در شرایطی که منطقه خاورمیانه پس از دور تازه حملات هوایی آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران بهظاهر وارد آتشبسی شکننده شده، مقامهای جمهوری اسلامی همچنان با لحن تهدیدآمیز اما مبهم از احتمال مذاکره با آمریکا سخن میگویند. عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در گفتوگویی با شبکه خبری سیبیاس، اعلام کرده است که ایران در حال حاضر هیچ برنامهای برای از سرگیری گفتوگوهای هستهای با آمریکا ندارد، اما راه دیپلماسی را «هرگز مسدود نمیکند».
این موضعگیری دوپهلو در حالی بیان میشود که هفته گذشته، ایالات متحده با دستور دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، تأسیسات حساس هستهای ایران از جمله سایت فردو را هدف حملات هوایی قرار داد. اقدامی که مقامهای جمهوری اسلامی آن را «نقض آشکار اصول دیپلماسی و حقوق بینالملل» توصیف کردند، اما در عمل نشانگر بنبست و شکست سیاستهای هستهای تهاجمی تهران بود.
عراقچی در این مصاحبه تأکید کرده که ایران تنها زمانی وارد مذاکرات خواهد شد که مطمئن باشد آمریکا در میانه گفتوگوها بار دیگر دست به حمله نظامی نمیزند. اما این ادعا، بیش از آنکه بیانگر رویکردی سازنده باشد، تلاشی آشکار برای مظلومنمایی و مقصر جلوه دادن طرف مقابل است؛ در حالی که سابقه جمهوری اسلامی در نقض توافقات، توسعه برنامه موشکی و حمایت از گروههای نیابتی در منطقه، عامل اصلی بیاعتمادی و بحرانهای کنونی است.
او همچنین مدعی شده است: «کسی نمیتواند با بمباران، فناوری و دانش غنیسازی ایران را از بین ببرد. اگر بخواهیم، میتوانیم سریعاً تأسیسات را بازسازی کنیم.» این سخنان، نشانگر همان لحن چالشطلبانه و تهدیدآمیز جمهوری اسلامی است که همواره در مذاکرات، ابزاری برای امتیازگیری بوده است. مقامات جمهوری اسلامی با اصرار بر ادامه غنیسازی اورانیوم، آن را «حق مسلم» و «بخشی از عزت ملی» مینامند، بیآنکه به هزینههای ویرانگر اقتصادی، انزوای بینالمللی و تحریمهای کمرشکن تحمیلشده بر مردم ایران اشاره کنند.
عراقچی در گفتوگو با سیبیاس گفته است: «مردم ایران از حق غنیسازی دست نخواهند کشید، بهویژه پس از تجربه جنگ ۱۲روزه اخیر.» این سخنان در حالی است که بسیاری از کارشناسان، برنامه هستهای جمهوری اسلامی را نه نشانه قدرت ملی، بلکه ابزار سرکوب داخلی و صدور بحران به خارج میدانند. واقعیت این است که جمهوری اسلامی با هزینه کردن منابع ملت ایران، در پی تثبیت قدرت خود و سرکوب هر صدای مخالف در داخل و خارج از کشور است.
در همین مصاحبه، عراقچی گفته که تهران همچنان راه دیپلماسی را باز میگذارد، اما مذاکرهای که همزمان با تهدید نظامی باشد را نمیپذیرد. این موضع متناقض، بارها از سوی مقامهای جمهوری اسلامی تکرار شده است: از یک سو دعوت به گفتوگو، و از سوی دیگر توسعه برنامه موشکی، غنیسازی با خلوص بالا، و تهدید همسایگان. به نظر میرسد جمهوری اسلامی تلاش میکند مسیر مذاکره را ابزاری برای خرید زمان، پیشبرد برنامه هستهای و رفع تحریمها بدون تغییر رفتار اساسی خود قرار دهد.
همزمان با این موضعگیری عراقچی، دیگر مقامهای وزارت خارجه جمهوری اسلامی هم بر این خط تبلیغی تأکید کردند. مجید تخت روانچی، معاون سیاسی وزارت خارجه، به خبرگزاری مجلس گفته است: «وقتی با آمریکا مذاکره میکنیم که تضمین بدهد در جریان مذاکرات به ایران حمله نخواهد شد.» او همچنین گزارشها درباره آغاز قریبالوقوع مذاکرات را «نادرست» و «بیپایه» خوانده است.
این سخنان، در ظاهر خواستار «تضمین امنیتی» است، اما در عمل شرطی غیرواقعی و بهانهای برای فرار از پاسخگویی است. ایالات متحده و متحدانش بارها تأکید کردهاند که حملات اخیر، واکنشی به تهدیدهای مستقیم برنامه هستهای و اقدامات بیثباتکننده جمهوری اسلامی در منطقه بوده است.
در حاشیه این تحولات، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ، لحن تندتری علیه کشورهای اروپایی اتخاذ کرد و بهویژه به فرانسه و آلمان حمله لفظی کرد. او صدراعظم آلمان را متهم کرد که از همان ادبیاتی استفاده میکند که برای توجیه جنایات نژادپرستانه هیتلر بهکار میرفت. چنین ادبیات تندی، آشکارا تلاش دارد افکار عمومی داخلی را از شکستهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی منحرف کند.
بقایی همچنین گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی را «نامناسب» خواند و مدعی شد این گزارش بهانهای به دست اسرائیل و آمریکا برای حمله به تأسیسات هستهای ایران داده است. این در حالی است که گزارشهای آژانس به طور مداوم درباره نقض محدودیتهای توافق هستهای توسط جمهوری اسلامی هشدار دادهاند، از جمله افزایش سطح غنیسازی و ممانعت از دسترسی بازرسان.
در مجموع، مصاحبه عباس عراقچی با سیبیاس و مواضع همزمان سایر مقامهای وزارت خارجه جمهوری اسلامی، تصویری متناقض از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ارائه میدهد: از یک سو تأکید بر مقاومت و تهدید، از سوی دیگر ژست دیپلماسی مشروط. تهران میخواهد خود را طرفی معقول و خواهان گفتوگو نشان دهد، در حالی که شرطگذاریهای غیرواقعی، توسعه هستهای و بیثباتسازی منطقهای، عملاً راه هر توافق پایدار را مسدود میکند.
این مواضع در شرایطی مطرح میشود که پس از حملات اخیر، وضعیت امنیتی منطقه به شدت شکننده است. در حالی که ایالات متحده و اسرائیل تأکید دارند که اقداماتشان برای جلوگیری از دسترسی جمهوری اسلامی به سلاح هستهای است، ایران همچنان بر ادامه غنیسازی و توسعه برنامه موشکی پافشاری میکند.
در نهایت، آنچه در این گفتوگوها و موضعگیریها آشکار است، تلاش جمهوری اسلامی برای مدیریت بحران داخلی و حفظ مشروعیت از دست رفته در میان مردم خود است. در عین حال، مقامهای این حکومت میکوشند با بازی دیپلماتیک، تحریمها را کاهش دهند بدون آنکه دست از سیاستهای تهاجمی و سرکوبگرانه خود در داخل و خارج کشور بردارند.
دیپلماسی ممکن است، اما نه در سایه تهدید و بمب. راه مذاکره واقعی، تغییر بنیادین در رفتار جمهوری اسلامی و پذیرش شفافیت، پاسخگویی و احترام به حقوق مردم ایران و همسایگان منطقه است.