علی اکبر صالحی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی که در حال حاضر با حکم رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم به سمت معاون پژوهشی فرهنگستان علوم منصوب شده است روز دوشنبه در آیین رونمایی از کتاب کاوش مسائل اساسی ایران، با بیان اینکه ایران در طول تاریخ دوبار، در دوران هخامنشیان و دوران جمهوری اسلامی الگوی حکمرانی بوده است، به گستردگی سرزمین ایران از شرق تا غرب در دوران هخامنشیان اشاره کرد و به توانایی ادارهی جهان در دوران هخامنشیان اشاره کرد.
وی افزود پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بار دیگر شیوه حکمرانی مبتنی بر ولایت فقیه را در پیش گرفته و الگوی حکمرانی جدیدی را برای ادارهی جهان معرفی کرده است
صالحی اظهار داشت باید دید آیا کشوری که توانایی ارائه الگوهای حکمرانی را دارد آیا توانایی اصلاح پذیری هم دارد، یا خیر.
صالحی با بیان اینکه برانگیختگی انقلاب اسلامی ایران از عصر مشروطه آغاز شده است، گفت تجلی و برانگیختگی این انقلاب که از عصر مشروطه آغاز شده است، در انقلاب ۱۳۵۷ نمایان شده است.
وی آزاداندیشی را راه توسعه و کمال جامعه عنوان کرد و گفت در جامعه باید محلی برای آزاداندیشی پیشبینی شود و حاکمان با منطق و استدلال مورد سوال قرار گیرند.
صالحی همچنین نسبت به آلوده شدن دین به خرافات هشدار داد و همچنین خاطرنشان کرد وقتی که یک فرد مسئول در کشور به عنوان متخصص خارج از عرف، درباره مذاکرات صحبت کند زیر سوال میرود، اما اگر شخصی در لباس روحانیت انواع خرافات را مطرح کند مورد سوال قرار نمیگیرد.
وی فقدان مسئولیت اجتماعی را از جمله آسیبهای کشور عنوان کرد و با بیان اینکه فقدان مسئولیت اجتماعی یکی از مسائل مهم کشور است اظهار داشت باید در قبال گفتار ناصواب مسئولیت اجتماعی در کشور وجود داشته باشد.
صالحی در بخشی از اظهاراتش با تاکید بر اینکه حکمرانی با جبر میسر نمیشود، اظهار داشت کودکان امروزه در شبکههای اجتماعی با انواع استدلال و منطقها روبهرو میشوند و باید استدلال کافی برای توجیه آنها وجود داشته باشد.
وی افزود یک حکمران زمانی موفق است که اصلاحپذیر باشد و به سخنان نخبگان جامعه که از سر خیرخواهی نظرات خود را بیان میکنند گوش دهد.
مقامهای جمهوری اسلامی عموما پس از کنار گذاشته شدن از پستهای رسمی خود به منتقدان حکومت تبدیل میشوند وبدون توجه به آنکه اقدامات و سکوت آنها در دوران حضور در قدرت ساختار قدرت در جمهوری لسلامی را چنین انتقادناپذیر کرده است، پس از کنار گذاشته شدن از قدرت تنها راه نجات حکومت را انتقادپذیری حاکمان میکنند