چالش برگزاری نظرسنجی و رفراندوم در مورد رابطه با آمریکا

موضوع برگزاری رفراندوم و نظرسنجی از مردم برای ارتباط یا عدم ارتباط با امریکا که تا چندی پیش خواسته‌ی بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی و منتقدان جدی جمهوری اسلامی بود، اکنون با شدت یافتن مشکلات اقتصادی در ایران و غیرقابل تحمل شدن زیست روزمره در ایران، به طور جدی به حوزه‌ی حامیان جمهوری اسلامی و مقام‌های حکومتی و سیاسی هم تسری یافته است و بسیاری از کنشگران سیاسی با استناد به اظهارات حسن روحانی در خصوص انجام جنگ یا صلح با دشمنان و در واکنش به اظهارات تندروهای جمهوری اسلامی در این خصوص که مردم خواستار جنگ و نه صلح با دشمنان هستند، خواستار نظرسنجی از مردم شده‌اند تا با استناد به خواسته‌ی صریح مردم، جنگ یا صلح را در رویارویی با ایالات متحده انتخاب کنند.
این اظهارات و واکنش‌ها در حالی صورت گرفته است که در روزهای اخیر برخی از کنشگران سیاسی تندرو من‌جمله شریعتمداری سردبیر روزنامه‌ی کیهان و نیز ذوالنوری رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، بر خواست مردم در خصوص جنگ با امریکا به جای صلح تاکید کرده و گفته‌اند که مردم خواستار جنگ امام حسینی هستند نه صلح امام حسن. این واکنش‌ها پس از ان صورت گرفته که حسن روحانی چند روز قبل با اشاره به فرارسیدن سالروز شهادت امام حسن، اظهار داشته بود که حکومت باید بتواند زمان مناسب برای صلح و جنگ را تشخیص دهد و بر اساس مقتضیات زمان خود در این خصوص که بجنگد یا صلح کند، تصمیم‌گیری کند.
مجتبی ذوالنوری، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس روز شنبه با اشاره به اظهارات حسن روحانی در خصوص صلح امام حسن، این اظهارات را توجیه مذاکره با دشمنان توسط حسن روحانی ذکر کرده و گفته بود اگر وی با استناد به خواست اکثر مردم چنین خواسته‌ای را مطرح می‌کند، باید به این موضوع توجه داشته باشد که اکثریت قاطع ملت ایران به کمتر از عزل و مجازات وی راضی نمی‌شوند. وی همچنین گفته بود که با این منطق، خامنه‌ای باید دستور دهد تا هزار بار وی را اعدام کنند تا دل مردم راضی شود.
اشاره به این موضوع که مردم خواستار اعدام حسن روحانی هستند، پس از آن عنوان می‌شود که گروه‌های تندرو در جمهوری اسلامی و همچنین مخالفان دولت در ایران، با تمرکز تمامی انتقادها بر شخض حسن روحانی، مدت‌هاست که در تلاش هستند که تمام ناکارآمدی‌های موجود را که بسیاری از آنها به خاطر کارشکنی همین گروه‌های سیاسی صورت گرفته است، به دولت روحانی و ناکارامدی وی در تصمیمات سیاسی و اقتصادی ربط دهند. این در حالی است که گذشته از ناکارآمدی دولت حسن روحانی در مدیریت شرایط اقتصادی و همچنین عدول حسن روحانی از وعده‌های انتخاباتی و نزدیک شدن وی به محافظه‌کاران در دور دوم ریاست جمهوری، بخش عمده مشکلات اقتصادی موجود در کشور، ناشی از کارشکنی‌های گروه‌های تندرو در سال‌های گذشته و همچنین مقاومت حاکمیت و شخص خامنه‌ای در مقابل مذاکره باامریکاست ه چنین شرایط وخیم اقتصادی را برای کشور ایجاد کرده است.
تعدادی از حامیان دولت در تقابل با اظهارات ذوالنوری با بیان این موضوع که با استيضاح رئيس جمهور اوضاع نابسامان فعلي سامان پيدا نمي‌كند، گفته‌اند که این نتیجه‌گیری حاصل ناآگاهی افرادی مانند ذوالنور از اوضاع و شرایط کشور است که مانع از آن می‌شود که تحلیل واقع‌بینانه و درست از شرایط کشور و اوضاع کشور ارائه کنند.
در عین حال مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی هم با اشاره به اظهارات رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس خطاب به روحانی، ضمن انتقاد از وی که در جایگاه ریاست کمیسیون امنیت ملی چنین تهدیدی را علیه رئيس جمهور بر زبان ‌آورده، این موضوع را که وی به رای اکثریت قاطع مردم در این خصوص اشاره کرده مورد انتقاد قرار داده و از وی خواسته است که برای روشن شدن صحت ادعای خود، ترتیبی بدهند تا به طور رسمی به آرای عمومی مراجعه شود و مردم خودشان آزادانه نظر بدهند که صلح می‌خواهند یا جنگ.
موضوع مراجعه به افکار عمومی برای اینکه درباره ارتباط یا عدم ارتباط به امریکا تصمیم‌گیری شود، مدت‌هاست که مورد مناقشه‌ی بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی و اجتماعی در کشور قرار دارد و بارها از مقام‌های حکومتی خواسته شده است که برای تصمیم‌گیری سهل‌تر توسط حاکمیت، حاکمیت می تواند با مراجعه‌ به افکار عمومی در خصوص جنگ یا صلح با امریکا تصمیم‌گیری کند.
این پیشنهاد پیش از این در خصوص برنامه‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی هم بارها توسط منتقدان مطرح شده و با شدت یافتن تحریم‌های هسته‌ای علیه جمهوری اسلامی و تشدید فشار اقتصادی ناشی از آن بر مردم، این موضوع بارها مورد تاکید قرار گرفته بود که حاکمیت به جای اینکه به جای مردم در خصوص تداوم فعالیت‌های هسته‌ای تصمیم‌گیری کند و پیامدهای شدید آن را به مردم تحمیل کند، خوب است که در این خصوص به افکار عمومی مراجعه کند و از خود مردم بپرسد که آیا مایل به تداوم فعالیت‌های هسته‌ای و تحمل پیامدهای اقتصادی، سیاسی و ازرگانی ناشی از آن هستند یا خیر.
گرچه حاکمیت هیچگاه در این خصوص اقدام به نظرسنجی از مردم نکرد و تنها زمانی به تعدیل پیامدهای ناشی از فعالیت‌های هسته‌ای از طریق توقف این برنامه‌ها و مذاکره با قدرت‌های جهانی در این خصوص تن داد، که علاوه بر کاهش توان‌فرسای قدرت اقتصادی مردم، سایه‌ی جنگ بر سر ایران، شرایط ایران را بسیار بحرانی کرده و جمهوری اسلامی را در مخاطره‌ی سقوط و حمله‌ی نظامی قرار داده بود