اظهارات تازه عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، درباره پیامدهای بمباران تاسیسات هستهای در جریان جنگ ۱۲ روزه و همچنین مواضع او درباره مذاکرات احتمالی با آمریکا، بار دیگر تناقضهای عمیق در روایت رسمی تهران از وضعیت برنامه هستهای را آشکار کرده است. مقامهایی که تا چند هفته پیش، هرگونه خطر تشعشع در نطنز، فردو و اصفهان را قاطعانه رد میکردند، اکنون از «خطرات جدی»، «نگرانیهای ایمنی» و حتی «مهمات منفجرنشده» سخن میگویند، این تناقض نهتنها افکار عمومی، بلکه نهادهای بینالمللی را نیز با پرسشهای اساسی مواجه کرده است.
عراقچی در گفتوگو با خبرگزاری کیودوی ژاپن اعلام کرد بمباران سایتهای هستهای «صلحآمیز» ایران باعث ایجاد تهدیدات امنیتی و ایمنی شده است، از جمله احتمال انتشار تشعشعات. او گفت جمهوری اسلامی «با خطراتی جدی» روبهرو است و اکنون برای ازسرگیری بازرسیهای آژانس «هیچ پروتکل یا دستورالعملی» وجود ندارد. این سخنان عملاً روایت رسمی جمهوری اسلامی در هفتههای گذشته را زیر سؤال میبرد، روایتی که مقامات مختلف با قاطعیت تکرار کرده بودند تا نگرانیهای مردمی درباره احتمال نشت مواد رادیواکتیو را کنترل کنند.
پیش از این، علیرضا رئیسی، معاون وزارت بهداشت، تأکید کرده بود تأسیسات نطنز و فردو «کاملاً ایمن» هستند و غنیسازی هستهای اصولاً تشعشع آزاد نمیکند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز ۲۳ خرداد اعلام کرده بود هیچ افزایش تشعشعی در نطنز مشاهده نشده است. اکنون اما عراقچی سخنانی متفاوت بر زبان میآورد، آن هم در شرایطی که جمهوری اسلامی حتی پس از حملات آمریکا و اسرائیل، نسبت به تخلیه مناطق مسکونی اطراف سایتها اقدام نکرد و خطرات را بیاساس خواند. این تغییر لحن، تناقضی آشکار در مدیریت بحران و روایتسازی رسمی ایجاد کرده است.
عراقچی در ادامه مدعی شد علت تعلیق بازرسیهای آژانس نبود «روش مناسب» برای نظارت بر تأسیسات «بمبارانشده» است و گفت تا زمانی که چارچوب جدیدی برای بازرسی تدوین نشود، امکان بازگشت بازرسان وجود ندارد. این استدلال در تناقض با هشدارهای ماههای گذشته رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، قرار دارد. گروسی پیشتر اعلام کرده بود جمهوری اسلامی اجازه دسترسی بازرسان به بخشهای عمده ذخایر اورانیوم غنیشده را نمیدهد و حتی در اطراف این مراکز، حرکتهای غیرعادی مشاهده شده است. بنابراین تعلیق بازرسیها که از سوی تهران اعمال شده، بیشتر یک تصمیم سیاسی است تا یک مانع فنی.
نکته قابل توجه دیگر در مواضع جدید عراقچی، طرح دوباره موضوع «حق غنیسازی» و احتمال پذیرش «محدودیتهای زماندار» برای اعتمادسازی است. او گفت جمهوری اسلامی آماده است مکانیزمهای نظارتی فراتر از انپیتی را بپذیرد و حتی محدودیت سطح غنیسازی و نوع ماشینآلات را برای مدتی مشخص قبول کند، موضعی که برخلاف لحن تقابلی ماههای گذشته مقامهای تهران است. عراقچی یادآوری کرد جمهوری اسلامی در توافق برجام محدودیت ۳.۶۷ درصدی غنیسازی را پذیرفت و تأکید کرد چنین محدودیتهایی قابل تکرار است اگر «در ازای آن رفع تحریمها تضمین شود».
این انعطاف ظاهری همزمان با افزایش فشارهای آمریکا و اظهارات دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، مطرح میشود. ترامپ بارها گفته تهران علاقهمند به آغاز مذاکرات جدید است. منابع آگاه نیز تأیید کردهاند واشینگتن تنها در صورتی حاضر به گفتوگوست که جمهوری اسلامی سه شرط روشن را بپذیرد، از جمله کنار گذاشتن کامل برنامه غنیسازی، انحلال نیروهای نیابتی و محدود شدن برنامه موشکی. شروطی که مقامهای تهران آن را «زیادهخواهانه» توصیف کردهاند.
عراقچی در بخش دیگری از مصاحبه تلاش کرد پیام مثبتی درباره روابط با ژاپن مخابره کند و گفت دو کشور همواره روابط «دوستانه» داشتهاند و ژاپن میتواند در حوزه ایمنی هستهای به ایران کمک کند. او با اشاره به تجربه هیروشیما و بحران فوکوشیما، ژاپن را کشوری دانست که در زمینه مدیریت تبعات هستهای «دانش مفید» دارد. با این حال تأکید کرد تا زمانی که مکانیسم اسنپبک در شورای امنیت مطرح باشد، توافق ایران و آژانس در «قاهره» اعتبار ندارد و باید بازنگری شود. این موضوع نشان میدهد تهران همچنان میان «تمایل به همکاری فنی» و «مقاومت سیاسی» سرگردان است.
اما بخش مهمتر سخنان عراقچی، جایی است که او مسئولیت بحران بیاعتمادی نسبت به برنامه هستهای جمهوری اسلامی را کاملاً متوجه دیگران میکند. او گفت کشورهای غربی باید «به ایران اطمینان بدهند» که تأسیسات هستهای دوباره مورد حمله قرار نمیگیرد و تأکید کرد «هیچ انحرافی به سوی سلاح هستهای وجود نداشته است». این روایت در ظاهر آرامشبخش است اما پرسشهای جدی برمیانگیزد، زیرا اگر هیچ انحرافی نیست، چرا جمهوری اسلامی بازرسیها را تعلیق کرده، اجازه نصب دوربینها را نمیدهد و هنوز پاسخ ابهامات پادمانی را روشن نکرده است؟
عراقچی در نهایت بار دیگر از هزینههای جانی و مالی برنامه هستهای سخن گفت و آن را «نماد عزت و غرور ملی» خواند. او مدعی شد جمهوری اسلامی برای این فناوری «بهای سنگینی» پرداخته و نمیتواند از آن عقبنشینی کند. این سخنان بازتاب همان روایت قدیمی است که برنامه هستهای را نه یک پروژه صنعتی یا اقتصادی، بلکه بخشی از هویت سیاسی جمهوری اسلامی تعریف میکند، حتی اگر این مسیر موجب تشدید تحریمها و فشار اقتصادی شود.
در مجموع، سخنان متناقض عباس عراقچی نشان میدهد تهران در وضعیتی حساس قرار گرفته است، از یکسو نیاز به کاهش فشارهای خارجی و بازگشت به مذاکرات را احساس میکند، و از سوی دیگر نگران است هرگونه عقبنشینی هستهای بهعنوان نشانه ضعف تلقی شود. اکنون حتی موضوعی مانند خطر تشعشعات در تاسیساتی که پیشتر «کاملاً ایمن» معرفی شده بودند نیز به ابزاری برای مانور سیاسی تبدیل شده است. نتیجه این وضعیت، تصویری مبهم و نگرانکننده از آینده برنام
در مجموع، سخنان متناقض عباس عراقچی نشان میدهد تهران در نقطهای حساس قرار گرفته است: از یکسو نیاز به کاهش فشارهای خارجی و بازگشت به مذاکرات را احساس میکند، و از سوی دیگر، نگران است هرگونه عقبنشینی هستهای بهعنوان نشانه ضعف تلقی شود. ادعای وجود خطر تشعشعات در تاسیساتی که پیشتر «کاملاً ایمن» معرفی شده بودند، نمونه روشنی از این سردرگمی است. آنچه در نهایت برای افکار عمومی باقی میماند، تصویری است مبهم و نگرانکننده از واقعیت وضعیت هستهای کشور؛ تصویری که نه آژانس میتواند آن را راستیآزمایی کند و نه جمهوری اسلامی حاضر است به پرسشهای اساسی درباره آینده برنامه هستهایاش پاسخ روشن بدهد.
