در یکی از کمسابقهترین رخدادهای نظامی دهههای اخیر، رژیم اسرائیل در ساعات اولیه بامداد جمعه ۲۳ خرداد برابر با سیزدهم ژوئن ، دست به عملیات گسترده و هماهنگی علیه اهداف کلیدی جمهوری اسلامی زد؛ عملیاتی که به گفته تحلیلگران بینالمللی، پیامدهای آن میتواند ساختار امنیتی خاورمیانه را برای مدتها دستخوش تغییراتی بنیادین کند.
این عملیات با نام رمز “شیر برخاسته” یا Rising Lion، از ساعت دو بامداد به وقت تهران آغاز شد و طبق گزارشهای تأییدشده از سوی خبرگزاریهای معتبر همچون رویترز، آسوشیتدپرس، بلومبرگ و نیویورک تایمز، بیش از دویست فروند جنگنده اسرائیلی در آن شرکت داشتند. اهداف اصلی این عملیات، سایتهای غنیسازی اورانیوم در نطنز و اراک، تأسیسات موشکی در اصفهان و خرمآباد، و همچنین چندین مقر فرماندهی سپاه پاسداران در تهران، کرمان و همدان بودند.
بهگفته آسوشیتدپرس، این حملات با دقت بالا و با استفاده از تسلیحات هوشمند هدایتشونده انجام شد و موجب تخریب گستردهای در زیرساختهای هستهای و نظامی جمهوری اسلامی شد. صدای انفجارهای شدید در نواحی مرکزی و شمالی تهران، بهویژه در حوالی لویزان و باماصفهان، تا ساعاتی پس از حمله شنیده میشد. منابع رسمی در ایران، هرچند تلاش کردهاند میزان تلفات و خسارات را محدود جلوه دهند، اما منابع مستقل و تصاویر ماهوارهای حاکی از تخریب چشمگیر و کشتهشدن دهها نفر، از جمله برخی چهرههای کلیدی نظامی و هستهای هستند.
خبرگزاری بلومبرگ و نیویورکتایمز گزارش دادهاند که در میان کشتهشدگان، نام سردار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، چهرهای شناختهشده در سیاستورزی نظامی جمهوری اسلامی و از معماران تهدیدهای موشکی منطقهای جمهوری اسلامی، محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، که در سالهای اخیر به چهره محوری در هماهنگی سیاستهای دفاعی و عملیات برونمرزی جمهوری اسلامی بدل شده بود، سردار غلامعلی رشید، فرمانده ستاد مرکزی خاتمالانبیا، و از چهرههای باسابقه جنگ ایران و عراق، که تحلیلگران او را مغز متفکر بسیاری از طراحیهای سپاه میدانستند، همینطور دریابان علی شمخانی، عضو ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور ویژه رهبر جمهوری اسلامی، که سالها نقش کلیدی در معادلات امنیتی و مذاکرات منطقهای ایفا میکرد.
در همین حال، رسانههای رسمی در ایران میگویند امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه کشته شد.
شبکه خبر گفت: اودر حملات صبح امروز زخمی شده بود و بر اثر شدت جراحات کشته شد.
رسانههای عبری گزارش دادهاند که فرماندهان نیروی هوایی سپاه پاسداران در یک ستاد زیرزمینی جمع شده بودند تا برای حمله به اسرائیل آماده شوند که ارتش اسرائیل این ستاد را هدف قرار داد.
در کنار این فرماندهان، حملات دقیق اسرائیل همچنین منجر به کشتهشدن دستکم شش دانشمند ارشد هستهای ایران شد؛ از جمله: فریدون عباسیداوانی، رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی و نماینده اصولگرای مجلس، و محمدمهدی طهرانچی، رئیس سابق دانشگاه آزاد اسلامی و از چهرههای دانشگاهی تأثیرگذار در ساختار علمی برنامه هستهای.
چهار تن دیگر از دانشمندان متخصص در بخشهای سانتریفیوژ، غنیسازی و مواد پیشرفته نیز بنا بر گزارش منابع بینالمللی در جریان این حملات جان باختهاند. هویت آنان تا این لحظه توسط رسانههای داخلی ایران تأیید نشده است.
موضوعی که باعث، یکی از بزرگترین ضربات امنیتی واردشده به جمهوری اسلامی در دهههای اخیر خواهد بود. همچنین شش دانشمند ارشد مرتبط با برنامه هستهای جمهوری اسلامی از جمله کشته شدگان این حمله معرفی شدهاند.
در واکنش به این حملات، جمهوری اسلامی مدعی شده است که با اعزام بیش از صد فروند پهپاد انتحاری از نوع شاهد، اقدام به مقابله کرده است؛ اما طبق گزارشها از منابع نظامی اسرائیلی و تأیید وزارت دفاع ایالات متحده، اکثر این پهپادها پیش از رسیدن به اهداف خود، توسط سامانههای گنبد آهنین رهگیری و منهدم شدند. شدت پاسخ اولیه جمهوری اسلامی، به باور کارشناسان، بسیار پایینتر از حملات صورتگرفته و نشانگر ناتوانی جمهوری اسلامی در واکنش مؤثر و فوری به چنین عملیات پیچیدهای است.
فضای هوایی ایران، عراق، اردن و بخشهایی از سوریه بلافاصله پس از شروع حمله بسته شد و پروازهای غیرنظامی تغییر مسیر دادند یا لغو شدند. شرکتهایی مانند قطر ایرویز، امارات، لوفتهانزا و ترکیشایرلاینز اعلام کردند تا اطلاع ثانوی پرواز به مقصد یا از مبدا تهران، اصفهان، بغداد و بیروت را متوقف کردهاند.
بازارهای جهانی نیز بهسرعت به این تحولات واکنش نشان دادند؛ قیمت نفت خام برنت به بیش از ۹ درصد افزایش یافت و از مرز ۹۴ دلار در هر بشکه عبور کرد. بورسهای آسیایی و اروپایی با افت شدید مواجه شدند و داراییهای امن مانند طلا، دلار آمریکا و فرانک سوئیس صعود کردند. تحلیلگران اقتصادی، در گفتگو با واشنگتنپست هشدار دادهاند که اگر تنش ادامه یابد، شوک دومنظوره امنیتی-انرژِی میتواند رکود جهانی جدیدی را کلید بزند.
دولت ایالات متحده در بیانیهای رسمی اعلام کرد که در عملیات بامداد جمعه دخالتی نداشته، اما تأکید کرد که از امنیت متحد خود اسرائیل حمایت خواهد کرد و همزمان برای محافظت از منافع و شهروندان آمریکایی در منطقه تدابیر لازم اتخاذ شده است. در همین حال، سناتور جک رید و برخی دیگر از مقامات کنگره نسبت به «تشدید خطرناک تنشها» ابراز نگرانی کردند و خواستار خویشتنداری از سوی طرفین شدند.
از سوی دیگر، کشورهای منطقهای مانند عمان، قطر، ترکیه و اردن خواستار توقف فوری درگیریها شدهاند و استرالیا با ابراز نگرانی شدید، این درگیری را تهدیدی مستقیم علیه ثبات خاورمیانه دانسته است.
رسانههای رسمی جمهوری اسلامی اما طبق روال همیشگی، تلاش دارند روایت حمله را به گونهای کنترلشده منتشر کنند. قطع گسترده اینترنت در مناطق مرکزی کشور، محدودیت فعالیت شبکههای اجتماعی و توقف پخش زنده برخی کانالهای خبری، بخشی از این تلاش برای مدیریت بحران در عرصه رسانهای داخلی محسوب میشود.
در شرایطی که فضای داخلی ایران بهشدت ملتهب است و مردم با اضطراب اخبار را دنبال میکنند، رهبر جمهوری اسلامی در پیامی که در رسانه حکومتی قرائت شد، این حمله را «نشانه ضعف دشمن» دانست و وعده «انتقام در زمان و مکان مناسب» داد. اما این موضعگیریها، به باور ناظران، نتوانسته افکار عمومی را اقناع کند؛ بهویژه آنکه خاطره حمله موشکی سپاه به پایگاه عینالاسد در سال ۲۰۲۰ و پیامدهای محدود آن، چ.ن هدف قرار دادن هواپیمای اوکراینی با حدود سیصد مسافر ایرانی توسط سپاه پاسداران، همچنان در ذهن جامعه ایرانی باقی مانده است.
کارشناسان معتقدند آنچه امروز در ایران رخ داد، صرفاً یک حمله نظامی نبود؛ بلکه فروپاشی همزمانِ ستونهای تصمیمسازی، عملیات و راهبردهای هستهای جمهوری اسلامی بود. اسرائیل با حملهای برقآسا، نه فقط زنجیره تولید و غنیسازی را مختل کرد، بلکه با هدف قراردادن مغزهای متفکر این سیستم، سعی در توقف بلندمدت برنامههای جمهوری اسلامی داشت.
اکنون، پرسشی جدی پیشروی نظام جمهوری اسلامی قرار دارد: آیا با این سطح از آسیب و با ریزش چهرههای کلیدی، امکان بازسازی قدرت بازدارندگی وجود دارد؟ یا آنکه پاسخ محدود، تنها منجر به تداوم زوال تدریجی خواهد شد؟
زمانی نهچندان دور، شعار «اقتدار منطقهای» از زبان فرماندهان همین سپاه شنیده میشد؛ امروز اما، پس از سالها تبلیغات، پهپادها برگشتخورده، سامانههای موشکی خاموش، و آسمان تهران مملو از دود و اضطراب است.
تحلیلگران معتقدند که این حمله، نهتنها ساختار فیزیکی برنامه هستهای جمهوری اسلامی را هدف قرار داده، بلکه انسجام روانی و مشروعیت امنیتی جمهوری اسلامی را نیز بهطور بیسابقهای زیر سوال برده است. پرسش اصلی اکنون این است که جمهوری اسلامی با چه سازوکاری میخواهد پاسخ دهد؟ آیا شاهد ورود به یک درگیری تمامعیار خواهیم بود یا باز هم با پاسخهایی محدود، صرفاً به حفظ وجهه تبلیغاتی بسنده خواهد شد؟
با توجه به شدت، گستره و دقت این عملیات، حمله اسرائیل در ۲۳ خرداد را باید یکی از تعیینکنندهترین رویدادهای ژئوپولیتیکی سالهای اخیر دانست؛ رخدادی که میتواند شکل آینده روابط منطقهای، امنیت انرژی، و حتی مذاکرات هستهای احتمالی را بهکلی تغییر دهد.