اصلاح طلبان و چالشهای انتخابات ریاست جمهوری

سعید حجاریان فعال سیاسی اصلاح‌طلب ضمن ابراز نگرانی در خصوص نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در 1400وجود دارد، ضمن آنکه رد صلاحیت اصلاح‌طلبان را مهم‌ترین اصلاح‌طلبان در انتخابات دانسته، این نگرانی را مطرح کرده است جانشین حسن روحانی از هیچکدام از مزیت‌های نسبی دولت‌های جمهوری اسلامی از رفسنجانی به این سو برخوردار نخواهد بود. وی با اشاره به اینکه مزیت نسبی دولت هاشمی رفسنجانی تیم سازندگی، مزیت دولت خاتمی گفتمان، مزیت دولت احمدی نژاد ثروت بادآورده و و مزیت دولت روحانی تیم مذاکره‌کننده بوده است، خاطرنشان کرده است که هر دولتی که در روی کار بیاید از این مزایا برخوردار نخواهد بود. وی با اشاره به این نابرخورداری به ضعیف‌‌تر بودن نیروی این دولت در مقایسه با تمامی دولت‌های پیشین اشاره کرده و آن را چالشی اصلی برای دولت بعدی دانسته است. حجاریان در عین حال، با بیان این موضوع که تمامی روسای قبلی جمهوری ایران، متعلق به نسل اول انقلاب بوده‌اند، با بیان این موضوع که رئیس جمهور آینده احتمالا از میان جوان‌ترها خواهد بود، گفته است وی احتمالا فردی خواهد بود که انقلاب را ندیده و فاقد تجربه و تیم و سرمایه است.
حجاریان خاطرنشان کرده است که رئیس جمهور 1400هم مانند مجلس انقلابی فعلی گام برخواهد داشت. وآن را تمایل به تعطیلی عنوان کرده و خاطر نشان کرده است که این مجلس بیشتر مایل است که تعطیل بماند و امور با جلسات چندنفره یا غیرعلنی رتق و فتق شود.
حجاریان در اظهارات اخیر خود با اشاره به اینکه رئیس جمهور آینده وضعیت کشور را نابسامان‌تر خواهد کرد و موجب خواهد شد تا وضع مردم بدتر از قبل شود، پیش‌بینی کرده است که رئيس جمهور بعدی به شکلی گریزناپذیر با انواع نارضایتی‌ها دست و پنجه نرم خواهد کرد.
وی در عین حال با بیان اینکه رئيس جمهور پس از روحانی ۴ سال پر از التهاب را خواهد گذراند، گفته است تمامی تلاش او این خواهد بود تا هرچه زودتر بارش را ببندد و برود.برخی تحلیلگران اظهارات سعید حجاریان را دلیلی برای این امر دانسته‌اند که اصلاح‌طلبان از دستیابی به ریاست جمهوری در ۱۴۰۰ ناامید شده‌اند و اظهارات وی را دلیلی بر این امر تلقی کرده‌اند که وی به عنوان تئوریسین اصلاحات، امیدی به کسب کرسی ریاست جمهوری ندارد و با تردید به خرداد 1400نگاه می‌کند.
با وجود این اظهارات، برخی تحلیل‌گران، شرایط انتخابات ۱۴۰۰ را غیرقابل پیش‌بینی می‌دانند و با استناد به انتخابات ۱۳۹۲ که رای به روحانی و حمایت جامع مردم از انتخابات و شخص روحانی درست در شرایطی اتفاق افتاد که کمترین احتمال مشارکت مردم وجود داشت و تمامی ارزیابی‌ها حاکی از این بود که میزان مشارکت در انتخابات به حداقل خواهد رسید، تاکید دارند که در انتخابات ۱۴۰۰ هم نمي‌توان از حالا پیش‌بینی کرد که حمایت مردمی جامعی از کاندیدای میانه‌رو صورت خواهد گرفت یا خیر.
ضمن اینکه تجربه انتخابات در ایران همواره نشان داده است که تا ماه پایانی شرکت در انتخابات، نه میزان مشارکت مردم در انتخابات مشخص است و نه این موضوع که کدام کاندیدا از اقبال بیشتری در بین مردم برخوردار خواهد بود و تجربه در دوره‌های اخیر نشان داده است که هم حضور مردم در انتخابات و هم رای آوردن یک کاندیدای خاص منوط به مولفه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بی‌المللی متعددی است که تا روزهای پایانی برگزاری انتخابات قابل پیش‌بینی نیست.