برداشته است.
محمدعلی معلم، مدیر سد کرج، به این روزنامه گفته ذخایر آب این سد به پایین‌ترین سطح خود در ۶۴ سال گذشته رسیده است. سد کرج که یکی از منابع اصلی تأمین آب تهران است، اکنون در آستانه‌ی خشک‌شدن قرار دارد.

معلم توضیح داده که ساختار قیفی‌شکل سد باعث می‌شود هرچه سطح آب پایین‌تر باشد، حجم ذخیره‌شده نیز کمتر شود. در حال حاضر ارتفاع سطح آب به هزار و ۷۱۹ متر از سطح دریا رسیده است؛ این در حالی‌ست که در شرایط پر بودن سد، این ارتفاع باید به هزار و ۷۶۵ متر برسد. به‌عبارت دیگر، با کاهش ۴۵ متری ارتفاع، حدود ۱۲۰ میلیون مترمکعب از حجم مخزن از بین رفته و تنها حدود ۶۰ میلیون مترمکعب آب باقی مانده است؛ که آن هم به‌طور کامل قابل برداشت نیست، زیرا ۱۵ درصد آن گل و لای و رسوبات رودخانه‌ای‌ست که به اصطلاح “حجم مرده” محسوب می‌شود.

نمای ظاهری سد کرج که این روزها بخش‌های بزرگی از بدنه آن قابل رؤیت است، به‌روشنی از خشکسالی و کاهش شدید منابع آبی خبر می‌دهد. وضعیت سد لتیان نیز مشابه است و گزارش‌ها حاکی از افت کم‌سابقه ذخایر آبی در آن سد هستند.

در همین حال، گزارش‌ها از نقاط مختلف تهران نشان می‌دهد قطعی آب به بحرانی روزمره تبدیل شده است.
ساکنان برخی مناطق از قطعی‌های ۱۲ ساعته، دو روزه و حتی یک هفته‌ای آب خبر داده‌اند؛ شرایطی که در پایتخت کشوری با این وسعت و جمعیت، نه‌تنها نشانه بحران، بلکه نشانه فروپاشی زیرساخت‌هاست.

سعید منصور بقایی، رئیس آبفای جنوب شرق استان تهران، نیز در نماز جمعه ورامین هشدار داده که استان تهران یکی از پنج استان قرمز کشور از نظر بحران آب است.
او گفته میانگین بارش در استان به ۱۸۵ میلی‌متر رسیده و ظرفیت مخازن آبی از ۲۵۰ میلیون مترمکعب به تنها ۲۳ میلیون کاهش یافته است. به عبارتی، بیش از ۹۰ درصد ذخایر آبی پایتخت از دست رفته و وضعیت در مرز فاجعه قرار دارد.

با این حال، مسئولان همچنان تلاش دارند بار بحران را بر دوش مردم بیندازند و مشترکان خانگی را عامل اصلی تنش آبی معرفی کنند.
در حالی‌که بر اساس آمار رسمی، بیش از ۸۶ درصد منابع آب کشور در بخش کشاورزی مصرف می‌شود؛ بخشی که نه‌تنها سهم قابل توجهی در تولید ناخالص ملی ندارد، بلکه عمدتاً درگیر خام‌فروشی و بهره‌وری بسیار پایین است.

مرکز آمار ایران سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی را حدود ۷ درصد و سهم صنایع وابسته به آن را تنها ۳.۸ درصد اعلام کرده است. این در حالی‌ست که در کشورهایی مانند برزیل، با مصرف بهینه‌تر آب، سهم صنایع وابسته به کشاورزی به ۱۹ درصد از GDP می‌رسد.
در ایران اما، نبود ارزش‌افزایی، فقدان فناوری‌های نوین، و خام‌فروشی مداوم باعث شده تا کشاورزی به یکی از پرمصرف‌ترین و در عین حال کم‌بازده‌ترین بخش‌های اقتصادی تبدیل شود.

از سوی دیگر، رکود طولانی‌مدت اقتصادی، فقدان سرمایه‌گذاری، و نبود فرصت‌های شغلی باعث شده جمعیت زیادی از استان‌های کم‌برخوردار به تهران مهاجرت کنند. این مهاجرت بی‌برنامه، پایتخت را با فشاری فراتر از ظرفیت زیستی، زیرساختی و منابع طبیعی مواجه کرده و اکنون تهران را پس از سیستان و بلوچستان، به دومین استان فقیر کشور از نظر منابع آبی تبدیل کرده است.

در واکنش به این وضعیت، برخی نمایندگان مجلس نیز صراحتاً به ریشه‌های این بحران اشاره کرده‌اند. یکی از اعضای کمیسیون انرژی مجلس تأکید کرده که آنچه امروز در کشور می‌بینیم، نتیجه تغییرات اقلیمی نیست، بلکه نتیجه سال‌ها سوء‌مدیریت، تصمیمات سیاسی اشتباه و اجرای پروژه‌های انتقال آب و توسعه‌های شهری بدون ارزیابی کارشناسی است.

با وجود هشدارهای پیاپی کارشناسان، جمهوری اسلامی طی دهه‌های گذشته نه‌تنها هیچ راهکار پایداری برای مدیریت منابع آبی ارائه نداده، بلکه با اجرای طرح‌های ناکارآمد، وضعیت را وخیم‌تر کرده است.

امروز، پایتخت کشوری با ۴۴ سال تجربه حکومت دینی، به نقطه‌ای رسیده که برای تأمین آب شرب شهروندانش نیز ناتوان است. آنچه در مخازن سدهای تهران جاری‌ست، نه آب، که محصول دهه‌ها فساد، بی‌کفایتی، و غفلت سیستماتیک است.