نفس‌های حبس شده در غبار؛ بازگشت وضعیت قرمز به کلان‌شهرهای ایران

هوای پایتخت و استان خوزستان بار دیگر به مرز هشدار رسیده است، بحرانی که گویی با تقویم زمستانی ایران گره خورده و هر سال با تکرار خود، ابعاد تازه‌تری از ناتوانی مدیریتی را آشکار می‌کند. بر اساس گزارش شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، میانگین شاخص کیفیت هوا در روز جمعه ۲۸ آذرماه ۱۴۰۴ به عدد ۱۱۶ رسیده و پایتخت را در وضعیت نارنجی، ناسالم برای گروه‌های حساس، قرار داده است. این در حالی است که تنها ۲۴ ساعت پیش، شاخص‌ها در محدوده قابل قبول ثبت شده بودند، اما پایداری جوی، نبود باد مؤثر و انباشت آلاینده‌ها بار دیگر لایه‌ای از غبار و آلودگی را بر فراز تهران تثبیت کرده است.

آمارهای رسمی تصویری نگران‌کننده از وضعیت هوای پایتخت ارائه می‌دهند. تهران از ابتدای سال جاری تنها شش روز هوای پاک را تجربه کرده و در مقابل، بیش از صد روز در شرایط ناسالم، به‌ویژه برای گروه‌های حساس، قرار داشته است. به گفته مسئولان حوزه سلامت، بیماران قلبی و ریوی، سالمندان، کودکان و زنان باردار باید از تردد غیرضروری در فضای باز خودداری کنند، توصیه‌ای که هرچند بارها تکرار شده، اما در عمل جایگزینی برای حل ریشه‌ای بحران به شمار نمی‌آید.

در جنوب غرب کشور، شرایط حتی از پایتخت نیز بحرانی‌تر است. داده‌های مرکز پایش کیفی هوا نشان می‌دهد در استان خوزستان، شهر خرمشهر با شاخص ۱۵۳ و ملاثانی با شاخص ۱۵۲ در وضعیت قرمز و ناسالم برای همه گروه‌های جمعیتی قرار گرفته‌اند. هم‌زمان، شاخص کیفیت هوا در شهرهای آبادان، شوشتر، کارون و هفتکل نیز ارقامی بین ۱۰۸ تا ۱۳۶ را ثبت کرده که بیانگر تداوم آلودگی در سطح ناسالم برای گروه‌های حساس است. کارشناسان بهداشتی هشدار می‌دهند فعالیت طولانی‌مدت در فضای باز در چنین شرایطی می‌تواند خطر بروز حملات قلبی، تشدید بیماری‌های ریوی و آسیب‌های جدی تنفسی را به‌طور قابل‌توجهی افزایش دهد.

این وضعیت در حالی تشدید شده که هم‌زمان موج تازه‌ای از آنفلوانزا و عفونت‌های تنفسی در کشور در حال گسترش است. پزشکان می‌گویند هم‌پوشانی آلودگی هوا با ویروس‌های فصلی، سیستم ایمنی بدن را تضعیف کرده و خطر بستری‌شدن، به‌ویژه در میان کودکان و سالمندان، را افزایش می‌دهد. تجربه سال‌های گذشته نیز نشان داده است که در چنین دوره‌هایی، فشار بر مراکز درمانی به‌سرعت افزایش پیدا می‌کند.

اما پشت این اعداد و شاخص‌ها، واقعیتی به‌مراتب تلخ‌تر نهفته است. بر اساس آمارهای رسمی، تنها در سال گذشته بیش از ۳۵ هزار مرگ در کشور به آلودگی هوا نسبت داده شده است، رقمی که آلودگی را به یکی از مرگبارترین بحران‌های خاموش ایران تبدیل کرده است. یافته‌های علمی تازه نیز نشان می‌دهد استنشاق طولانی‌مدت ذرات معلق و آلاینده‌ها نه‌تنها با بیماری‌های قلبی و ریوی، بلکه با افزایش خطر بروز سرطان‌هایی مانند سرطان مثانه و حتی آسیب‌های جدی به جنین در دوران بارداری ارتباط مستقیم دارد.

با وجود این پیامدهای انسانی، سیاست‌های کلان همچنان بر مدار تصمیم‌هایی می‌چرخد که خود به تشدید بحران دامن می‌زنند. با آغاز سرمای زمستان و تشدید ناترازی گاز، بسیاری از نیروگاه‌های کشور بر اساس مصوبات بالادستی به استفاده از سوخت مازوت روی آورده‌اند، سوختی سنگین که یکی از منابع اصلی تولید دی‌اکسید گوگرد و ذرات معلق بسیار خطرناک به شمار می‌رود. مازوت‌سوزی، که سال‌هاست مورد انتقاد کارشناسان محیط زیست قرار دارد، عملاً کیفیت هوا در کلان‌شهرها و مناطق صنعتی را به گروگان گرفته است.

در شرایطی که استانداردهای جهانی، حق دسترسی شهروندان به هوای پاک را به‌عنوان یک حق بنیادین به رسمیت می‌شناسند، کلان‌شهرهای ایران میان ناترازی انرژی و سلامت عمومی گرفتار شده‌اند. بر اساس پیش‌بینی‌های هواشناسی، با تداوم سرمای هوا و پایداری جو، احتمال ماندگاری آلودگی در روزهای آینده وجود دارد، موضوعی که می‌تواند بار دیگر به تشکیل کمیته‌های اضطرار آلودگی هوا و تصمیم‌هایی مانند تعطیلی مدارس و مراکز آموزشی در شهرهایی چون تهران، اصفهان و اهواز منجر شود.

با این حال، آنچه در عمل از سوی مسئولان تکرار می‌شود، محدود به توصیه به خانه‌نشینی بیماران قلبی، کودکان و زنان باردار است، توصیه‌ای که نه درمان بحران است و نه پاسخی به این پرسش اساسی که چرا هر زمستان، سلامت میلیون‌ها شهروند قربانی تصمیم‌های کوتاه‌مدت و فقدان راهبردی پایدار برای انرژی و محیط زیست می‌شود.