تداوم مخالفت اصولگرایان با پیوستن به کنوانسیون بین المللی نهادهای مالی

مخالفت نمایندگان مخالف با استانداردهای جهانی حوزه کنواننسیونهای مالی بین المللی در ایران همچنان ادامه دارد.
حسین جلالی نماینده مجلس و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، احزاب،FATF ، سند ۲۰۳۰، طرح‌های یونسکو و … را پدیده‌هایی غربی خواند و با اشاره به این که این سندها براساس فرهنگ غربی‌ها نوشته شده، گفت این سندها باید در کشور بومی شوند.
این که کسی در جایگاه نمایندگی مجلس حتی نمی داند که FATF یک گروه ویژه اقدام مالی و یک نهاد مالی جهانی است و هیچ کشوری نمی تواند آن را بومی کند یا آن که یکی مانند آن برای خود بسازد، یکی از مصیبت های قرار گرفتن افراد ناکارآمد و بی اطلاع در جایگاه تصمیم گیرنده و قانونگذار برای کشور است.
این نماینده مجلس به این موضوع توجه ندارد که کشوری نمی تواند یک نهاد بین المللی مالی و یک نهاد مالی جهانی را بومی کند، و در نهایت می تواند عضو آن نهاد نشود، اما نمی تواند یک نهاد جهانی مانند یونسکو یا سازمان ملل را با توجه به خواسته های خود بومی کند.
عدم عضویت ایران در این نهاد مالی جهانی سال هاست که چالش های بزرگی را برای جمهوری اسلامی ایران و در اصل برای ملت ایران ایجاد کرده است و ایران با عدم عضویت در این نهاد که عمدتا با هدف جلوگیری از پولشویی و اقدامات غیرقانونی مالی است، امکان تعامل در بازارهای جهانی را از دست داده است.
پیش از این مخالفان عضویت ایران در این نهاد مالی گفته بودند که اگر ایران عضو این نهاد شوذد، باید قاسم سلیمانی را به آمریکا تحویل دهد و نکته این است که بسیاری از طرفداران جمهوری اسلامی هم این سخنان یاوه را می پذیرند و آنها را درست هم می دانند. حالا پس از آن اظهارنظرها درباره تحویل دادن سلیمانی در صورت عضویت در FATF یکی دیگر از مسئولین جمهوری اسلامی گفته است که ایران باید FATF یعنی یکی نهاد مالی جهانی را بومی کند.
جلالی همچنین احزاب را پدیده ای وارداتی دانست و با اشاره به این که حزب و تشکیلات آن باید در ایران مردمی باشند، گفت احزاب نباید تشکیلات یک جریان خاص باشند. وی همچنین گفت حزب در ایران نباید مثل غرب از راس هرم به کف هرم باشد بلکه باید از قاعده به هرم باشد. وی تصریح کرد در احزاب باید خواست مردم در مدنظر باشد.
جلالی در ادامه سخنانش با بیان این که حزب در غرب دستوری و از بالا به پایین عمل می‌کند گفت حزب در ایران نباید مانند غرب باشد. وی گفت در غرب اعضای حزب به اعضایشان می‌گویند فلان کار را می‌کنند و شما هم باید همین کار را انجام دهید.
این نماینده مجلس گفت حزب نباید افراد را مسلوب‌الاختیار کند. به گفته وی در غرب به طرفداران حزب گفته می شود که به همان نماینده حزب رای دهند و اظهار داشت مثلا اگر کسی طرفدار حزب دموکرات باشد در انتخابات هم باید فقط از دموکرا‌ت‌ها انتخاب کند. وی افزود اما در ایران فرد ممکن است که عضو یک حزب باشد، اما در انتخابات از حزب خودش به کسی رای ندهد.
وی افزود حزب در ایران باید به صورت خوشه‌ای مثل درخت انگور باشد و مانند درخت انگور خوشه‌ها همه به هم وصل باشند و هیچ راسی نداشته باشند.
این عضو کمیسیون فرهنگی در ادامه اظهار داشت در احزاب حالت دگماتیستی وجود دارد و در آن تحمیل، زود و اجبار هست که با اخلاق ایرانی‌ها سازگار نیست. وی گفت ایرانی‌ها دوست دارند خودشان انتخاب کنند.
جلالی در ادامه گفت اگر کسی بخواهد حزبی تاسیس کند باید ببیند خواست مردم چیست نه اینکه بگوید همان که حزب می‌گوید و جز این نباید باشد.
به گفته این نماینده مجلس احزاب در ایران تابع قانون همه و هیچ هستند یعنی بین سیاه و سفید فکر می‌کنند و می‌گویند یا لیست آنها یا هیچ لیست دیگر. وی گفت این درست نیست، چون مردم ایران حزب‌گرا نیستند بلکه حق‌گرا هستند.
جلالی سپس در ادامه سخنانش به حزب جمهوری اشاره کرد و گفت با وجودی که حزب جمهوری بهترین حزب بود که در راس آن بهشتی قرار داشت که خمینی دستور داد جمع شود. جلالی تصریح کرد اگر حزب در ایران جواب می‌داد بهترین حزب، حزب جمهوری اسلامی بود که در راس آن بهشتی، باهنر، موسوی اردبیلی و .. قرار داشتند.
جلالی گفت دلیل مخالفت خمینی با حزب جمهوری اسلامی چینش، تشکیلات و سازوکار حزب غربی آن بوده است. وی تصریح کرد باید در ایران حزب را از نو تعریف کرد و از نو باید تشکیلات حزب را سازماندهی کرد.
جمهوری اسلامی همواره با فعالیت های سازمان یافته سیاسی در چالش است و به جای فعالیت های سازمان یافته ترجیح می دهد که در گعده های دوستانه و فامیلی فعالیت های سیاسی پیش ببرد و سازماندهی کند و به همین دلیل با شکل گیری احزاب که فضای فعالیت سیاسی را تغییر می دهد مخالف است.
ضمن این که اساسا شکل گیری احزاب بر همین اساس است که لایه های تصمیم گیری برای نفوذ و اثربخشی در سیاست لایه لایه و آگاهانه باشد تا گروه های سیاسی ذینفوذ نتوانند با تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی، افراد مورد نظر خود را فردی خلاف ماهیت اصلی آن به مردم نشان دهند و مردم را مجاب به رای دادن به او کنند. اگر احزاب درست شکل گرفته باشند، معرفی کاندیدای اصلی توسط حزب در اصل به این معناست که فرد مورد نظر واجد ویژگی های مورد نظر مردمی که به خاطر آن ویژگی ها به حزب خاصی پیوسته اند نیز هست.
شکل گیری احزاب به معنی تحمیل یک فرد به مردم نیست، بلکه به این معنی است که حزب به افرادی که طرفدار آن حزب هستند در واقع اعلام می کند که فرد مورد نظر به ویژگی های مورد نظر این افراد نزدیک است و در واقع فرد مورد نظر برای حضور در یک پست اجرایی یا پارلمانی را معرفی می کند نه تحمیل.