حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران که سخنان اغراق امیزش در مورد موضوعات مختلف شاخص گفتارهای سیاسی وی می باشد و سخنان اغراق امیزش که به بی اعتباری نظراتش منجر شده است و ادعای دروغش در مورد اختراع ویروس یاب مستعان در خاطره ها باقی مانده است روز یکشنبه دوباره از همین نوع سخنان تحویل رسانه ها داد وبا اشاره به صبوری نجیبانه ملت در مقابل جنگ اقتصادی، از مردم به خاطر این صبوری و اینکه به دشمنان بها نداده است، قدردانی کرد و با بیان اینکه اسلام پس از هزار سال امکان حاکمیت پیدا کرده است، دوران حاضر را دوران طلایی اسلام دانست. که بالطبع نظرش دوران طلایی حکومت جمهوری اسلامی نیز میباشد. او مشخص نکرد در بستر بحران اقتصادی کنونی که حتی حکومت نمیتواند امنیت بهداشتی جامعه را تامین کندچگونه دوران طلایی اسلام و حکومت محقق شده است .
سلامی با بیان این موضوع که جمهوری اسلامی در سالهای اخیر بارها تا لبه جنگ پیش رفته است، عقب راندن دشمن را یکی از اقدامات ولی فقیه در این خصوص دانست و گفت ولی فقیه توانسته است دشمن را بارها به عقب براند.
سلامی با اشاره به اینکه وی اجازه ندارد بگوید دشمن به کجا گریخته و چگونه عقب رفته و چرا دستان آنها بسته شده است، اظهار داشت امروز دشمن اصلاً چهره یک امپراطوری با نشاط را ندارد. وی همچنین با اشاره به فرسایش قدرت دشمنان، این وضعیت را نتیجه اقدامات ولی فقیه دانست و گفت این ولی فقیه است که موجب شد تا دشمن مجبور به عقبنشینی شود و کشور ساخته شود. این نوع سخنان که مدل دروغگویان اغراقگو می باشد،با طفره رفتن از بیان روشن موضوع و بیان کلیاتی که او نمی تواند بگوید دشمن به کجا گریخته است صرفا میخواهد مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد .
رئیس سپاه پاسداران در ادامهی اظهاراتش با بیان اینکه امروز این جمهوری اسلامی است که برای دشمن شرط تعیین میکند، گفت در مناسبت بینالمللی هر قدرتی که شرط تعیین کند او مسلط است.
وی البته توضیحی در این خصوص نداد که در تعاملات بینالمللی تعیین شرط ملاک نیست بلکه این ملاک است که طرف مقابل شرطها را اجرا کند.
سلامی در ادامه به سلاحهای فراوانی که جمهوری اسلامی در اختیار دارد اشاره کرد و یادآور شد که در حال حاضر جمهوری اسلامی از همان جنس قدرتی برخوردار است که دشمن آن را دارد.
مقامهای جمهوری اسلامی ایران و به ویژه مقامهای نظامی سالاست که قدرت نظامی را به عنوان تنها ابزار چانهزنی در مقابل قدرتهای بزرگ جهانی در نظر میگیرند و بدون توجه به این نکته که مهمترین عامل چانهزنی در شرایط فعلی توانمندی اقتصادی و نه قدرت نظامی است، تمام تمرکز خود را به جای بهبود زندگی و معیشت مردم و بهبود شرایط اقتصادی دولت، بر توسعه جنگ افزار و توسعه توان نظامی و دفاعی متمرکز کردهاند. این در حالی است که حتی چین که مهمترین شریک استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در مقابله با غرب محسوب میشود، قدرت خود در چانهزنی با قدرت اقتصادی عظیمی مانند امریکا را مرهون قدرت اقتصادی و بازرگانی خود است، نه قدرت نظامی.
جمهوری اسلامی همچنان سیاستهای خود را بر اساس سیاستهای امریکا در دوران جنگ سرد که قدرت نظامی حرف اول را می زد و نه قدرت اقتصادی، تنظیم میکند و عدم اقدام غرب در رویارویی نظامی با ایران را ناشی از قدرت موشکی و دفاعی خود تلقی میکند که در ان زمینه هم در حوزه دریایی و هوایی از توازن مناسبی از لحاظ نظامی برخوردار نیست .