حميد ديهيم ، رئيس انجمن اقتصاددانان ايران ، در زمينه ى گزارش مركز آمار ايران مبنى بر كاهش نرخ تورم ماهانه و سالانه و نقطه اى در گفتگویی مطبوعاتی درخصوص این گزارش گفت : كاهش نرخ تورم به معناى كاهش قيمت كالاهاى مختلف نيست ، پايين آمدن نرخ شاخص تورم در علم اقتصاد به معناى كاهش سرعت افزايش قيمت محصولاتى كه مورد محاسبه قرار مى گيرند . اين دو را اشتباه نگيريم ، به عنوان مثال نرخ تورم ماهانه ى آذرماه ٣/٢درصد بود ، اما نرخ اين شاخص در دى به ٨/. درصد كاهش يافته ، اين يعنى كه نرخ كالاهاى مورد محاسبه در ماه گذشته به طور ميانگين ٨/. درصد افزايش داشته ولى سرعت افزايش قيمت ٢/٤ درصد نسبت به ماه پيش از خود كاهش داشته است ، بنا بر اين طبق تمامى گفته ها گرانى همچنان ادامه دارد ،حالا اينكه چرا در دى ماه نرخ تورم نسبت به آذر كاهش داشته به سياست دولت در افزايش قيمت بنزين باز مى گردد ، وقتى كه قيمت بنزين در ٢٤ آبان سه برابر افزايش يافت ، عده اى تلاش كردند قيمت ساير محصولات را متناسب با آن سه برابر افزايش دهند ، در نتيجه شاهد تورم آذر و رشد تورم در اين ماه بوديم ، اكنون با پشت سر گذاشتن فضاى هيجانى نوسان قيمت بنزين ، شاهد تخليه ى هيجانات تورمى هستيم ، توقعات مردم وجامعه از اصلى ترين علل نوسان نرخ تورم است ، تجربه نشان داده كه نرخ بنزين خود به خود نمى تواند تاثير عميقى بر نرخ تورم بگذارد . وى در خصوص تخليه شدن آثار تورمى در دى ماه گفت : من اين جمله را قبول ندارم ، بهتر است بگوييم كه انتظارات تورمى در دى ماه تخليه شد ، البته ميانگين نرخ تورم سالانه همچنان عدد ٣٨/٦ درصد را نشان مى دهد كه عدد پايينى نيست . وى در همين زمينه ادامه داد ؛ بايد بدانيم كه شاخص تورم متغيرهاى مزاحم مختلفى دارد كه ارز و بنزين يكى از اين متغيرهاست ، رفتار هاى سياسى بويژه در وسعت بين الملل تاثير بيشترى بر شاخص تورم مى گذارد ، زيرا مردم و كارشناسان مبنى بر سياست هاى داخلى و خارجى ايران تا جايى كه بازارهاى خارجى نيز حساسيت بالايى نسبت به روابط بين المللى دولت ها دارند ، نبايد تصور كرد كه همه ى آحاد از افزايش نرخ تورم آسيب مى بينند چون گروهى حتى از اين موقعيت و تورم شديد ثروت اندوزى مى كنند و امروز به قشر مرفه تبديل شده اند ، ديهيم در خصوص اتفاقات اخير بين ايران و امريكا و تاثيرش روى شاخص هاى اقتصادى بويژه نرخ تورم گفت : تنش هاى منطقه اى به سرعت روى بازار داخلى اثر مى گذارند ، از أواسط دى ماه نرخ ارز خود متاثر از تنش هاى منطقه اى تا ١٤ هزار تومان هم بالا رفت . ديهيم در خصوص تغيير اولويت هاى بانك مركزى براى مهار هرچه بيشتر تورم گفت : بعداز جناب همتى با سمت رئيس كل بانك مركزى ، تمركز گذاشته شد روى كنترل بازار ارز ، تمامى مسئولان بانك مركزى بسيج شدند تا قيمت دلارى را كه ١٩ هزار تومان شده بود را پايين بياورند ، كه تا حدى موفق هم شدند ، كنترل ارز بدين جهت در اولويت برنامه هاى اقتصادى دولت قرار گرفت كه بنا به شرايط سياسى موجود در كشور ، دلار ظرفيت بالايى براى جهش قيمت دارد ، بانك مركزى هم تصميم درستى گرفته زيرا اين تورم است كه به قاطبه ملت فشار بالايى وارد كند ، نوسان ارز فقط براى افراد خاص اهميت دارد ، اما فشار تورمى مستقيماً روى زندگى افرادى را تحت تاثير قرار مى دهد ، كه درآمدهاى ثابت و محدودى دارند ، پس زهرنيش تورمى به مراتب بيش از زهر نيش ارزى است
7- ارزیابی استراتژی فشار حداکثری امریکا در برابر ایران
دنیل دپتریس نویسنده آمریکایی در نشریه نیوزویک به بررسی سیاستهای فشار حداکثری دونالد ترامپ در برابرایران پرداخته است
وی میگوید که این استراتژی فقط و فقط روابط آمریکا با ایران را همانند باروت قابل انفجار نگاه خواهد داشت. و حتی می تواند به فاجعه جنگ منتهی شود. وی میگوید نزدیک شدن وقوع یک فاجعه بین ایالات متحده و ایران در هفته گذشته یک شمشیر دو لبه بود. در روی مثبت آن، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که پایان مسیر تنش های نظامی بن بست است.وی افزود دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، با تصمیم گیری به خودداری از تلافی حمله موشکی بالستیک ایران به دو پایگاه عراقی مقر نیروهای آمریکایی تصمیم درست را گرفت. حمله موشکی ایران به نوبه خود اقدامی تلافی جویانه در برابر ترور قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، بود. گستره محدود حمله ایران، نبود تلفات در طرف آمریکایی و این حقیقت که ایران پیش از عملیات خود به دولت عراق هشدار داده بود، همگی نشان دهنده این بودند که ایران بیشتر به یک اقدام تلافی جویانه نمادین گرایش دارد. ظاهرا ترامپ پیام را دریافت و متناسب با آن عمل کرد. اما دولت ترامپ با اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران مخاطره از بین بردن اندک فرصت باقی مانده برای کاهش تنش ها را ایجاد کرد.وی میگوید تا زمانی که ایالات متحده از کمپین اعمال فشار حداکثری به عنوان سنگ بنای استراتژی خود استفاده کند، روابط آن با ایران همانند باروت قابل انفجار خواهد ماند. دولت ترامپ میگوید هرچه ایرانی ها پول کمتری در حساب های بانکی خود داشته باشند، ساده تر در برابر ایالات متحده سر خم خواهند کرد. تقریبا بلافاصله مشخص شد که این فرضیه نادرست است. ایران آنطوری که ایالات متحده پیش بینی کرده بود، تسلیم نشد و در صدد تلافی برآمد و به شیوه ای هدفمند شروع به عقب نشینی از تعهدات برجامی کرد. هر چه آمریکا تحریم ها را تشدید کرد، ایران هم بیشتر به اتخاذ رویکرد تهاجمی روی آورد. حملات اخیر ایران به پایگاه های نیروهای آمریکایی در عراق یکی از جدیدترین اتفاقات در زنجیره ای بودند که ترامپ با اعمال فشار حداکثری آغاز کرد. اگر سوال این باشد که آمریکا دقیقا از استراتژی اعمال فشار حداکثری چه چیزی به دست آورده، چیز زیادی برای پاسخ وجود ندارد. نتیجه ناامید کننده است: ایران هر ماه به ذخایر اورانیوم غنی شده خود می افزاید؛ خاورمیانه غرق در درگیری های نیابتی است؛ چشم انداز مذاکره تقریبا از بین رفته و آمریکا به آستانه یک جنگ بزرگ دیگر در منطقه رسیده است. وی میگوید پس این سوال مطرح می شود که واشنگتن باید چه مسیری در پیش بگیرد؟ اول اینکه ایالات متحده باید به مشکل ایران به صورت یک کل نگاه کند و به هر اقدام این کشور واکنش نشان ندهد. جمهوری اسلامی یک قدرت منطقه ای با اقتصادی تقریبا به اندازه اقتصاد ایالت میشیگان است. نگرانی ها درباره تبدیل شدن ایران به تسلط خاورمیانه کمی بیش از اندازه است. دوم اینکه کاخ سفید باید دیپلماسی را بار دیگر در صدر ابزار سیاسی در نظر بگیرد. مقامات دولت ایالات متحده از آمادگی خود برای شرکت در دیپلماسی بی قید و شرط با ایران صحبت می کنند، اما هیچ کاری برای به حرکت درآوردن توپ دیپلماتیک در زمین انجام نمی دهند. واشنگتن به جای خودداری از اعطای روادید به وزیر امور خارجه ایران، باید از هر فرصتی برای مذاکره استفاده کند. سوم اینکه دولت ترامپ باید به شرایط پیش از خروج از توافق هسته ای برگردد. . وی میگوید آخرین چیزی که ایالات متحده به آن نیاز دارد، تبدیل شدن کمپین اعمال فشار حداکثری به یک فاجعه نظامی است. نگرانی ها از جنگ در نتیجه تحولات چند هفته گذشته باید زنگ هشدار را در گوش دو طرف به صدا درآورده باشد؛ اگر هر دو خویشتن داری پیشه نکنند، چرخه تشدید تنش ها می تواند به خشونت بینجامد. اکنون که شرایط دست کم در ظاهر اندکی آرام شده، ایالات متحده باید از فرصت پیش آمده برای ارزیابی مجدد استراتژی خود پیش از منجر شدن آن به آسیب های بیشتر، استفاده کند
