سیلهای اخیر وچالش های سیاسی جناحها


در حالی که در روزهای اخیر، وقوع سیل دراستان گلستان و دیگر نقاط کشور، مثل همیشه چالش‌هایی را در خصوص نحوه مدیریت بر حادثه ایجاد کرده است، گروه‌های سیاسی از فضای پیش‌‌آمده، برای تسویه‌حساب‌های سیاسی استفاده می‌کنند. گرچه کارشناسان تاکید دارند که حضور استاندار بی‌مسئولیت در جایگاه استانداری استان گلستان و عدم حضور او در هنگام وقوع حادثه در ایران موجب شده است که مدیریت بر فاجعه در چند روز اول حادثه به علت نبود امکان هماهنگی های لازم کند شود، اما واقعیت این است که بی‌مسئولیتی او ربطی به اصول‌گرا بودن و اصلاح‌طلب بودن او ندارد. با این وصف، اصلاح‌طلبان در تلاش هستند تا با اشاره به اصول‌گرا بودن مناف هاشمی، و تاکید آنها بر اینکه حضور او در جناح رقیب موجب کندی در امدادرسانی و بی‌مسئولیتی شده است، بنا به گفته کارشناسان اظهارنظری غیراصولی و غیرکارشناسی است. ممکن است مناف هاشمی مدیر شایسته‌ای برای سیل نبوده باشد، اما علت آن وابستگی وی به قالیباف نیست، بلکه او درباره حوادث غیر مترقبه و نحوه مدیریت  بر بحران در سیل، اطلاع و دانش کافی نداشته است.

بنا به گفته کارشناسان، به نظر می‌رسد این اشکال تقریبا در همه‌ی دیگر مدیران بحران منطقه من جمله فرماندار و رئيس ستاد مدیریت بحران منطقه نیز که ممکن است همسو با جریان سیاسی دولت باشند، وجود داشته است و اصل موضوع کم‌تجربگی و بی‌اطلاعی مدیران بحران در منطقه در روزهای اخیر بوده است که مانع از این شده است که با سرعت عمل مناسب تا حدودی از مشکلات ناشی از وقوع حادثه بکاهند.

از سوی دیگر جناح رقیب و مخالفان دولت نیز سیل اخیر را به بهانه‌ای برای کوبیدن دولت تبدیل کرده‌اند و با اشاره به کم‌توانی دولت روحانی در پیش‌بینی سیل اخیر، کوشیده‌اند تا اشکالات رخ داده در منطقه را نه ناشی از حوادث طبیعی و یا اشکالات ساختاری در مدیریت بحران، بلکه ناشی از ناتوانی و ضعف دولت روحانی قلمداد کنند.

محسن رضایی که در ماه‌های اخیر عزم خود را برای ناکارآمدجلوه دادن دولت و کارشکنی در مقابل دولت جزم کرده است با اشاره به اینکه دولت، دائما در رویارویی با زلزله و سیل غافلگیر می‌شود و توانایی پیش‌بینی و پیش‌گیری از حوادث را ندارد، اظهار داشت جوانان شهر با پرکردن کیسه‌ها از شن و خاک توانستند سیل را به بیرون از شهر هدایت کنند.

محسن رضایی در حالی دولت را در عدم کنترل و پیش‌بینی سیل اخیر متهم می‌کند که خود سپاه نیز که بر اساس ساختار مدیریت بحران در کشور، یکی از بازوهای اصلی مدیریت بحران در هنگام وقوع حادثه است، بدون آنکه اقدامی عملی در ایجاد آمادگی در منطقه بکند، در آخرین لحظات تنها با انفجار راه‌آهن آق قلا توانست بخشی از فاجعه پیش‌آمده را مدیریت و ساماندهی کند. این در حالی است که امکانات  لجستیکی و فنی سپاه را که در مدیریت بحران در چنین شرایطی استفاده از آنها حیاتی است، هیچ نهاد وسازمان دیگری حتی ارتش در این سطح وسیع و گسترده در اختیار ندارد وسپاه می توانست با بسیج همه امکانات لجستیکی خود در استان و استان‌های هم‌جوار با اقدام به جابجایی به وقع شهروندان، بخشی از مشکلات و آسیب‌های ناشی از این بحران را مدیریت کند و تخفیف دهد. اظهارات محسن رضایی با واکنش برخی افراد در دولت مواجه شده و بدون اشاره به نام محسن رضایی تاکید کرده‌اند که از این وضعیت بهره‌برداری سیاسی نشود.