در حالی که فضای دیپلماتیک پیرامون پرونده هستهای جمهوری اسلامی بار دیگر ملتهب شده، کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی و از نزدیکترین مشاوران علی خامنهای، در سلسله گفتوگوهای جداگانه با شبکههای سیانان و الجزیره، مجموعهای از مواضع تکراری و همزمان متناقض را طرح کرده که نشاندهنده بنبست راهبردی تهران و ناتوانی ساختار قدرت جمهوری اسلامی در ارائه یک سیاست هستهای شفاف و قابل اعتماد است.
خرازی در این گفتوگوها تأکید میکند که تهران «آماده ازسرگیری مذاکرات هستهای» با آمریکاست، اما بلافاصله میافزاید که جمهوری اسلامی هیچکدام از پیششرطهایی را که پیش از حملات آمریکا و اسرائیل در ماه ژوئن تعیین کرده بود، تغییر نخواهد داد. او مدعی است که واشینگتن باید «گام نخست» را بردارد و نشان دهد که آماده تعامل «بر اساس شرایطی که ما تعیین میکنیم» است. در عین حال، او خواهان «احترام متقابل و جایگاه برابر» در مذاکرات است، در حالی که تهران ساختار تصمیمگیری مذاکرات را از ابتدا بسته و مشروط معرفی میکند.
در بخش دیگری از گفتوگو، خرازی به صراحت اعلام میکند که «غنیسازی اورانیوم ادامه خواهد داشت»، زیرا جمهوری اسلامی به سوخت نیروگاهی و مصارف پزشکی نیاز دارد. این در حالی است که جامعه بینالمللی بارها نسبت به سطح بالای غنیسازی در ایران و رسیدن آن به مرزهای فنی سطح تسلیحاتی هشدار داده است. با وجود گذشت حدود پنج ماه از حملات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای، تهران همچنان میزان واقعی خسارات را گزارش نکرده و حتی وضعیت دقیق موجودی اورانیوم غنیشده را نیز به آژانس ارائه نداده است، مسئلهای که موجب افزایش نگرانیها در وین و پایتختهای اروپایی شده است.
مشاور خامنهای همچنین تأکید میکند که برنامه موشکهای بالستیک «غیرقابل مذاکره» است و «در هیچ گفتوگویی با واشینگتن روی میز قرار نخواهد گرفت». این موضعگیری صریح، بار دیگر نشان میدهد که تهران قصد ندارد درباره پروندهای که بهطور مستقیم به تواناییهای نظامی و منطقهای جمهوری اسلامی مربوط است، هیچگونه شفافیت یا محدودیتی بپذیرد، موضوعی که یکی از اصلیترین دلایل بدبینی کشورهای غربی به نیت واقعی جمهوری اسلامی در مذاکرات است.
اما در سوی مقابل، ایالات متحده و سه کشور اروپایی پیشنویس قطعنامهای را به نشست جاری شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه کردهاند که تهران را ملزم میکند دسترسی فوری و کامل به تاسیسات بمبارانشده و موجودی اورانیوم خود را فراهم کند. منابع دیپلماتیک میگویند این قطعنامه «به احتمال بسیار زیاد» تصویب خواهد شد، اقدامی که تهران آن را «اشتباه بزرگ» توصیف کرده و تهدید کرده است که در صورت تصویب، پاسخ متقابل خواهد داد؛ تهدیدی که در ماههای اخیر بارها تکرار شده و در عمل راهی برای خروج جمهوری اسلامی از پاسخگویی ایجاد نکرده است.
همزمان، در واشینگتن، دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، در دیدار با محمد بن سلمان، اعلام کرد که جمهوری اسلامی «بهشدت خواهان توافق» است و گفت «گفتوگو میان دو کشور جریان دارد». اظهاراتی که مقامات تهران آن را رد نکردهاند، اما عملاً با مواضع سختگیرانه و پیششرطهای غیرعملی خرازی در تضاد آشکار قرار دارد.
نکته مهم دیگر اختلاف داخلی در جمهوری اسلامی درباره وضعیت واقعی برنامه هستهای است. سعید خطیبزاده میگوید برنامه «دستنخورده» باقی مانده، در حالی که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، اعلام کرده به دلیل حملات اخیر «هیچ غنیسازی در حال انجام نیست». این تناقضگوییها نه تنها شفافیت را از بین میبرد، بلکه نشان میدهد بخشهای مختلف حکومت حتی بر سر وضعیت فنی تأسیسات نیز به جمعبندی واحد نرسیدهاند.
در نهایت، خرازی بار دیگر تأکید میکند محور مذاکرات احتمالی با آمریکا «درجه غنیسازی» خواهد بود، نه اصل آن. با توجه به سطح بالای غنیسازی موجود و عدم همکاری با آژانس، چنین موضعی از سوی جمهوری اسلامی در عمل بهمعنای تثبیت یک وضعیت خطرناک و تنشزا تلقی میشود.
در مجموع، مواضع تازه خرازی بازتابدهنده راهبرد ثابت جمهوری اسلامی است، اعلام آمادگی برای مذاکره با شروط خشک و غیرقابل اجرا، ادامه غنیسازی در سطحی که اعتماد جامعه جهانی را از بین برده، و رد هرگونه مذاکره درباره برنامه موشکی و نظامی. در چنین فضایی، مسیر رسیدن به یک توافق جدید نهتنها دشوار بلکه ناممکن بهنظر میرسد، مگر اینکه تهران تصمیم بگیرد از خطوط قرمزی که خود تعیین کرده، عقبنشینی واقعی انجام دهد.
