ایران و بحران آسیب‌های اجتماعی

ايران ، بر اساس آخرين آمار رسمى يكى از كشورهاى جهان است كه بيشترين تعداد مبتلا يان به كرونا را داشته است ، مردم در شرايط دردآور و وحشتناكى زندگى مى كنند ، آسيب هاى روانى و اجتماعى بيشتر مى شود ، كشور آينده ى مبهمى درباره ى بحران كرونا دارد . مقصود فراستخواه ، استاد دانشگاه و جامعه شناس در گفتگویی مطبوعاتی به تجزيه و تحليل ابعاد جامعه شناختى اين بحران پرداخته و در خصوص اين موضوعات كه ايران مخاطرات بزرگترى از بحران كرونا را از سر گذرانيده و ملت ايران براى روزهاى سخت قدرت مادى و معنوى زيادى به منظور تاب آورى در اين بحران را دارا هستند و نبايد گرفتار اين بحران شوند زيرا دچار يأس و نا اميدى خواهند شد و جلوگيرى از شيوع بيمارى توسط ملت و دولت ميسر است و اينكه در اين شرايط فرصت كنار هم بودن هاى بيشترى دارند تاکید کرده است فراستخواه در خصوص بحران كرونا و ابعاد اجتماعى و پيامد آن بر كشور گفت : كرونا يك اپيدمى جهانى است و معتقدم يك پديده ى جمعيت شناختى ، پزشكى و بهداشتى نيست و وجوه فرهنگى و اجتماعى و سياسى است ، و بايد ضرائب مختلف كرونا را در كشورهاى مختلف در شرايط متفاوت مورد بررسى قرار داد ، مثلا در كشورى كه رضايت عمومى بحث برانگيز باشد و پيوند دولت و ملت منسجم نباشد چالش كرونا و مقابله با آن جدى تر و ضعيف تر است ، اگر دو كشور را در نظر بگيريم كه هردو از نظر بهداشتى و پزشكى مشابه باشند اما از نظر ضريب سياسى و رضايت عمومى متفاوت باشند قطعاً كشورى كه از ضريب سياسى پايين ترى برخوردار است مشكلات بيشترى خواهد داشت . فراستخواه در خصوص ضريب اجتماعى بين كشورها گفت : سرمايه ى اجتماعى و ميزان مشاركت مردم در تصميم گيرى هاى جامعه در اين زمينه تاثير گذار است و ضريب اجتماعى نقش مهمى دارد ، مثلاً در كشورى كه اعتماد اجتماعى و ميزان مشاركت مردم بالا باشد وضعيت اين جامعه براى مقابله با كرونا به مراتب از جامعه اى كه با چالش فرسايش مواجه است بهتر خواهد بود ، مثلاً كشور چين اولين كشورى بود كه با بحران كرونا مواجه شد ولى به دليل داشتن سرمايه ى اجتماعى بحران را مهار كرد ، بدون شك مهم ترين فاكتور موفقيت چين در مهار بحران فعاليت هاى داو طلبانه اى است كه در نظم كنفوسيوسى و فرهنگ پوياى كنفوسيوسى وجود دارد ، اين در حالى است كه دولت چين به عنوان يك دولت ايدئولوژيك انعطاف زيادى دارد ولى گرفتار ايدئولوژى نيست ، به همين علت هم اقتصاد اين كشور قوى است در نتيجه به راحتى نمى توان كشورهاى درگير بحران كرونا را فقط با معيار پزشكى و بهداشتى با هم مقايسه كرد و بلكه بايد پارامترهاى ديگر را هم در نظر گرفت . فراستخواه در خصوص مديريت استراتژيك كشور و اينكه آيا درست انجام شده يا نه گفت : ضريب مديريتى يكى ديگر از فاكتورهايى است كه بايد درباره ى اين بحران به آن توجه كرد ، نظام تدبير در هر كشورى متفاوت است ، و ميزان شايستگى مديران انتخابى اهميت بسيار دارد تا كشور از چالش ها سربلند بيرون بيايند ، حال اگر نظام شايستگى در هركشورى به دلايل مختلف با چالش مواجه شود و مديران كشور چاپلوس و بله قربانگو انتخاب شده باشند به صورت طبيعى اقدامات به موقع انجام نمى شود و كيفيت مديريت كم مى شود و كشور در چالش و بحران گرفتار خواهد شد .
وی افزود مثلاً در كشور ما به دلايل مختلف سياسى ،قرنطينه ى شهرى كه منشأ بود صورت نگرفت ، در چنين شرايطى تصميم گيرى هم در مركزهاى متعدد گرفته مى شود و انگار بحران هيچ متولى ندارد ، مثلاً در كنار وزارت بهداشت نهادهاى ديگرى هم در اين بحران دخالت مى كنند ، در ضريب اقتصادى هم وضع همين است ، يك مقايسه ى اقتصادى هم اگر بين كشورهاى درگير صورت گيرد خيلى از مسائل مشخص مى شود ، به جز چين كره ى جنوبى و ايتاليا و ايران بيشترين مبتلايان را دارند ولى فقط ايران تحريم است ، تا قبل از كرونا مردم در وضعيت بد اقتصادى و معيشتى زندگى مى كردند حالا با شوك كرونا هم مواجه شدند ، پس ايران نسبت به كشورى كه مشكل اقتصادى ندارد براى مقابله با بحران كرونا چالش بسيار بزرگترى دارد . فراستخواه در خصوص مقايسه ى داشتن مديريت بحران يا داشتن زير ساخت ها و تجهيزات مناسب در كشورمان گفت : ضريب زيرساخت ها اينجا مطرح مى شود ، مثلا كشور مان پهناى باند اينترنت خوبى دارد ولى مدارس هنوز هوشمند نيستند و كيفيتشان پايين است ، نكته ى ديگر ضريب مدنى است كه وجودش در جامعه اهميت دارد و مصونيت ايجاد مى كند و رسانه ها در زمينه هاى مختلف از مسئولان مطالبه گرى مى كنند و مسئولان هم احساس مى كنند عملكردشان زير ذره بين افكار عمومى است ، در نتيجه اگر كشورى در اين زمينه باچالش مواجه باشد نمى تواند با بحران مقابله كند ، ايران به لحاظ دانش و بهداشت متوسط به بالاست ، تا كنون به شش ضريب كليدى سياسى و اجتماعى و اقتصادى و مديريتى و زيرساختى و مدنى اشاره كردم ، كشورهاى پيشرفته و توسعه يافته وضعيت خوبى در اين ضريب ها دارند پس در مقابله با مديريت بحران كرونا موفقيت زيادى دارند ، حال اگر چين با توجه به جمعيت زيادش ضريب سياسى خوبى نداشته ولى در ضريب هاى ديگر خوب باشد بازهم موفق به مهار بحران مى شود . فراستخواه در خصوص جامعه ى ايران و اينكه در اين ضرايب چه وضعيتى دارد و كى مى تواند بحران را مهار كند گفت : يكى از مسائل اميدوار كننده در خصوص ايران دانش پزشكى قابل قبول است كه مى تواند به مهار بحران كمك كند و بنده به اين مساله اميدوارم ، نكته مهم ديگر اينكه مردم ايران با رنج آشنا هستند ، مثلا در دوران جنگ جهانى اول حدود پانزده درصد مردم ايران به دليل بيمارى از بين رفتند و از طرفى جنگ بزرگى كه پشت سر گذاشتيم ، البته در ضرايبى هم وضعيت قابل قبولى نداريم به همين دليل اقلام پزشكى مورد نياز را نمى توانيم تامين كنيم ، مهم اينكه جامعه ى ايران با خاطرات بدى مثل انتخابات و مناقشات و با خاطرى آزرده با بحران كرونا مواجه شد ، جامعه قطبى شده و معمولاً با يك قطب به صورت ابزارى ارتباط دارد ، بخش هاى مهمى از جامعه ايران به لحاظ عاطفى و روانى خسته شده است و در مواجهه با بحران هايى مثل كرونا آسيب بيشترى خواهد ديد ، مردم جامعه در بحران كرونا رنج و سختى زيادى را متحمل مى شود البته تجربه نشان داده كه در زمان بحرانى مردم ايران همبستگى بيشترى خواهند داشت . فراستخواه در خصوص راهكار و توصيه براى مهار استرس و فشار روانى مردم كه ناشى از بحران كروناست گفت : معتقدم زمان بزرگ ايران فرارسيده است ،مردم ايران بايد تاريخ طولانى ايران را در شرايط كنونى به ياد بياورند كه ايران از مخاطرات بسيار بزرگ ترى از كرونا عبور كرده و همچنان پابرجاست ، زمان بزرگ ايران اميد زيادى در دل مردم ايجاد مى كند و به نسل هاى آينده هم منتقل خواهد شد ، ايران مطالعه كردن و تقويت روحيه ى معنوى خود دارد ، به همين دليل در اين شرايط مردم بايد لحظات پردرد خود را از معنا پر كنند ، مردمى كه در شرايط بحران كنونى كه مصرف خود را كنترل مى كنند به يك نوع تجربه ى اجتماعى دست پيدا مى كنند ، در شرايط موجود برخى افراد جامعه تلاش مى كنند زمينه هاى همبستگى و انسجام اجتماعى را ايجاد كنند تا جامعه از اين بحران عبور كند.