حمله وزارت خارجه جمهوری اسلامی به سخنان ترامپ در اسرائیل

وزارت خارجه جمهوری اسلامی امروز، سه‌شنبه بیست‌ودوم مهرماه، در واکنش به سخنان دیروز دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در پارلمان اسرائیل، بیانیه‌ای منتشر کرد که بار دیگر بازتاب‌دهنده مواضع تکراری و انکارگرایانه این حکومت در قبال واقعیت‌های سیاسی و نظامی منطقه بود. در این بیانیه، که با لحنی تند و احساسی تنظیم شده، جمهوری اسلامی ابراز تمایل ترامپ به صلح و گفت‌وگو با تهران را «در تعارض با رفتارهای خصمانه و مجرمانه آمریکا» دانست و مدعی شد که ایالات متحده در میانه مذاکرات سیاسی، به مناطق مسکونی و تأسیسات صلح‌آمیز ایران حمله کرده است.

در متن بیانیه آمده است: «چگونه می‌توان در میانهٔ مذاکرات سیاسی، به مناطق مسکونی و تأسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز یک کشور تهاجم کرد و بیش از یک هزار نفر، از جمله زنان و کودکان بی‌گناه را به شهادت رساند و سپس مدعی صلح و دوستی شد؟»
ادعایی که با هیچ‌یک از شواهد میدانی و گزارش‌های مستقل بین‌المللی مطابقت ندارد، چرا که حملات محدود آمریکا در تیرماه گذشته، صرفاً متوجه سه مرکز نظامی و هسته‌ای ایران بود و هیچ گزارشی از تلفات غیرنظامی منتشر نشد.

بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی همچنین با تکرار شعارهای همیشگی علیه آمریکا و اسرائیل، ایالات متحده را «بزرگ‌ترین مولد تروریسم در جهان» و «حامی رژیم نسل‌کش صهیونیستی» خوانده و در ادامه از «قهرمان جاویدان ایران و منطقه، قاسم سلیمانی» یاد کرده است.
در این بیانیه، سخنان رئیس‌جمهور آمریکا در پارلمان اسرائیل «اتهامات بی‌اساس و شرم‌آور» توصیف شده و در ادامه، واشنگتن به «همدستی در نسل‌کشی مردم فلسطین» متهم گردیده است.

اما سخنرانی روز دوشنبه دونالد ترامپ در کنست اسرائیل، برخلاف واکنش خشم‌آلود تهران، پیامی دوگانه اما روشن داشت؛ پیامی که از یک سو بر قدرت نظامی و قاطعیت ایالات متحده تأکید می‌کرد و از سوی دیگر، دعوتی آشکار به صلح و مذاکره را مطرح می‌ساخت.

ترامپ در آغاز سخنرانی خود گفت: «امروز، سپیده‌دمی تاریخی برای آینده خاورمیانه است. امروز، همچون ایالات متحده، اسرائیل و خاورمیانه وارد دوران طلایی تازه‌ای شده‌اند.»
او با اشاره به توافق‌های اخیر در زمینه آزادی گروگان‌ها و توقف درگیری‌های غزه، افزود: «ما در مدت هشت ماه، هشت جنگ را پایان دادیم و با بازگشت گروگان‌ها، این جنگ را نیز به این فهرست خواهیم افزود.»

رئیس‌جمهور آمریکا در ادامه تأکید کرد که به‌دنبال جنگ نیست و گفت: «من علاقه‌ای به جنگ ندارم، ذاتاً طرفدار پایان دادن به جنگ‌ها هستم و به نظر می‌رسد در این مسیر موفق بوده‌ام.» اما بلافاصله افزود که «دستیابی به صلح تنها از راه قدرت ممکن است» و خاطرنشان کرد: «ما تسلیحات خارق‌العاده‌ای در اختیار داریم که هیچ‌کس انتظار چنین چیزی را نداشت و امیدوارم هرگز مجبور به استفاده از آن‌ها نشویم؛ بسیاری از این تجهیزات را به اسرائیل داده‌ایم.»

ترامپ در بخش دیگری از سخنانش، مستقیماً درباره ایران سخن گفت و اعلام کرد: «ایران با ضربه‌ای قاطع و فلج‌کننده مواجه شد. ما موفق شدیم خطرناک‌ترین کشور جهان را مهار کنیم و پروژه هسته‌ای ایران را به‌طور کامل متوقف نماییم.»
او سپس افزود: «من توافق هسته‌ای ایران را لغو کردم و از انجام این کار بسیار افتخار می‌کنم.»

در بخشی که مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت، ترامپ گفت: «آن‌ها ضربه‌هایی از این طرف و آن طرف خوردند، و عالی خواهد بود اگر بتوانیم با آن‌ها به یک توافق صلح برسیم. هر وقت شما آماده باشید، ما هم آماده‌ایم. این بهترین تصمیمی خواهد بود که شما می‌گیرید.»
او سپس با لحنی نرم‌تر خطاب به مردم ایران گفت: «نه ایالات متحده و نه اسرائیل هیچ خصومتی با مردم ایران ندارند. ما فقط می‌خواهیم در صلح زندگی کنیم. حتی برای ایران، که رژیم آن موجب مرگ و ویرانی فراوانی در خاورمیانه شده است، دست دوستی و همکاری باز است.»

ترامپ همچنین در تمجید از حملات هوایی اخیر علیه تأسیسات هسته‌ای ایران گفت: «فکر می‌کردم این بمب‌افکن‌ها هواپیماهای زیبایی هستند، اما نمی‌دانستم چنین کاری از آن‌ها ساخته باشند.» او افزود: «ما با همکاری اسرائیل، مانع شدیم که ایران ظرف چند ماه آینده به سلاح هسته‌ای دست یابد. این آخرین فرصت بود و من افتخار می‌کنم که در این مسیر نقش داشتم.»

رئیس‌جمهور آمریکا سپس با اشاره به جنگ دوازده‌روزه با ایران و نقش نیروهای اسرائیلی گفت: «سرلشکر ایال زمیر، رئیس ستاد ارتش اسرائیل، کار بزرگی انجام داد. نیروهای ما و شما عالی کار کردند و من از این همکاری افتخار می‌کنم.»
او در ادامه با اشاره به حملات علیه حزب‌الله در لبنان گفت: «در لبنان، حزب‌الله نابود شده است، و ما از دولت لبنان در تلاش‌هایش برای خلع سلاح این گروه و ساختن کشوری که در صلح با همسایگانش زندگی کند، حمایت می‌کنیم.»

ترامپ در بخش پایانی سخنانش بار دیگر به صلح اشاره کرد و گفت: «امنیت اسرائیل پس از خلع سلاح حماس دیگر در معرض تهدید نخواهد بود. تمام منطقه با طرح خلع سلاح موافقت کرده و حماس دیگر تهدیدی نخواهد بود.»
او افزود: «ما فراموش نخواهیم کرد و اجازه نخواهیم داد حادثه هفتم اکتبر تکرار شود.» و سخنانش را چنین به پایان برد: «من اسرائیل را دوست دارم. با شما هستم، تا همیشه. شما بزرگ‌تر، قوی‌تر و متحدتر از همیشه خواهید بود. خداوند اسرائیل را، ایالات متحده را و خاورمیانه را حفظ کند.»

در مقابل، بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی که ساعت‌ها پس از پایان سخنان ترامپ منتشر شد، نشان داد که تهران هنوز در همان قالب سنتیِ متهم‌سازی و مظلوم‌نمایی گرفتار است. جمهوری اسلامی به جای ارائه پاسخی دیپلماتیک یا اشاره به امکان بازگشت به مسیر مذاکره، به تکرار اتهام‌های بی‌اساس علیه آمریکا پرداخت و از «شهادت هزاران ایرانی بی‌گناه» سخن گفت، بی‌آن‌که هیچ شاهد یا گزارشی برای این ادعا ارائه کند.

در حالی‌که دونالد ترامپ با استفاده از تریبون پارلمان اسرائیل از «دست دوستی با ایران» سخن گفت و توپ مذاکره را در زمین تهران انداخت، واکنش جمهوری اسلامی بار دیگر تند، شعاری و آمیخته با لحنی تهدیدآمیز بود. در بیانیه وزارت خارجه جمهوری اسلامی، آمریکا متهم شد به «همدستی در جنایات منطقه‌ای» و «فروش بی‌حد و مرز سلاح برای ایجاد بی‌ثباتی در خاورمیانه»؛ عباراتی که بیش از آن‌که معنایی سیاسی و دیپلماتیک داشته باشند، رنگ تبلیغاتی و ایدئولوژیک به خود گرفته‌اند.

با این حال، در پسِ این تقابل لفظی نشانه‌هایی از تغییر لحن نیز دیده می‌شود. برای نخستین بار، جمهوری اسلامی در بیانیه خود اشاره‌ای گذرا به «اهلیت و آمادگی ملت ایران برای منطق و گفت‌وگو» داشت؛ عبارتی که می‌توان آن را نخستین نشانه محتاطانه از احتمال بازگشت به مسیر دیپلماسی دانست. اما همین جمله بلافاصله با تأکید بر «دفاع قاطع از عزت ملی» و «مقاومت در برابر دشمن» خنثی شد و در نهایت، پیام نهایی تهران همچنان در تناقض میان تهدید و مظلوم‌نمایی باقی ماند.

واقعیت این است که در شرایط کنونی، رئیس‌جمهور آمریکا در موضع پیشنهاد گفت‌وگو قرار دارد، در حالی‌که جمهوری اسلامی همچنان در موضع انکار و نفی هرگونه تعامل ایستاده است. سخنرانی ترامپ، هرچند لحظاتی لحن نظامی و قدرت‌نمایی داشت، اما در کل حاوی دعوتی روشن به گفت‌وگو و بازتعریف روابط بود. در مقابل، تهران با تکرار شعارهای ضدآمریکایی، نه‌تنها از پاسخ‌گویی دیپلماتیک طفره رفت، بلکه بار دیگر تصویری انفعالی و بسته از خود در برابر افکار عمومی جهان به نمایش گذاشت.

این تقابل گفتاری میان واشنگتن و تهران بیش از هر چیز یادآور حقیقتی تلخ است: فاصله عمیق میان گفت‌وگو و شعار، میان صلح و تهدید، و میان سیاست واقع‌گرایانه و نگاه ایدئولوژیک. فاصله‌ای که تا زمانی که تصمیم‌گیری در تهران در اختیار جریان‌های بسته و ایدئولوژیک باقی بماند که سیاست خارجی را ابزار تبلیغات داخلی می‌دانند، بعید است پر شود.