رهبر جمهوری اسلامی در سخنانی متفاوت ریاست طلبی افراد در جمهوری اسلامی را مورد نقد قرار داده است .او در آغاز درس خارج از فقه گفته دنبال کرسیهای ریاست بودن ــ چه ریاست اجرائی، چه ریاست تقنینی؛ خارج از تدبیر است او برای نمونه به کسانی اشاره کرده که برای نمایندگی مجلس خودشان را میکُشند، واگر چنانچه راه پیدا نکنند به هر دلیلی یا مثلاً فرض کنید صلاحیّتش را تأیید نکنند یا رأی نیاورد و غیره، خودش را به آب و آتش و در و دیوار میزند که چرا نشد .اگر چنانچه این ریاست، مایهی یک چنین دغدغهای است، خب انسان رها کند؛ مگر اینکه واقعاً متوجّه انسان بشود و واجب باشد برای انسان؛ او برای انکه مخاطبان موقعییت خودش را درک کنند به مسئله خودش در دوران دهه شصت که رییس جمهور بود میپردازد اوگفته که بنده دورهی دوّم ریاست جمهوری، قطعاً عازم بودم به اینکه نامزد ریاست جمهوری نشوم ــ حالا دورهی اوّل که تحمیل شد بر ما، هیچ ــ دورهی دوّم دیگر یقیناً گفتم من قطعاً نامزد نمیشوم؛ امام به من فرمودند بر تو واجب عینی و تعیینی است ؛ خب بنده هم بر خلاف میل خودم قبول کردم و رفتم. درست این است که اگر چنانچه تکلیفی وجود ندارد، واجب بر انسان نیست، انسان نرود به سراغش و دنبال نکند آن را. بله، ولی اگر چنانچه ناچار شد، ناگزیر شد، به گردن انسان گذاشته شد، آنجا بایستی با قوّت انسان دنبال بکند. این سخنان تعجب ناظران ومردم عادی را برانگیخته است آنهم برای کسی که در چهل سال درساخت قدرت نقش عمده داشته است . به ویژه در سی سال گذشته، که حرف اول رادر کشور میزده است
