مطابق با گزارشها طی جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی و اسرائیل، حملات گسترده اسرائیل به زیرساختهای نظامی و هسته ای جمهوری اسلامی شکافهای عمیق در ساختار قدرت نظام اسلامی را بیش از پیش نمایان ساخت. جبهه اصلاحات ایران، در واکنش به این بحران، بیانیهای منتشر کرد و خواستار مذاکره مستقیم با آمریکا، تعلیق داوطلبانه غنیسازی اورانیوم و پذیرش نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی شد. این گروه هشدار داد که بیتوجهی به ضرورت تغییر، جمهوری اسلامی را به سوی «فروپاشی تدریجی» سوق میدهد. از نگاه اپوزیسیون، این بیانیه نشانه استیصال رژیم در برابر فشارهای داخلی و خارجی است که پس از جنگ تشدید شدهاند.
این بیانیه، که خواستار «آشتی ملی»، حذف نظارت استصوابی و تغییر گفتمان حکمرانی برای تعامل با جامعه جهانی و همزیستی مسالمتآمیز با همسایگان شده، بازتاب خواست عمومی برای توسعه و رفاه است. همزمان، محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین، در مقالهای در نشریه فارن پالیسی، از لزوم تغییر پارادایم تهدیدمحور به رویکردی مبتنی بر فرصتهای منطقهای و جهانی سخن گفته است. این مواضع، از نگاه مخالفین نظام، تلاشی برای نجات رژیم از انزوای بینالمللی و فروپاشی اقتصادی است که رژیم با سیاستهای خود به وجود آورده است.
اما این پیشنهادها با واکنش تند محافظهکاران مواجه شد. حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان چاپ تهران، جبهه اصلاحات را «ستون پنجم» اسرائیل خواند و مدعی شد که این بیانیه در راستای اهداف نتانیاهو و ترامپ برای تغییر نظام است. عبدالله گنجی، فعال رسانهای اصولگرا، نیز این مواضع را همسو با دشمنان خارجی دانست و اصلاحطلبان را به بازگشت به گفتمان سکولار دهههای ۷۰ و ۸۰ متهم کرد. از منظر اپوزیسیون، این واکنشها تلاشی مذبوحانه از سوی رژیم برای حفظ مشروعیت خود در برابر بحرانی عمیق است که دیگر نمیتوان آن را پنهان کرد.
جنگ ۱۲ روزه، که به آتشبس در ۲۴ ژوئن منجر شد، در ابتدا موجی از احساسات میهنپرستانه را برانگیخت و به نظر میرسید رژیم توانسته وحدت ملی را حفظ کند. اما پس از آتشبس، اختلافات در رأس حاکمیت آشکار شد. اکونومیست گزارش داد که رژیم از رویای سلطه منطقهای دست کشیده و حالا تنها به حفظ بقا میاندیشد. برخی کارشناسان معتقدند این لحظه فرصتی تاریخی برای فشار بر رژیم است تا سیاستهای تقابلی خود را کنار بگذارد.
علی فتحاللهنژاد، تحلیلگر خاورمیانه، به روزنامه تایمز گفت که رژیم با انباشت بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و حالا نظامی، با تهدید وجودی مواجه است. تورم افسارگسیخته، رکود تولید، سقوط ارزش پول ملی و فرار سرمایه، همراه با کمبود آب و برق، بخش بزرگی از مردم را به زیر خط فقر کشانده است. جبهه اصلاحات در بیانیه خود هشدار داده که فعالسازی مکانیزم ماشه توسط تروئیکای اروپایی میتواند تحریمهای سازمان ملل را بازگرداند و اقتصاد جمهوری اسلامی را فلج کند. اما باید در نظر داشت این شرایط نتیجه مستقیم سیاستهای مخرب رژیم میباشد که با انزوای جهانی و ماجراجوییهای منطقهای، کشور را به لبه پرتگاه برده است.
برخی از تحلیلگران معتقدند پیشنهاد تعلیق غنیسازی میتواند راهی برای کاهش فشارهای بینالمللی باشد، بهویژه که برنامه هستهای جمهوری اسلامی در جنگ اخیر آسیب دیده است. اما رژیم، گرفتار در اختلافات داخلی و ترس از از دست دادن پایگاه خود، همچنان در برابر تغییر مقاومت میکند و این مقطع زمانی می تواند نقطه عطفی باشد که با افزایش فشار مردمی و بینالمللی، رژیم وادار به عقبنشینی شود، عقب نشینی که حتی ممکن است به فروپاشی آن منجر شود.
