نشست «همکاری ملّی برای نجات ایران» به میزبانی شاهزاده رضا پهلوی روز شنبه ۲۶ ژوئیه برابر با چهارم امرداد ۱۴۰۴ در تالار همایشهای هتل «INFINITY» در شهر مونیخ آلمان برگزار شد.
در این گردهمایی بیش از ۵۰۰ نفر از فعالان سیاسی و اجتماعی، متخصصان، کارآفرینان، حقوقدانان و اساتید دانشگاهی، هنرمندان، ورزشکاران، زندانیان سابق سیاسی، نمایندگان اقوام، خانواده جانباختگان و آسیبدیدگان اعتراضات مردمی حضور داشتند.
این همایش در ادامه تلاشها برای همگرایی و همکاری جریانهای مختلف اپوزیسیون برگزار شد و از طیفهای متنوع سیاسی که آماده همکاری بر پایه سه اصل مشترک تمامیت ارضی ایران، دموکراسی مبتنی بر حقوق بشر و جدایی دین از حکومت و همچننین متعهد به تعیین شکل دموکراسی آینده از طریق انتخابات آزاد و رأی مردم هستند، در آن حضور داشتند.
نشست مونیخ که نزدیک به ۱۲ ساعت طول کشید در سطح بالایی از تدارکات برگزار شد که و تدابیر منظمی برای حفظ امنیت آن در نظر گرفته شده بود. دهها سخنرانی بر اساس طیف متنوع شرکت کنندگان و دو پنل تخصصی در تالار همایش برگزار شد و در حاشیه نیز فرصتهایی بین شرکتکنندگان برای گفتگوهای جانبی، تبادل نظر، تقویت ارتباطات و انتقال افکار فراهم آمد.
محورهای سخنرانیها و گفتگوهای این نشست، وضعیت ایران و چشمانداز آن پس از جنگ ۱۲ روزه، شکست مذاکرات اتمی و احتمال فعال ساختن «مکانیسم ماشه» بود. اغلب افراد بطور مشترک بر این باور بودند که جمهوری اسلامی در تنگنایی بیسابقه قرار گرفته و راههای خروج به روی آن بسته شده و همزمانی فرصتی بینظیر برای تغییرات اساسی در ایران در اختیار اپوزیسیون دموکراسیخواه قرار گرفته است.
بیش از ۵۰ نفر از آسیبدیدگان اعتراضات و خانواده شماری از قربانیان سرکوبهای خونین جمهوری اسلامی، در این همایش حضور داشتند. همگی آنها با وجود هزینههای غیرقابل جبران که در مسیر دستیابی به آزادی پرداخته بودند، یکصدا اعلام کردند که تا آخرین نفس و تا سرنگونی جمهوری اسلامی دست از مبارزه برنخواهند داشت و در این راه پشتیبان و همراه شاهزاده رضا پهلوی خواهند بود.
در ابتدای این همایش، شهبانو فرح پهلوی با ارسال پیام صوتی، حمایت خود را از مبارزه مردم برای آزادی اعلام کرد و گفت: «من پشتیبان شما و انقلاب ملی ایران هستم.»
شهبانو در این پیام با ادای احترام به «جانباختگان راه آزادی» و ابراز همدلی با «خانوادهها و مادران دادخواه» که در این گردهمایی حضور داشتند، گفت: «شما بیش از چهار دهه است که رنج میکشید. حق شما آزادی، رفاه و سرفرازی است و جانفشانی و فداکاریتان برای رسیدن به آزادی و حقوق ازدسترفته، سزاوار قدردانی است.»
او ضمن حمایت از آنچه آن را «انقلاب ملی ایران» خواند، خطاب به حاضران گفت: «برای همه شما که گرد هم آمدهاید تا با همکاری ملی، یاریگر نجات ایران باشید، آرزوی پیروزی دارم.»
شهبانو فرح پهلوی در پایان با تاکید بر باور به «یگانگی و یکپارچگی ایران» گفت: «ایمان دارم که با اراده و همبستگی ملی، بزرگی و شکوه به سرزمین باستانی ما بازخواهد گشت و نور ایران بر تاریکی اهریمن پیروز خواهد شد.»
دکتر علیرضا نوریزاده مدیر مرکز مطالعات ایران و عرب هم که یکی از سخنرانان این همایش بود گفت: «ضدیت با خاندان پهلوی و شاهزاده رضا پهلوی، ویروسی است که از حزب توده به جامانده است، اما امروز، بسیاری از چپهای آزاده نشان دادهاند که میتوان چپ بود، از توهمات حزب توده عبور کرد و در کنار شاهزاده ایستاد.»
شاهزاده رضا پهلوی که آخرین سخنران این همایش بود گفت: «اول کشور را آزاد خواهیم کرد، آن صندوق را برقرار خواهیم کرد و آنگاه اجازه خواهیم داد که ملت ایران، به مفهوم اخص کلمه، سرنوشت آینده خودشان را به دست خودشان انتخاب کنند».
او در سخنرانی خود در این نشست افزود: «دموکراسیخواهان ایران، چه جمهوریخواه چه پادشاهیخواه، وظیفه دارند که قبل از هر چیز فضای آزادی و انتخابات آزاد را که اکنون نداریم در ایران به وجود بیاوریم.»
شاهزاده رضا پهلوی گفت: «ما امروز اینجا هستیم، تا نشان دهیم ملت یگانه و در عین حال رنگارنگمان، از ادیان و باورها، اقوام و طوایف، اقشار و گروهها، و احزاب و گرایشهای مختلف سیاسی، جمهوریخواه و پادشاهیخواه، چپ و راست، در یک هدفِ مشترک، متحدیم: پایان دادن به جمهوری اسلامی و آغاز طلوعی نو از آزادی و دموکراسی و شکوفایی برای میهنمان ایران. حضور شما در این گردهمایی، نشاندهنده شکلگیری گستردهترین و متنوعترین ائتلاف نیروهای اپوزیسیون ایران است. این گستردگی و تنوع در عین اتحاد، با تعهد و باورمندی به تمامیت ارضی ایران، حقوق فردی و برابری شهروندان، جدایی دین از حکومت، و حق ملت بزرگ ایران برای انتخاب شکل دموکراسی آینده، تصویری زیبا از ایران آزاد و آباد فردا است.»
او با اشاره به ناکارآمدی و ناتوانی رژیم حاکم بر ایران تاکید کرد: «جمهوری اسلامی پس از سالها به آشوبکشاندن منطقه با جنگهای نیابتی و سیاست شکستخوردهی «نه مذاکره، نه جنگ»، درنهایت، هم از موضع ضعف و تسلیم، وادار به مذاکره شد، و هم جنگ را به ایران تحمیل کرد. علی خامنهای در حالی که زیر زمین پنهان شده بود، نهتنها کمترین تلاشی برای حفاظت از غیرنظامیان ایران نکرد، بلکه تمام دستگاه سرکوب و پروپاگاندای خود را نیز برای مرعوب کردن مردم به کار بست. او شکستی سخت و تحقیرآمیز را نیز بر نظامیان ایران تحمیل کرد؛ نظامیانی که اکثرشان بر خلاف میل و اراده، درگیر جنگی شدند که هرگز جنگ ایران و ملت ایران نبود؛ بلکه جنگ خامنهای و سرکردگان سپاهِ سرکوبگر و تروریستیاش بود؛ همان پاسدارانی که سالها رجز میخواندند اما آشکار شد که توان حفاظت از خود را نیز ندارند. آنها بعد از دههها دزدیدن از سفره مردم و گذاشتنِ آن در جیبهای خود و تروریستهای منطقهای، آسمان کشور را کاملا در اختیار کشوری به مراتب کوچکتر و کمجمعیتتر از ایران قرار دادند.»
وی سپس افزود: «ما ملت ایران جنگطلب نیستیم و هرگز برای ایران و منطقهمان جنگ نخواستیم. جنگطلب علی خامنهای و رژیم تحت امرش است. من سالها هشدار داده بودم که اگر جمهوری اسلامی باقی بماند، اگر مماشات با آن تداوم پیدا کند، و اگر جهان به باجگیریهای آن تن دهد، این رژیم سرانجام ایران و منطقه را به جنگ و درگیری نظامی میکشاند. نگرانیهای من متاسفانه به واقعیت پیوست.
اکنون اما لحظهای تاریخی فرا رسیده است. جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری در این ۴۶ سال، ضعیف و متزلزل شده است؛ و فرصتی بینظیر برای مردم ایران فراهم شده تا این رژیم ضدایرانی را سرنگون کنند.
وظیفه هر ایرانی میهنپرستی، تلاش صدچندان برای نجات مام میهن است. وظیفه ما این است که متحدتر، مصممتر و منظمتر از همیشه باشیم. امروز جای اما و اگر نیست: زمان کنار ایستادن و وسطبازی کردن، چنانکه نه سیخ بسوزد و نه کباب، نیست.
شاهزاده رضا پهلوی در پایان همچنین گفت: «خامنهای و رژیم شکستخوردهاش، حالا که بیش از همیشه، سقوط را در مقابل چشمان خود میبینند، تهدیدهای خود را علیه من افزایش دادهاند. من اما از همان روزی که این مبارزه را آغاز کردم، با این تهدیدها زندگی کردهام و هرگز هراسی به دل راه ندادهام. شما زنان و مردان هموطنم در شهرها و روستاهای سراسر ایران، کارگران، دانشجویان، بازاریان، جوانان و نوجوانان، بدانید که تهدیدها در عزم و اراده من برای به سرانجام رساندن ماموریت بزرگ زندگیم، خللی ایجاد نخواهد کرد.
علی خامنهای بداند که رژیمش متزلزل است، بیشتر اطرافیانش از او متنفرند، جمع زیادی از پاسدارانش منتظر فرصتند تا از کشتی در حال غرق شدن جمهوری اسلامی بگریزند، و اکثریت قاطع ملت از او و رژیماش بیزارند. انتهای این مسیری که میرود مواجه شدن با انفجار خشم انباشتهشده ملت است و عاقبت خوبی برایش نخواهد داشت. ما میهندوستانِ آزادیخواه، از تبار و جنس این فرقه تبهکار نیستیم که در پشتبامها اعدامهای صحرایی به راه اندازیم. به او میگوییم که از این مسیرِ منتهی به خون و آتش باز گردد. بیش از این، مرگ و رنج را بر ملت بزرگ ایران و حتی حامیان خود تحمیل نکند.»