موسوی لاری وزیر کشور دولت خاتمی در مصاحبه ای به ابعاد انتخابات سال اینده و سرخوردگی جامعه برای حضور در انتخابات پرداخته است وی در این مصاحبه میگوید وقتی مردم احساس کنند برای انتخاب آنها احترام قائل نیستند و یک عده ای هرکسی را خواستند تأیید و هرکسی را نخواستند رد می کنند و فضا را محدود می کنند و به چیزی که خودشان می پسندند، مردم بی تفاوت می شوند. دوم اینکه فشارهای بیش از حد به جمهوری اسلامی، دولت و ملت کاملا مشهود است. مردم این را می بینند اما انتظاری که از حکومت، دولت و دست اندرکاران امر دارند این است که مشکلات مردم را ببینند و برای آن چاره اندیشی کنند و اگر نمی توانند راه حلی پیدا کنند لااقل با مردم همدردی کنند .
وی افزود مجموعه این عوامل باعث شد که در اسفند سال گذشته مردم از صندوق های رأی فاصله بگیرند. این یک واقعیت است و هیچ کس در داخل و خارج از ایران نیست که این مسأله را قبول نداشته باشد که مردم ما در انتخابات اسفند 98 حضور پیدا نکردند.
وی همچنین اعتنمادکاذب اصولگرایان برای قدرت گیری در انتخابات اینده را زیر علامت سوال برد و گفت به نظر من اصولگرایان یک بار دیگر مثل سال 75 دچار یک اشتباه شده اند. در سال 75 اصولگرایان فکر می کردند که آقای ناطق نوری رئیس جمهور است و حتی داشتند تلاش می کردند که برای کابینه هم نیرو به ایشان معرفی کنند. بعد شرایط به سمت دیگری ورق خورد. الآن هم به نظر من اصولگرایان با توجه به انتخابات 98 باورشان این است که مردم پای صندوق های رأی نمی آیند و آنها هرکسی را که مطرح کنند برنده هستند.
تمام شرط بندی آنها روی نیامدن مردم است. اگر مردم نیایند حرف آنها درست است و هرکسی را آنها مطرح کنند می آید. وی افزود ولی تلقی من این است که اطمینان به اینکه آینده متعلق به آنها است باعث تشتت در داخل خودشان شده است. همه فکر می کنند که اگر بمانند رأی می آورند. چون رقیب که جریان اصلاحات است با قهر مردم شانسی ندارد این برداشت عمومی اصولگرایان است و همین هم باعث شده اختلافات آنها دامنه دار شود
وی گفت آنچه در اسفند 98 اتفاق افتاد متوجه اصلاح طلبان نبود و متوجه کل مدیریت کشور بود. یعنی قهر مردم از صندوق های رأی ربطی به اصلاح طلبان نداشت. اصلاح طلبان که کاندیدایی نداشتند تا کسی بگوید اینها از اصلاح طلبان قهر کرده اند. اصلاح طلبان چون کاندیدا نداشتند، کاندیدایی هم معرفی نکردند بنابر این قهری که صورت گرفته از کل مدیریت است و کل مدیریت باید دست به کار شود که این سرخوردگی مردم از بین برود.
وی همچنین راه خروج از این بحران را این دانست که مردم احساس کنند مطلوب آنها همین صندوق رأی است و صندوق رأی واقعا برای کل جریان حاکمیت مبنا است. همچنین دستگاه نظارت مثل شورای نگهبان بپذیرند که مردم می خواهند رأی آنها دیده شود. مردم می خواهند احساس کنند که رأی آنها واقعی است.
برای رسیدن به چنین موقعییتی رهبر جمهوری اسلامی باید بپذیرد که نمیتواند هم نام جمهوری را حفظ کند و هم از شورای نگهبان برای ابزاری در رد صلاحییت افراد توانمندی استفاده کند که با سیاستهای وی در عرصه های مختلف داخلی و خارجی مخالف هستند .