به نوشته روزنامه واشینگتنتایمز، جمهوری اسلامی ایران در حالی خود را برای مقابله با تحریمهای جدید مورد حمایت سازمان ملل آماده میکند که کشورهای غربی از بازگرداندن این تحریمها بهعنوان یک پیروزی دیپلماتیک یاد میکنند. اما بسیاری از کارشناسان میگویند تا زمانی که فشار چندجانبهای علیه تهران اعمال نشود، احتمال دارد جمهوری اسلامی بتواند بار دیگر از مجازاتها بگریزد.
به گزارش واشینگتنتایمز، سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و بریتانیا، پس از متهم کردن ایران به نقض تعهدات خود در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ موسوم به «برجام»، سازوکار بازگشت تحریمها یا همان «مکانیسم ماشه» را فعال کردند. تحریمهای جدید شامل ممنوعیت فروش تسلیحات، محدودیتهای مسافرتی برای دیپلماتها، مسدود شدن داراییها و محدودیتهای شدید بر برنامه هستهای جمهوری اسلامی است.
با این حال، کارشناسان معتقدند که این تحریمها تأثیر چندانی بر اصلیترین منبع درآمد حکومت ایران یعنی فروش نفت نخواهد گذاشت. چین، به عنوان یکی از متحدان اصلی تهران، روزانه حدود یکونیم میلیون بشکه نفت از ایران وارد میکند؛ صادراتی که میلیاردها دلار درآمد برای حکومت ایران ایجاد میکند و بخش عمده آن صرف تأمین مالی پروژههای دفاعی و فعالیتهای برونمرزی سپاه پاسداران و گروههای تروریستی مورد حمایت جمهوری اسلامی میشود.
به نوشته این روزنامه، ایالات متحده سالهاست از تحریمها برای ضربه زدن به درآمد نفتی جمهوری اسلامی استفاده کرده، اما در عمل، نتوانسته جلوی جریان فروش نفت را بگیرد. افزایش صادرات در ماههای اخیر، پرسشهایی جدی درباره کارایی تحریمهای بازگشتی برانگیخته است.
بهنام بنطالبلو، مدیر ارشد برنامه ایران در اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسیها» در گفتوگو با واشینگتنتایمز گفت: «در ماه سپتامبر صادرات ایران به حدود دو میلیون بشکه در روز رسید؛ این نشانه موفقیت تحریمها نیست، بلکه نشان میدهد جمهوری اسلامی همچنان بدون هراس از مجازات، به فروش نفت ادامه میدهد. پرسش اصلی این است که آیا اکنون که پشتوانه حقوقی بینالمللی برای اعمال فشار اقتصادی بیشتر وجود دارد، واشینگتن اراده لازم را برای بازگرداندن سیاست فشار حداکثری دارد یا نه؟»
او افزود جمهوری اسلامی هیچ نشانهای از تغییر در راهبرد صادرات نفت خود نشان نداده و با وجود افزایش فشارهای تحریمی، همچنان به مسیر پیشین ادامه میدهد. بر اساس دادههای اداره اطلاعات انرژی آمریکا، جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۴ حدود ۵۸۷ میلیون بشکه نفت صادر کرده که نسبت به سال قبل ۱۱ درصد افزایش یافته و درآمدی نزدیک به ۴۳ میلیارد دلار برای تهران به همراه داشته است.
به گزارش واشینگتنتایمز، در چارچوب سیاست «فشار حداکثری» دونالد ترامپ، وزارت خزانهداری آمریکا در ماه اکتبر مجموعه تازهای از تحریمها را علیه پالایشگاههای مستقر در چین و ناوگانهای موسوم به «کشتیهای سایه» که مواد غیرقانونی را برای کشورهای تحت تحریم جابهجا میکنند اعلام کرد. درآمد حاصل از این فروش نفت، به گفته تحلیلگران، میتواند برای خرید تسلیحات و فناوریهای دفاعی از روسیه استفاده شود؛ کشوری که دومین شریک راهبردی تهران محسوب میشود.
در حالی که تحریمهای جدید شامل ممنوعیت کامل فروش و انتقال سلاح به ایران است، کارشناسان هشدار میدهند که روسیه ممکن است این محدودیتها را نادیده بگیرد. جاناتان سایه، پژوهشگر «بنیاد دفاع از دموکراسیها» به واشینگتنتایمز گفت: «روسیه باور دارد که میتواند جنگ اوکراین را ادامه دهد و هزینهای نپردازد. از دید مسکو، فروش چند سلاح به ایران مسئلهای نیست که اروپا برایش بحرانسازی کند، بهویژه در شرایطی که غرب نتوانسته پاسخ مؤثری به اقدامات تهاجمی روسیه بدهد.»
این همکاری نظامی میان تهران و مسکو در دوم اکتبر با اجرای رسمی «پیمان مشارکت جامع راهبردی» میان دو کشور تأیید شد. این توافق شامل بندهایی برای توسعه پروژههای دفاعی مشترک، آموزش نظامی و حتی همکاری در زمینه فناوری هستهای است؛ حوزهای که دقیقاً هدف اصلی تحریمهای بازگشتی برای محدود کردن آن است.
واشینگتنتایمز مینویسد، جمهوری اسلامی در جنگ دوازدهروزه ماه ژوئن با اسرائیل و ایالات متحده، بخش عمده تأسیسات غنیسازی خود را از دست داد اما وعده داده این مراکز را بازسازی کند. بازگشت تحریمها میتواند تأمین قطعات و تجهیزات مورد نیاز برای این بازسازی را دشوار سازد.
ریچارد نفیو، مدیر برنامه سیاست انرژی در دانشگاه کلمبیا، در گفتوگو با این روزنامه گفت: «تأثیر اصلی تحریمهای بازگشتی در بخش اشاعه تسلیحات هستهای است؛ چرا که مانع دسترسی ایران به قطعات حساس و تجهیزات فنی میشود. اما اگر ایالات متحده و اروپا در اجرای هماهنگ این تحریمها همنظر نباشند، تأثیر چشمگیری حاصل نخواهد شد.» او افزود: «اکنون دیگر ساختار نظارتی سازمان ملل مانند گذشته وجود ندارد، بنابراین تنها در صورتی میتوان انتظار تأثیرگذاری داشت که آمریکا و اروپا واقعاً برای اجرای قاطع آن متحد شوند.»
ایالات متحده و اسرائیل بارها تأکید کردهاند که اجازه نخواهند داد جمهوری اسلامی به سلاح هستهای دست یابد و اگر تهران بخواهد برنامه غنیسازی خود را بازسازی کند، با حملات تازه روبهرو خواهد شد.
در مقابل، مقامهای جمهوری اسلامی همچنان مدعیاند که برنامه هستهایشان صرفاً ماهیتی «صلحآمیز» دارد. با این حال، به نوشته واشینگتنتایمز، در داخل واشینگتن نگرانی روبهافزایشی وجود دارد که دولت آمریکا در برابر ایران رویکردی منفعلانه اتخاذ کرده باشد.
بهنام بنطالبلو در پایان گفت: «هیچ نشانهای از بحث جدی یا گفتوگوی عمومی در واشینگتن درباره نحوه اجرای تحریمها وجود ندارد. این سکوت میتواند احساس پیروزی در تهران را تقویت کند و در نهایت، متحدان ما را در منطقه در وضعیت بلاتکلیفی رها سازد. مکانیسم ماشه پایان کار نیست، بلکه آغاز مرحلهای تازه از نظارت و اجرای دقیق است؛ مرحلهای که نیازمند اراده واقعی در سوی آمریکایی اقیانوس اطلس است.»
به نوشته واشینگتنتایمز، اکنون پرسش اصلی در پایتختهای غربی این است که آیا بازگشت تحریمهای سازمان ملل میتواند واقعاً جمهوری اسلامی را مهار کند، یا اینکه تهران بار دیگر با تکیه بر حمایت روسیه و چین، از زیر بار فشارهای بینالمللی بگریزد.