از اسنپ‌بک تا بن‌بست دیپلماسی؛ تهران در حصار تهدید و توهم؛ گزارش غریب‌آبادی به کمیسیون امنیت ملی مجلس

در حالی‌که تنش‌ها میان جمهوری اسلامی و غرب بر سر پرونده هسته‌ای بار دیگر بالا گرفته، مقامات تهران همچنان بر طبل بی‌اعتمادی نسبت به اروپا می‌کوبند و از هماهنگی با چین و روسیه سخن می‌گویند؛ کشورهایی که نه‌تنها در جریان بحران‌های اخیر هیچ اقدام موثری در حمایت از تهران انجام ندادند، بلکه به‌گفته برخی ناظران، اساساً دیگر منافع مشترکی با جمهوری اسلامی ندارند.

روز یکشنبه دوازدهم مرداد، کاظم غریب‌آبادی، معاون حقوقی و بین‌الملل وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، با حضور در کمیسیون امنیت ملی مجلس گزارشی از نشست سه‌جانبه در استانبول با تروئیکای اروپایی و همچنین سفر اخیر خود به نیویورک ارائه داد. به گفته ابراهیم رضایی، سخنگوی این کمیسیون، بخش عمده گفت‌وگوی جلسه به موضوع تهدید فعال‌سازی «مکانیسم ماشه» اختصاص داشت؛ اقدامی که کشورهای اروپایی در واکنش به نقض‌های پیاپی برجام از سوی جمهوری اسلامی در دستور کار قرار داده‌اند.

غریب‌آبادی در این جلسه مدعی شد که فعال‌سازی مکانیسم ماشه وجاهت حقوقی ندارد و اعلام کرد نامه‌ای در این خصوص از سوی وزیر خارجه ایران به دبیرکل سازمان ملل و اعضای شورای امنیت ارسال شده است. او تأکید کرد که کشورهای اروپایی به تعهدات خود در چارچوب برجام پایبند نبوده‌اند و در نتیجه، حق استفاده از این سازوکار را ندارند.

با این حال، واقعیت میدانی چیز دیگری می‌گوید. کشورهای اروپایی، به‌ویژه آلمان، در هفته‌های گذشته بارها هشدار داده‌اند که برنامه موشکی جمهوری اسلامی نه‌تنها تهدیدی برای اسرائیل، بلکه برای کل اروپا نیز محسوب می‌شود و این موضوع باید در مذاکرات لحاظ شود. وزیر خارجه آلمان نیز تصریح کرده که امیدی به نتیجه‌بخش بودن مذاکرات با تهران ندارد.

در این میان، جمهوری اسلامی همچنان به اتکا به شرق و بازی با کارت چین و روسیه دل بسته است. غریب‌آبادی اعلام کرده که تهران برای مقابله با مکانیسم ماشه، با پکن و مسکو نشست‌های هماهنگی برگزار کرده است. اما حمایت این دو کشور، بیشتر کلامی است تا عملی. به‌ویژه پس از آنکه در جریان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، چین و روسیه کوچک‌ترین حمایتی از تهران نکردند.

یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه پاسداران در واکنش به این انتقادها گفت که چون جمهوری اسلامی از این دو کشور «درخواست کمک نکرده»، دلیلی برای حمایت آن‌ها وجود نداشته است. او با صراحت افزود که قراردادهای بلندمدت با این دو کشور، شامل هیچ‌گونه تعهد دفاعی در زمان جنگ نمی‌شود.

هم‌زمان، روزنامه جروزالم پست به نقل از محققان چینی نوشت که «رژیم آیت‌الله» در ایران در آستانه فروپاشی است و دیگر با منافع استراتژیک چین در منطقه همسو نیست.

در صحنه داخلی نیز سیاست‌هایی در حال پیش‌برد است که به‌جای ترمیم روابط بین‌المللی، انزوای بیشتر جمهوری اسلامی را رقم می‌زند. قانون تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که از سوی مسعود پزشکیان برای اجرا ابلاغ شده، یکی از همین اقدامات است. قانون مذکور که در مجلس تصویب و توسط شورای نگهبان تایید شده، همکاری‌های نظارتی ایران با آژانس را به‌طور رسمی محدود می‌کند. در حالی که رسانه‌های نزدیک به حزب‌الله لبنان، از جمله المیادین، از آغاز «فصل جدیدی» در روابط تهران و آژانس خبر می‌دهند؛ سفری که به گفته این رسانه‌ها، ماهیتی کاملاً «سیاسی» دارد و هیچ بازرس فنی‌ای نیز در هیئت اعزامی همراه نخواهد بود.

در همین نشست مجلس، غریب‌آبادی مدعی شد که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را برای جلوگیری از فعال‌سازی اسنپ‌بک به‌کار گرفته، اما اذعان داشت که اگر این مکانیسم فعال شود، گرچه تحریم جدیدی اعمال نخواهد شد، اما تبعات روانی گسترده‌ای در فضای اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت؛ تبعاتی که خود حکومت نیز به‌شدت نگران آن است.

وی در ادامه تأکید کرد که در مورد گفت‌وگو با آمریکا نیز هیچ تحول جدیدی رخ نداده است، چرا که اصول جمهوری اسلامی برای مذاکره «ثابت و غیرقابل تغییر» هستند. به گفته او، رفع تحریم، جبران خسارات، و به رسمیت شناختن حق غنی‌سازی، پیش‌شرط‌های تهران برای هرگونه مذاکره هستند؛ شروطی که در شرایط کنونی، کمتر دولتی در غرب آمادگی پذیرش آن‌ها را دارد.

نمایندگان مجلس نیز در این نشست، در ادامه روند سیاست‌گذاری امنیتی، به بررسی طرح تشدید مجازات جاسوسی و همکاری با اسرائیل و کشورهای متخاصم پرداختند. طرحی که در عمل، گام دیگری در جهت امنیتی‌سازی فضای سیاسی و سرکوب بیشتر جامعه مدنی به شمار می‌رود.

در جمع‌بندی، جمهوری اسلامی همچنان در تلاش است با ادبیاتی تهاجمی، بی‌اعتمادی به غرب را دامن بزند، حمایت‌ بی‌قید و شرط شرق را به نمایش بگذارد، و تهدیدهای خارجی را توجیهی برای انسداد فضای داخلی معرفی کند. اما در واقعیت، آنچه بیشتر از هر چیز آشکار شده، انزوای فزاینده نظام، شکنندگی اتحادهای خارجی، و ناکارآمدی دیپلماسی در مقابله با بحران‌های چندوجهی کشور است.