شبکه خبری بلومبرگ بامداد پنجشنه با انتشار گزارشی اعلام کرد مقامهای ارشد آمریکایی در حال آماده شدن برای حمله احتمالی به ایران در روزهای آینده هسند و واشینگتن در حال فراهم کردن زیرساختها برای ورود به منازعه مستقیم با تهران است.
در ادامهی مجموعه تحولاتی که طی هفته گذشته فضای خاورمیانه را وارد مرحلهای تازه از تنش و تقابل کرده، امروز پنجشنبه ۲۹ خرداد، منابع معتبر بینالمللی از آماده شدن ایالات متحده برای دخالت نظامی مستقیم علیه جمهوری اسلامی خبر میدهند.
بر اساس گزارش شبکه خبری بلومبرگ، مقامهای ارشد آمریکایی به صورت فعال در حال فراهمسازی زیرساختهای نظامی برای حملهای احتمالی به ایران هستند. این منابع تأکید کردهاند که آمادگیها وارد مرحله عملیاتی شده و واشینگتن در حال انتقال تجهیزات و نیروها به پایگاههای کلیدی در منطقه است. این در حالی است که هنوز تصمیم نهایی از سوی دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، اعلام نشده، اما نهادهای امنیتی آمریکا از طرح حمله به عنوان گزینهای محتمل در «روزهای آینده» یاد میکنند.
همزمان با این گزارش، خبرگزاری رویترز نیز خبرگزاری رویترز اعلام کرد ایالات متحده برخی هواپیماها و کشتیهای خود در خاورمیانه را که ممکن است در برابر حملات احتمالی ایران «آسیبپذیر» باشند، از منطقه خارج کرده است.
این خبرگزاری بامداد پنجشنبه به نقل از دو مقام آمریکایی که نخواستند نامشان فاش شود، نوشت این اقدام بخشی از طرح آمریکا برای حفاظت از نیروهای خود است. این مقامها درباره تعداد هواپیماها و کشتیهای خارجشده و مقصد آنها اظهارنظر نکردند.
یکی از منابع رویترز گفته است شناورهای دریایی ایالات متحده بندری در بحرین را که محل استقرار ناوگان پنجم آمریکا بود ترک کردهاند و از سوی دیگر هواپیماهایی که در آشیانههای تقویتشده نبودند، از پایگاه هوایی العدید قطر رفتهاند.
این مقام آمریکایی به رویترز گفته که این اقدام غیرمعمول نیست و حافظت از نیروها اولویت دارد.
این خبرگزاری پیشتر خبر داده بود تعداد زیادی از هواپیماهای سوخترسان آمریکایی از اروپا به سمت خاورمیانه رفتهاند و جتهای جنگنده بیشتری نیز به این منطقه رسیدهاند.
این تحولات در حالی رخ میدهد که دونالد ترامپ به شکل رسمی تصمیم خود برای حمله احتمالی به ایران را اعلام نکرده و گفته است این اتفاق شاید رخ دهد و شاید نه.
علی خامنهای روز چهارشنبه در یک پیام ویدئویی ضبطشده هشدار داد که هرگونه تهاجم نظامی آمریکا به ایران «بدون تردید با صدمه جبرانناپذیر» برای این کشور همراه خواهد بود.
این تحولات در حالی رخ میدهد که بحران جاری، نتیجه مستقیم مجموعهای از تصمیمات و سیاستهای تقابلی جمهوری اسلامی در حوزه هستهای و منطقهای است. طی دو هفته اخیر، نه تنها مذاکرات نیمبند میان ایران و آمریکا در مسقط بدون نتیجه باقی مانده، بلکه جمهوری اسلامی با ازسرگیری غنیسازی سطح بالا و مانعتراشی در برابر بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، عملاً مسیر دیپلماسی را مسدود کرده است.
پس از حملات گسترده اسرائیل به مراکز موشکی و هستهای ایران در تاریخ ۲۳ خرداد، تهران با شلیک صدها موشک و پهپاد به سوی خاک اسرائیل واکنش نشان داد. این پاسخ نظامی، نه تنها شرایط را پیچیدهتر کرد، بلکه مسیر بازگشت به گفتگو را بیش از پیش بسته است.
در پی این حملات، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی خود هشدار داد که ایران باید به صورت فوری و بدون قید و شرط تسلیم شود. او همچنین تأکید کرد که آمریکا میداند رهبر جمهوری اسلامی در کجا پنهان شده و اگر لازم باشد، گزینه حذف فیزیکی او روی میز خواهد بود.
در کنار این تهدیدات آشکار، جامعه جهانی نیز به شدت نگران گسترش منازعه به سایر کشورهای منطقه است. افزایش قیمت نفت، سقوط بازارهای بورس و بالا رفتن سطح هشدار امنیتی در اروپا و شرق آسیا از جمله تبعات فوری این بحران است.
در این میان، نقش جمهوری اسلامی نه به عنوان قربانی، بلکه به عنوان یکی از عوامل اصلی بحران باید مورد توجه قرار گیرد. طی سالهای اخیر، تهران با توسعه برنامه هستهای، حمایت از گروههای نیابتی در لبنان، یمن، عراق و سوریه، و بیاعتنایی به هشدارهای بینالمللی، خود را در موقعیتی قرار داده که اکنون بهانهای برای مداخله نظامی بینالمللی فراهم کرده است.
حمایت جمهوری اسلامی از گروههای شبهنظامی، ارسال تسلیحات به حوثیها در یمن و دخالت مستقیم در سوریه از طریق نیروی قدس، در سالهای گذشته همواره عامل بیثباتی در منطقه بوده است. اکنون نیز، در شرایطی که جهان در تلاش برای بازگرداندن آرامش به منطقه است، تهران مسیر تقابل را انتخاب کرده و با سرسختی و لجاجتی آشکار، هم دیپلماسی را به بنبست رسانده و هم به شکل مستقیم امنیت جهانی را تهدید کرده است.
نکته حائز اهمیت دیگر، ناتوانی جمهوری اسلامی در مدیریت بحران داخلی است. در حالی که اقتصاد ایران با تورم افسارگسیخته، بیکاری گسترده و مهاجرت بیسابقه مواجه است، مقامهای جمهوری اسلامی تمرکز خود را نه بر حل مشکلات مردم، بلکه بر نمایش قدرت نظامی و مانورهای سیاسی قرار دادهاند.
مردمی که هنوز زخم اعتراضات ۱۴۰۱ را بر تن دارند، امروز در هراس از جنگی تمامعیار زندگی میکنند؛ جنگی که برخلاف ادعای حکومت، نه برای دفاع از ایران، بلکه برای بقای نظامی است که مشروعیت خود را در داخل و خارج از دست داده است.
در چنین شرایطی، این پرسش بیش از پیش مطرح است که آیا تهران در مسیر تقابل بیپایان گام برمیدارد یا هنوز فرصتی برای بازگشت به عقلانیت وجود دارد؟
تحرکات نظامی آمریکا بدون شک نشانهای جدی از نزدیک شدن به نقطهای بیبازگشت است. اما باید در نظر داشت که حتی در چنین بزنگاهی، انتخاب با رهبران جمهوری اسلامی است. آنها میتوانند با پذیرش واقعیتهای بینالمللی و پایان دادن به سیاستهای ماجراجویانه، از بروز یک جنگ تمامعیار جلوگیری کنند.
در غیر این صورت، آنچه پیش روست، نه فقط یک حمله نظامی، بلکه آغاز دورانی تاریکتر برای منطقه و آینده ایران خواهد بود.