گزارشی تازه از روزنامه اسرائیلی جروزالم پست و تایید آن از سوی منابع آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بار دیگر پرده از چهره پنهان برنامه هستهای جمهوری اسلامی برداشت. گزارشی که میگوید جمهوری اسلامی آزمایشهایی با هدف مشخص ساخت سلاح هستهای انجام داده، آزمایشهایی که نه تنها مغایر با تعهدات بینالمللی است، بلکه زنگ خطر تازهای برای امنیت منطقه و جهان محسوب میشود.
بر پایه این گزارش، جمهوری اسلامی طی سالهای گذشته، دستکم در سه سایت اعلامنشده در حال انجام آزمایشهای انفجاری بسیار حساس بوده است. این آزمایشها شامل طراحی و تست «ایمپلوژن» یا انفجارهای متمرکز بوده که کاربردی مشخص در ساخت سلاحهای هستهای دارد. تکنیکی که در آن مواد شکافتپذیر با سرعت و فشار بالا به سمت مرکز فشرده میشوند تا واکنش زنجیرهای هستهای آغاز شود. چنین فرآیندی نهتنها در هیچ پروژه صلحآمیز کاربرد ندارد، بلکه نشانهای روشن از قصد برای تولید سلاح کشتارجمعی است.
سایتهایی که این فعالیتها در آنها صورت گرفته، شامل مجموعه لاویزانشیان در شمال تهران، تاسیسات مشکوک در ورامین، و همچنین محوطه مرموز تورقوزآباد در جنوب پایتخت هستند. مکانهایی که سالهاست جامعه جهانی خواستار دسترسی به آنهاست—اما جمهوری اسلامی همچنان با پنهانکاری، بازرسیها را محدود یا حتی مسدود کرده است.
اما این تنها یک بخش از واقعیت است. طبق گزارشهای تازه آژانس، ایران اکنون بیش از ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد در اختیار دارد. این سطح از غنیسازی، فاصله بسیار اندکی تا سطح نظامی دارد؛ سطحی که برای ساخت بمب کافی است. برآوردها نشان میدهد که جمهوری اسلامی در صورت اراده سیاسی، میتواند ظرف کمتر از دو هفته به نقطه ساخت اولین سلاح هستهای برسد.
برخلاف ادعای مقامات جمهوری اسلامی که همواره تاکید کردهاند برنامه هستهای آنها صرفاً صلحآمیز است، شواهد علمی، ماهیت نظامی این برنامه را با صراحت فاش میکند. بهویژه که هیچ کاربرد غیرنظامی شناختهشدهای برای سیستمهای آزمایش ایمپلوژن وجود ندارد.
در همین حال، کشورهایی مانند ایالات متحده، فرانسه، بریتانیا و آلمان خواستار تشکیل جلسه فوری شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تصویب قطعنامهای تازه علیه ایران شدهاند. به گفته دیپلماتهای غربی، در صورت ادامه این روند، احتمال بازگشت خودکار تحریمهای سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی، موسوم به مکانیزم «اسنپ بک» افزایش مییابد.
اسرائیل نیز در واکنش به این افشاگریها اعلام کرده که جهان نباید اجازه دهد ایران به آستانه هستهای برسد. مقامات این کشور بار دیگر تاکید کردند که تمامی گزینهها، از جمله اقدام نظامی پیشدستانه، همچنان روی میز قرار دارد.
از سوی دیگر، جامعه بینالمللی با یک پرسش جدی مواجه شده: آیا جهان میتواند به جمهوری اسلامی که سالهاست دروغ میگوید، پنهانکاری میکند، و به تعهدات بینالمللیاش پایبند نیست، اعتماد کند؟ آیا بیعملی در برابر چنین تخلفاتی، راه را برای یک فاجعه هستهای دیگر باز نمیکند؟
اکنون روشنتر از همیشه است که جمهوری اسلامی نهتنها دروغ گفته، بلکه بهصورت سیستماتیک در حال زیر پا گذاشتن اصول بنیادین امنیت جهانی است. تلاش برای فریب ناظران، امحای اسناد، پاکسازی سایتها، و در نهایت جلوگیری از دسترسی کارشناسان آژانس، همه نشانههایی است از پروژهای که در اعماق تاریک ساختار حاکمیت جمهوری اسلامی برای رسیدن به بمب اتم طراحی شده است.
همزمان، روزنامه تلگراف در تحلیلی از ریچارد کمپ، افسر ارشد پیشین ارتش بریتانیا، مینویسد که ایران در حال حاضر ماهانه به اندازه کافی اورانیوم با غنای ۶۰ درصد تولید میکند که برای ساخت حداقل ۱۰ بمب هستهای کافی است. غنیسازی این مواد تا سطح ۹۰ درصد، که سطح مورد نیاز برای سلاح هستهای است، تنها دو هفته زمان میبرد.
کمپ هشدار داده که حکومت ایران با شتاب در حال گسترش توان هستهای و نظامی خود است، در حالی که دولت ترامپ همچنان برای دستیابی به توافقی تازه با تهران تلاش میکند. ترامپ پیشتر مهلتی دوماهه برای رسیدن به توافق تعیین کرده بود، اما اکنون این مهلت به پایان رسیده و بهنظر میرسد تهران همه پیشنهادها را رد کرده است.
در چنین شرایطی، اسرائیل خود را در دوراهی دشواری میبیند. از یکسو، جمهوری اسلامی آشکارا تلآویو را تهدید میکند و از سوی دیگر، ادامه مذاکرات هستهای میان تهران و واشنگتن مانعی برای تصمیمگیری اسرائیل درباره اقدام نظامی شده است.
ریچارد کمپ تأکید میکند که اگر توافقی ناقص حاصل شود که برنامه هستهای ایران را بهطور کامل متوقف نکند، اسرائیل باید تصمیم بگیرد که برخلاف خواست کاخ سفید وارد عمل شود یا همچنان منتظر بماند. در این میان، کشورهای اروپایی نیز احتمالاً با هشدار درباره پیامدهای درگیری، از اسرائیل خواهند خواست از حمله نظامی خودداری کند.
گزارش آژانس، حجم اورانیوم غنیشده، و سکوت اسرائیل در برابر سرعت پیشرفت هستهای جمهوری اسلامی، همه نشان میدهد که پرونده حکومت ایران وارد مرحلهای خطرناک شده است. اگر روند فعلی ادامه یابد و تصمیم قاطعی گرفته نشود، فاصله ایران تا رسیدن به توانمندی کامل برای ساخت سلاح هستهای ممکن است تنها چند هفته باشد.
در حالی که مردم ایران تحت فشار شدید اقتصادی و سرکوب سیاسی زندگی میکنند، حاکمیتی که خود را “مدافع صلح” مینامد، میلیاردها دلار صرف توسعه برنامهای میکند که تنها به بیثباتی بیشتر و احتمال درگیریهای خونین میانجامد. سؤالی که باید پرسیده شود این است: آیا وقت آن نرسیده که جهان با چشمانی بازتر و زبان قاطعتر، در برابر این بازی خطرناک ایستادگی کند؟