دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، جمعه ۲۶ اردیبهشت در جریان سفرش به ابوظبی گفت: «ما با مسئلهای به نام ایران روبهرو هستیم که قرار است به آن رسیدگی کنیم. به هر طریقی که باشد، این مسئله را حل خواهیم کرد. صد درصد رسیدگی خواهد شد.»
ترامپ افزود: «ممکن است این کار بهخوبی انجام شود یا نه، و اگر نه، برای آنها خوشایند نخواهد بود.»
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده آمریکا، در جریان سفر خود به ابوظبی با اشاره به حضور کمرنگ آمریکا در خاورمیانه در سالهای اخیر، گفت: «آمریکا از خاورمیانه غایب بود، اما اکنون در حال بازگشت و تجدید موقعیت خود هستیم.»
ترامپ همچنین با تاکید بر لزوم پایان دادن به جنگ اوکراین، اظهار داشت: «زمان آن فرا رسیده است که به درگیری در اوکراین پایان دهیم.» او ادامه داد: «کشتهشدن مردم در جنگ روسیه و اوکراین شرمآور است. باید جلوی این جنگ را بگیریم.»
رئیسجمهور آمریکا در خصوص بحران غزه نیز گفت: «بسیاری از مردم در غزه از گرسنگی رنج میبرند و ما راه حلی برای آن پیدا خواهیم کرد. به وضعیت غزه فکر میکنیم و به آن رسیدگی خواهیم کرد. ما راه حلی برای وضعیت غزه و گرسنگی در آنجا پیدا خواهیم کرد.»
رییسجمهوری آمریکا در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه روابط کشورش با امارات متحده عربی در سطح بالایی قرار دارد، گفت: «در مسیر تحقق سرمایهگذاری ۱.۴ تریلیون دلاری امارات در آمریکا، پیشرفت بزرگی داشتهایم.»
او در ادامه با تاکید بر اینکه امارات متحده عربی، قطر و عربستان سعودی، بهویژه به خاطر «روابط شخصی»، برایش بسیار مهم هستند، افزود: «امارات و آمریکا توافق کردند مسیری برای خرید برخی از پیشرفتهترین تراشههای هوش مصنوعی ساخت آمریکا برای امارات ایجاد کنند.»
ترامپ در پایان با اعلام اینکه «در مسیر سرمایهگذاری ۱۲ تا ۱۴ تریلیون دلاری هستیم که بخشی از آن اعلام شده و بخشی بهزودی اعلام خواهد شد»، گفت: «به توافق تجاری فوقالعادهای با بریتانیا رسیدیم و توافق دیگری هم با چین حاصل شد.»
در همین حال فرید زکریا، روزنامهنگار آمریکایی، در یادداشتی به بررسی سیاست دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا در قبال جمهوری اسلامی پرداخته و نوشته است کسی که توافق هستهای پیشین با حکومت ایران را از میان برد، اکنون تمام ابزارها را در اختیار دارد تا توافقی حتی قویتر را رقم بزند.
در این یادداشت که شامگاه پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت در روزنامه واشینگتنپست منتشر شد، آمده است: «دونالد ترامپ که به تصمیمگیریهای آنی و تمایل به شکستن قواعد شناخته میشود، بار دیگر با رفتاری غیرمنتظره، جهان را غافلگیر کرد. این هفته، در عربستان سعودی، ترامپ با رهبر جدید سوریه، که پیشتر از چهرههای جهادی بوده، دیدار و اعلام کرد که تمامی تحریمهای آمریکا علیه سوریه را لغو خواهد کرد. اما شاید مهمتر از همه، اشارات مکرر او به آمادگی دولتش برای توافقی جدید با حکومت ایران باشد؛ توافقی که میتواند گامی بزرگ در جهت برقراری ثبات و صلح در خاورمیانه تلقی شود.»
بهنوشته فرید زکریا، «این چرخش ناگهانی در مواضع ترامپ نسبت به ایران، اگر نگوییم عجیب، دستکم به شدت طعنهآمیز است. او همان کسی بود که ایالات متحده را از توافق هستهای ۲۰۱۵ خارج کرد، توافقی که طبق ارزیابی اغلب نهادهای اطلاعاتی آمریکا، ایران به تعهداتش در آن پایبند مانده بود. اکنون اما، ترامپ بار دیگر به صحنه بازگشته، مسئلهای را که خود ایجاد کرده بود حل کرده و آن را با افتخار بهعنوان دستاوردی شخصی معرفی میکند.»
با اینحال، بهگفته نویسنده، شرایط امروز با گذشته تفاوتهایی بنیادینی دارد که میتواند زمینهساز توافقی بهتر از پیش شود. دو تحول کلیدی در این میان نقشآفریناند: ضعف ایران و اقتدار فزاینده عربستان سعودی.
براساس یادداشت منتشرشده در روزنامه واشینگتنپست، «جمهوری اسلامی در حال حاضر در ضعیفترین وضعیت خود طی چهار دهه اخیر قرار دارد. اقتصاد نابسامان ناشی از مدیریت مزمن ناکارآمد، فساد فراگیر و استبداد سیاسی موجب نارضایتی شدید مردم شده است. حملات موثر اسرائیل علیه مواضع حزبالله و سامانههای پدافندی جمهوری اسلامی نیز بر این ضعف افزوده است. از سوی دیگر، دولت بشار اسد متحد اصلی حکومت ایران در منطقه، سقوط کرده و مخالفان دیرینهاش اکنون قدرت را در دمشق در دست دارند. در مجموع، جمهوری اسلامی از زمان تهاجم صدام حسین در سال ۱۳۵۹ تاکنون، هیچگاه تا این اندازه آسیبپذیر نبوده است.»
بهنوشته زکریا، «در سوی دیگر، عربستان سعودی با هدایت ولیعهد محمد بن سلمان، روندی معکوس را طی کرده است. این کشور توانسته است با حوثیها به یک آتشبس نانوشته برسد، روابط خود را با قطر بهبود بخشد و مناسباتش با کشورهایی چون لبنان و عراق را تقویت کند. بنسلمان دریافته است که تحقق رویای مدرنسازی عربستان، نیازمند ثبات منطقهای است. نشانه برجسته این رویکرد، نزدیکی بیسابقه به حکومت ایران است؛ دیدارهای مکرر مقامات دو کشور اکنون به امری عادی بدل شده است. سعودیها بهطور آشکار از مذاکرات برای توافقی جدید با جمهوری اسلامی حمایت میکنند.»
نویسنده سپس افزوده است: «با وجود این فضای مساعد، مانعی دیرپا همچنان پابرجاست: بنیامین نتانیاهو. نخستوزیر اسرائیل سالهاست که مخالف هرگونه توافق با ایران است و بهطور مداوم هشدار داده که ایران در آستانه دستیابی به بمب اتمی قرار دارد؛ ادعایی که بیش از دو دهه است تکرار میشود. او در کتابی که در سال ۱۹۹۵ منتشر کرد، ادعا کرده بود جمهوری اسلامی در مسیر حتمی تولید بمب هستهای قرار دارد. نتانیاهو حتی جمهوری اسلامی را «فرقهای آخرالزمانی» توصیف کرده که مذاکره با آن را بیمعنا میداند.»
زکریا اما در مخالفت با موضع نتانیاهو نوشته است: «واقعیت زمینی چیز دیگری است. ایران نه با آرمانگرایان آخرالزمانی، بلکه با مجموعهای از آخوندهای خشن و فرماندهان نظامی فاسد اداره میشود که بیشتر در پی انباشت ثروتاند تا شهادت. آنان دریافتهاند که «همواره چند ماه تا ساخت بمب فاصله داشتن» سود بیشتری دارد تا عبور از آن خط قرمز. آنها خواهان رفع تحریماند، نه نبردی آخرالزمانی.»
در ادامه این یادداشت، نویسنده از اختلافها و شکافهای درون دولت ترامپ بهعنوان یک چالش دیگر برای رییسجمهوری آمریکا یاد کرده و نوشته است: « در یکسو، اردوگاه واقعگرایان به رهبری شخص ترامپ و مذاکرهکننده ارشد استیو ویتکاف قرار دارد. در سوی دیگر، جریان نئومحافظهکار، با چهرههایی چون مارکو روبیو و شماری از جمهوریخواهان کنگره. این اختلاف داخلی موجب شده است که مواضع دولت ترامپ درباره ایران بهطور مکرر تغییر کند و لحن آن متزلزل به نظر برسد.»
بهنوشته زکریا، «اکنون فرصتی تاریخی پیش روی ترامپ قرار دارد: مذاکره با جمهوری اسلامی نه برای دوستی، بلکه برای کاستن از تهدید رقابت هستهای و آوردن ثبات به منطقهای که نسلهاست از جنگ و ترور زخم خورده است.»
او افزوده است: «ترامپ بهگونهای یگانه توانایی آن را دارد که برخلاف خواستههای نتانیاهو عمل کند، از صفبندیهای سنتی واشینگتن عبور کند و این فرصت بیسابقه را از آن خود سازد.»