نزاع مرگبار میان اسرائیل و جمهوری اسلامی وارد چهارمین روز خود شده است در حالیکه دو طرف شب گذشته موجهای تازهای از موشکها را شلیک کردند و جامعه جهانی خواستار دیپلماسی و کاهش تنشها شده است. جمهوری اسلامی در حملات خود در بامداد دوشنبه، یک پالایشگاه نفتی در اسرائیل را هدف قرار داد و در نتیجه بخشی از شبکه برق آسیب دید.
چهار روز از آغاز درگیری مستقیم میان اسرائیل و جمهوری اسلامی گذشته است. درگیریای که حالا دیگر نمیتوان آن را صرفاً تبادل محدود موشکها یا پاسخهای امنیتی متقابل خواند. آنچه در حال رقم خوردن است، شکلی از جنگ تمامعیار است؛ جنگی که نه تنها اسرائیل را هدف قرار داده، بلکه مردم ایران و امنیت منطقهای و جهانی را نیز به کام شعلههای خود میکشاند. جنگی که هر روز بیشتر بهوضوح مشخص میشود تنها یک طرف آن با ارادهای مخرب، بر مسیر نابودی پافشاری میکند: جمهوری اسلامی ایران.
بامداد دوشنبه، تهران و نیروهای سپاه پاسداران موج جدیدی از حملات موشکی و پهپادی را علیه اسرائیل آغاز کردند. منابع بینالمللی از جمله آسوشیتدپرس و نیویورکتایمز گزارش دادند که بیش از ۱۰۰ موشک و پهپاد به سمت شهرهای اسرائیلی شلیک شد. حملاتی که به کشته شدن حداقل پنج غیرنظامی، از جمله یک کودک، در تلآویو و حیفا منجر شد و دهها زخمی برجای گذاشت.
در آخرین خبر از تلفات در اسرائیل، به گزارش یوجینیا یوسف و لکس هاروی از سازمان خدمات اضطراری ملی اسرائیل، «ستاره داود سرخ»، اعلام کرد که در حملات موشکی شب گذشته جمهوری اسلامی به اسرائیل، سه نفر در شهر حیفا واقع در شمال اسرائیل کشته شدند.
با احتساب این سه نفر، شمار قربانیان حملات شبانه به هشت نفر رسیده است. پیش از این اعلام شده بود که یک نفر در شهر مرکزی بنیبراک و چهار نفر در پتخ تیکوا کشته شدهاند.
در همین رابطه، اسرائیل کاتس، وزیر دفاع اسرائیل روز دوشنبه گفت که ساکنان تهران تاوان حملات ایران به غیرنظامیان کشورش را خواهند پرداخت.
حملات موشکی اخیر ایران خسارات گستردهای به مناطق مسکونی اسرائیل وارد کرده و دستکم ۲۱ کشته و صدها زخمی بر جای گذاشته است.
کاتس در بیانیهای گفته است: «دیکتاتور متکبر تهران به قاتلی ترسو تبدیل شده که به مناطق مسکونی غیرنظامی اسرائیل شلیک میکند تا ارتش اسرائیل را از ادامه حملاتی که تواناییهایش را نابود میکنند، باز دارد.»
او افزود: «ساکنان تهران تاوان آن را خواهند پرداخت، بهزودی»، که به نظر میرسد تهدیدی مستقیم به هدف قرار دادن غیرنظامیان ایرانی باشد.
از آغاز درگیریها در روز جمعه، جمهوری اسلامی به حملات موشکی بارها مناطق پرجمعیت کلانشهر تلآویو و شهرهای اطراف، همچنین منطقه حیفا را هدف قرار داده است.
با وجود این حجم از حملات، ارتش اسرائیل اعلام کرد که بیش از ۸۰ درصد آنها با سامانههای دفاع هوایی پیشرفته رهگیری شدهاند. کارشناسان نظامی در گزارشهایی که توسط گاردین و تایم منتشر شده، این عملیات را بیش از آنکه اقدامی مؤثر بدانند، نشانهای از ناامیدی استراتژیک ایران توصیف کردهاند. تلاشی مذبوحانه برای بازسازی مشروعیتی که مدتهاست در داخل از بین رفته و در سطح بینالمللی نیز جایی ندارد.
در پاسخ، اسرائیل عملیاتی نظامی با دقت بیسابقه را علیه زیرساختهای نظامی و هستهای جمهوری اسلامی آغاز کرد. طبق گزارشهای بلومبرگ، رویترز و آکسیوس، نیروهای هوایی اسرائیل با استفاده از دادههای ماهوارهای و پشتیبانی اطلاعاتی آمریکا، دهها مرکز استراتژیک را در استانهای تهران، اصفهان، یزد و خراسان هدف قرار دادند.
در میان اهداف مورد حمله، پایگاههای موشکی، انبارهای تسلیحاتی، ایستگاههای راداری و حتی چند مرکز مرتبط با برنامه هستهای ایران بهطور کامل تخریب شدهاند. تصاویر ماهوارهای منتشرشده توسط رسانههای غربی، حاکی از آتشسوزیهای گسترده در پالایشگاههای نفت و ناتوانی کامل نهادهای داخلی در اطفای حریق است. تحلیلگران معتقدند این عملیاتها، اگر ادامه پیدا کند، میتواند جمهوری اسلامی را از نظر نظامی برای سالها فلج کند.
اما آنچه بیش از هر چیز در این جنگ به چشم میآید، نه حمله به تأسیسات نظامی، بلکه ضربهای است که جمهوری اسلامی با ناتوانی در مدیریت بحران، مستقیماً بر پیکر مردم خود وارد میکند.
گزارش بلومبرگ و نیویورکتایمز حاکی از آن است که تهران و چند شهر بزرگ ایران با خاموشی گسترده، اختلال در سامانههای امداد پزشکی، کاهش شدید اینترنت، صفهای طولانی سوخت و کمبود مواد غذایی مواجه شدهاند. شهروندان در تلاش برای خروج از مناطق درگیری، به سمت استانهای شمالی یا نقاط مرزی سرازیر شدهاند. وضعیت بیمارستانها در اصفهان، مشهد و قم بحرانی گزارش شده و تصاویر منتشرشده از طریق خبرنگاران مستقل، شرایطی به مراتب بدتر از دوران اوج همهگیری کرونا را نشان میدهد.
این شرایط، نه ناشی از حمله اسرائیل، بلکه نتیجه ناتوانی سیستماتیک جمهوری اسلامی در اداره کشور در وضعیت بحرانی است. مردمی که از حمایت، خدمات اولیه و حتی اطلاعات واقعی محروماند، اکنون بیش از هر زمان دیگر در خط مقدم رنج و تهدید قرار گرفتهاند.
در چنین شرایطی، تنها پاسخ رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای، سخنرانی ضبطشدهای بود که در آن اسرائیل را به «پاسخی دردناک» تهدید کرد. تهدیدی که بهگفته نیویورکتایمز، برای چندمینبار بدون پشتوانه عملیاتی، صرفاً به عنوان ابزاری برای تحریک داخلی استفاده میشود. در میدان عمل، نه خبری از مقابله مؤثر است و نه نشانی از آمادگی دفاعی.
رژیمی که حتی در حفظ سامانههای دفاعی خود ناتوان است، اکنون به جای پذیرش مسئولیت، تلاش دارد با انتشار بیانیههای احساسی، افکار عمومی را فریب دهد و شکستهای پیاپی خود را «پیروزی راهبردی» جلوه دهد. تداوم این رویکرد، تنها پیامدش، افزایش تلفات انسانی و تعمیق شکاف میان مردم و حاکمیت است.
در سطح بینالمللی، جامعه جهانی با نگرانی رو به افزایش تحولات را دنبال میکند. در نشست فوقالعاده سران گروه ۷ در کانادا، موضوع جنگ ایران و اسرائیل در صدر دستورکار قرار گرفت. دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، ضمن حمایت از حق دفاع اسرائیل، اعلام کرد که آمریکا «به هیچ وجه اجازه نخواهد داد ایران به جنگافروزی در منطقه ادامه دهد.»
فرانسه، آلمان و بریتانیا نیز در بیانیههایی مجزا، جمهوری اسلامی را به عنوان آغازگر موج خشونت اخیر معرفی کردند و هشدار دادند که هرگونه تداوم در مسیر نظامیگری، با پاسخ دیپلماتیک و اقتصادی سختتری مواجه خواهد شد.
نکته قابلتوجه آنکه طبق گزارش آکسیوس، اسرائیل پیش از آغاز عملیات، ایالات متحده را در جریان قرار داده و ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، طرحهایی چون ترور خامنهای رهبر جمهوری اسلامی را شخصاً وتو کرده است. به گفته مقامهای آمریکایی، هدف اسرائیل نه تغییر رژیم، بلکه نابودی زیرساختهای تهدیدآمیز نظامی جمهوری اسلامی است.
به گفته مقامات کاخ سفید و اسرائیل، عملیات اسرائیل علیه جمهوری اسلامی احتمالاً «هفتهها، نه روزها» به طول خواهد انجامید و با تأیید ضمنی آمریکا در حال پیشروی است. ترامپ نیز اعلام کرده که احتمال دخالت ایالات متحده در این درگیری وجود دارد و او خواهان رسیدن به توافقی میان دو طرف است.
ارتش اسرائیل نیز اعلام کرد «با هدایت دقیق اطلاعاتی» مراکز فرماندهی متعلق به نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است.
ارتش اسرائیل گفته است: «در این مراکز، نیروهای قدس عملیاتهای تروریستی علیه کشور اسرائیل را با استفاده از گروههای نیابتی رژیم جمهوری اسلامی در خاورمیانه برنامهریزی کرده و پیش میبردند.»
درحالیکه کشورهای واسطه مانند قطر و عمان بارها برای میانجیگری اعلام آمادگی کردهاند، جمهوری اسلامی هیچ نشانی از تمایل به گفتوگو یا آتشبس نشان نداده است. منابع غربی تأیید کردهاند که تهران تمامی کانالهای غیررسمی را مسدود کرده و حتی در پشتپرده نیز حاضر به بررسی توقف درگیریها نیست. درواقع، در شرایطی که مردم نیازمند آتشبس و آرامشاند، رژیم مسیر تقابل را ترجیح داده و بهای آن را شهروندان بیپناه پرداخت میکنند.
چهار روز از آغاز جنگ میگذرد. اما آنچه رخ داده، دیگر صرفاً جنگی میان دو کشور نیست. این، جنگ جمهوری اسلامی است؛ جنگی علیه مردم خودش، علیه اسرائیل، و علیه جامعه جهانی. رژیمی که به جای پاسداری از امنیت، ثبات و رفاه، با لجاجت بر طبل نظامیگری میکوبد؛ حتی اگر بهای آن، جان شهروندان، فروپاشی زیرساختهای کشور و انزوای بینالمللیاش باشد.
در این میدان نبرد، شکستخورده واقعی نه اسرائیل است و نه حتی ارتش جمهوری اسلامی، بلکه مردمی هستند که میان جنگافروزی و فقر، حق انتخابی ندارند. این دیگر یک جنگ نیست؛ این، پایان سیاست است، در سرزمینی که حکومت با مردم خود نیز در ستیز است.