ترامپ: ایران «بزرگ‌ترین حامی تروریسم» است و نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد

در هشتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، در نخستین حضورش در مقام چهل‌وهفتمین رئیس‌جمهور پشت تریبون سازمان ملل ایستاد و با لحنی تند و بی‌پرده، از ناکارآمدی این نهاد بین‌المللی تا تهدیدهای جمهوری اسلامی ایران را نشانه رفت. او سخنانش را با طعنه به نقص‌های فنی مراسم، از تله‌پرومپتر معیوب تا پله‌برقی از کار افتاده آغاز کرد و سپس صریح گفت سازمان ملل «به‌جای حل بحران‌ها، نامه‌های شدیداللحن بی‌اثر تولید می‌کند» و جنگ‌ها «با عمل پایان می‌یابند، نه با کاغذ و سخنرانی».

جمهوری اسلامی در صدر اولویت‌های سخنرانی قرار داشت. ترامپ ایران را «بزرگ‌ترین حامی تروریسم در جهان» و «مهم‌ترین چالش امنیتی امروز» خواند و تأکید کرد که اجازه نخواهد داد تهران به «خطرناک‌ترین سلاح» دست یابد. او یادآوری کرد که بلافاصله پس از بازگشت به کاخ سفید نامه‌ای به رهبر جمهوری اسلامی نوشته و در ازای تعلیق برنامه هسته‌ای، «پیشنهادی سخاوتمندانه» برای همکاری کامل ارائه داده است؛ پیشنهادی که به‌گفته او با استمرار تهدیدها و ماجراجویی‌های منطقه‌ای تهران پاسخ گرفت. ترامپ با اشاره به عملیات مشترک علیه زیرساخت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی—که در سخنان او «چکش نیمه‌شب» نام گرفت—گفت حملات «توان غنی‌سازی را از بین برد» و «بسیاری از فرماندهان نظامی ایران دیگر در قید حیات نیستند».

او تأکید کرد هدف واشنگتن مهار قطعی برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی است و اگر تهران به رفتارهای خصمانه ادامه دهد، «اقدامات سخت‌تری» در راه خواهد بود. ترامپ افزود پس از «از بین رفتن توان غنی‌سازی»، میانجیگری کرده تا جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل پایان یابد؛ جنگی که در روایت او، دستگاه فرماندهی نظامی جمهوری اسلامی ضربه‌ای بی‌سابقه خورد و مراکز حساس هسته‌ای هدف قرار گرفتند.

ترامپ سپس به سیاست اروپا در قبال خاورمیانه تاخت و تصمیم برخی دولت‌های اروپایی برای شتاب‌زدگی در به‌رسمیت شناختن کشور فلسطین را «پاداش دادن به حماس» توصیف کرد. او با تأکید بر آزادی فوری همه گروگان‌ها گفت «زمان معامله و امتیازدهی به گروگان‌گیران تمام شده است». در ادامه بار دیگر سازمان ملل را به بی‌عملی در بحران‌های جهانی متهم کرد و با کنایه افزود «از سازمان ملل فقط یک پله‌برقی خراب و یک پرامپتر معیوب نصیب ما شده است».

بخش دیگری از سخنان ترامپ به نقد تند سیاست‌های مهاجرتی اروپا اختصاص داشت. او هشدار داد که «مهاجرت بی‌رویه» در کنار «انرژی سبزِ بی‌محابا» به «هیولای دو سر» تبدیل شده و اگر رهبران اروپایی «به‌جای خوش‌آمدگویی سیاسی، واقع‌گرایانه عمل نکنند»، امنیت و هویت فرهنگی‌شان به خطر می‌افتد. او حتی مدعی شد لندن «در آستانه سقوط به دست شریعت» است و شهردار این شهر را مسئول دانست؛ ادعایی که بر همان خط‌کشی ایدئولوژیک و اصرار او بر سیاست‌های سخت‌گیرانه مرزی استوار است.

ترامپ در محور اقتصاد جهانی، از تعرفه‌های گسترده به‌عنوان «سلاح دفاعی آمریکا» دفاع کرد و تهدید نمود اگر کرملین به جنگ اوکراین پایان ندهد، «دور جدیدی از تعرفه‌های بسیار قدرتمند» علیه مسکو اعمال خواهد کرد. به‌زعم او، خرید انرژی روسیه توسط اروپا و چین «در واقع تأمین مالی جنگ علیه خودشان» است. او افزود این جنگ «باید یک درگیری کوچک و کوتاه می‌بود» و اگر دولت نخست او ادامه می‌یافت «اصلاً آغاز نمی‌شد».

در حوزه انرژی و اقلیم، ترامپ ضمن ستایش مجدد از «زغال‌سنگ تمیز»، پیش‌بینی‌های علمی درباره بحران اقلیمی را «اغراق‌آمیز و اشتباه» خواند و پروژه‌های سیاست‌گذاری سبز را «فریب»ی دانست که بنیان رقابت اقتصادی غرب را تهدید می‌کند. این موضع‌گیری، در کنار حمله به سازوکارهای چندجانبه، تصویری از یک رویکرد ملی‌گرایانه سخت‌گیرانه ارائه داد که در آن هزینه‌های نظم بین‌المللی باید در برابر خروجی‌های ملموس بازتعریف شود.

در تمام این فرازها، یک محور پررنگ باقی ماند: جمهوری اسلامی. ترامپ با تکرار این گزاره که «بزرگ‌ترین حامی تروریسم در جهان نباید به خطرناک‌ترین سلاح دست یابد»، پرونده هسته‌ای ایران را خط قرمز امنیت جهانی معرفی کرد. او ضمن یادآوری حملات به مراکز هسته‌ای جمهوری اسلامی و تلفات کم‌سابقه در بدنه فرماندهی نظامی آن، تأکید کرد که واشنگتن «از موضع قدرت» با تهران سخن می‌گوید و هرگونه عقب‌نشینی هسته‌ای باید واقعی و قابل راستی‌آزمایی باشد.

در جمع‌بندی، این سخنرانی بیش از هر چیز حامل پیامی روشن برای تهران بود: دوره ابهام و بازی‌های تاکتیکی به پایان رسیده و هر گامی که جمهوری اسلامی برای بازسازی توان هسته‌ای یا گسترش نفوذ نیابتی بردارد، با پاسخ سخت مواجه خواهد شد. در چنین چارچوبی، اصرار حاکمیت ایران بر روایت‌سازی‌های داخلی، از «پیروزی در جنگ ۱۲ روزه» تا انکار هزینه‌های تحریم و انزوا، بیش از پیش از واقعیت‌های میدانی فاصله دارد. آن‌چه به چشم می‌آید، انبوهی از خسارت‌های استراتژیک، تضعیف زیرساخت‌های حساس، و چشم‌اندازی تیره‌تر برای اقتصادی که زیر بار تحریم، سوءمدیریت و فساد فرومی‌پاشد. پیام ترامپ ساده بود: اگر جمهوری اسلامی مسیر کنونی را ادامه دهد، نه فقط پنجره‌ای برای توافق باقی نخواهد ماند، بلکه با انزوای عمیق‌تر و ضربه‌های سخت‌تر مواجه می‌شود، و هزینه همه این‌ها در نهایت بر دوش مردم ایران خواهد بود، نه بر میزهای آهنینِ تبلیغات رسمی.