در حالی که امضای سند همکاری بین ایران و چین، بار دیگر واکنش منتقدین و موافقین نسبت به امضای این قرارداد را برانگیخته و واکنشهای متفاوتی نسبت به امضای این قرارداد بین ایران و چین ایجاد کرده است، تعدادی از تحلیلگران و موافقان با اشاره به اهمیت این قرارداد، تاکید کردهاند که امضای این سند همکاری ممکن است در سرنوشت برجام و لغو تحریمها موثر باشد. این تحلیلگران با اشاره به اینکه این قرارداد ممکن است غرب را به سمت ایران متمایل کند، تاکید دارند ایران با استفاده از شرایط موجود، باید وضعیتی را رقم بزند که بتواند از این طریق برای تقویت و تامین منافع ملی استفاده کند.
این در حالی است که منتقدان با تشبیه این قرارداد به قرارداد ترکمانچای میگویند که جمهوری اسلامی را در این توافق نامه بازنده است و میگویند که جمهوری اسلامی ایران به واسطهی جایگاه ضعیفی که در این قرارداد دارد، در این قرارداد و توافق نامه بازنده بوده است.
اما برخی از منتقدان با اشاره به دامنهی گستردهی این قرارداد، این تفاهم نامه را برای جمهوری اسلامی ایران مفید میدانند وتاکید دارند که محتوای این قرارداد هیچ شباهتی به قراردادی مانند ترکمانچای که هیچ امتیازی برای ایران در آن پیش بینی نشده است، ندارد.
در عین حال بسیاری تاکید دارند که خودداری جمهوری اسلامی از افشای مفاد این قرارداد، و ابهامی که درباره محتوای این قرارداد وجود دارد، عامل مهمی است که به گمانه زنیهای منفی در خصوص این قرارداد دامن زده است. علی مطهری نایب رییس سابق مجلس شورای اسلامی نیز از عدم انتشار اسناد همکاری انتقاد کرده است وی میگوید سند جامع همکاری 25 ساله ایران و چین در حالی توسط وزرای خارجه دو کشور امضا شد که نه مردم از محتوای آن آگاه شدند و نه نمایندگان مردم در مجلس و این نگرانی وجود دارد که ما به خاطر نیاز اقتصادی به چین، دست پایین را در این سند داشته باشیم.. دراین میان رضا زبیب مدیر کل شرق وزارت امور خارجه سعی کرد پاسخی به ابهامات بدهد وی نوشت اصولا این سند، ماهیت و حتی شکل قرارداد و یا موافقتنامه ندارد بلکه صرفا یک نقشه راه و چارچوب روابط بلند مدت است. آنچه اکنون بصورت غیر مدون بین دو کشور وجود دارد، با یک افق بلند مدت تثبیت و تقویت شده است.بنابراین این سند اراده سیاسی را به نمایش گذاشته و حوزه های همکاری را هم مشخص کرده است .و لذا اصولا امتیازی مبادله نشده و لذا جای نگرانی از ناحیه آنچه غربیها تله بدهکاری میگویند، و سریلانکا را مثال میزنند، وجود ندارد. وی همچنین در مورد دلایل عدم انتشار گفت انتشار موافقتنامه ها، الزامی قانونی دارد اما انتشار اسناد غیرتعهدآور چندان متداول نیست. بخصوص که تحریم هم مانع دوچندان است.
در این میان برخی از منتقدان این قرارداد، با مقایسه قراردادی که چین با جمهوری اسلامی و دیگر کشورهای جهان منعقد کرده است، اظهار میدارند که نوع انعقاد قرارداد چین با ایران با قراردادهایی که این کشور با کشورهایی همچون عربستان و اسرائیل منعقد کرده است متفاوت است. این دسته از منتقدان قرارداد چین با عربستان و اسرائیل را قرارداد مشارکتی و قرارداد این کشور با ایران را منفعتجویانه به نفع چین قلمداد کردهاند و تاکید دارند که نوع قرارداد چین با ایران به گونه ای تنظیم شده است که نه تنها مشارکتی نیست بلکه با هدف بهره برداری از منابع ایران تنظیم شده است. گرچه موافقان این قرارداد و کسانی که این توافقق نامه را به نفع ایران میدانند تاکید دارند که جمهوری اسلامی میتواند از این توافق به منظور ایجاد ظرفیت برای همکاری با چین در زمینههای مخابرات، صنایع و مخابرات و خودروسازی و پتروشیمی استفاده کند.
گرچه تجربه نشان داده است که نگرانیهای منتقدان در خصوص ارتباط با چین معمولا به واقعیت نزدیکتر خواهد بود و چین از بازار ایران نه برای توسعه همکاری ها به نفع ایران و ایجاد یک بازار برای محصولات ایرانی، بلکه ایران را به بازاری گسترده برای محصولات خود و همچنین منبعی برای بهره برداری از منابع متعدد و فراوان ایران تبدیل می کند. سال هاست که چین متهم به تضعیف صنعت در ایران به ویژه در صنایع کوچک است و بسیاری از فعالان و تحلیلگران اجتماعی اقتصادی اشباع بازار ایران از محصولات چینی و پایین بودن محصولات چینی را مهم ترین عامل توصیف کرده اند که با غیر اقتصادی کردن تولید در ایران زمینه را برای فروپاشی صنایع کوچک در ایران مهیا کرده و در همان حال بازاری گسترده برای محصولات بی کیفیت چینی فراهم کرده است.
گرچه بیکیفیت بودن محصولات چینی تنها به اشباع بازار ایران از محصولات چینی ختم نمیشود و در بسیاری از موارد این محصولات بی کیفیت جان شهروندان ایرانی را نیز تهدید کرده و جان بسیاری را گرفته است. داروهای تاریخ مصرف گذشته چینی و همچنین محصولات حساسیتزای دارویی که در دورهای مرگ و میر ناشی از مصرف کالاهای درمانی چینی را برای مردم ایران به ارمغان آورده بود از جمله مواردی است که اذهان مردم ایران را نسبت به هرگونه توافق اقتصادی و تجاری بین ایران و چین بدبین کرده است.
بسیاری از مخالفان ساختار سیاسی نظام هم معتقدند با توجه به احساسات ناسیونالیستی این توافق نامه میتوان به بهانه قرارداد ۲۵ ساله وبا تبلیغ در مورد استعماری بودن این توافق نامه ،ابزاری برای بسیج مردم برای مقابله با رژیم جمهوری اسلامی تبدیل کرد