در تحولی تازه و هشدارآمیز برای جمهوری اسلامی ایران، گزارشها از منابع بینالمللی دریایی و خبرگزاریهای اقتصادی نشان میدهد که ناوگان موسوم به «ناوگان ارواح» ایران، پس از تنها یک روز فعالیت محدود با شناورهایی که برای نخستین بار در سالهای اخیر موقعیت خود را بهصورت علنی منتشر کرده بودند، بار دیگر به تاریکی بازگشته و ردیابهای خود را خاموش کرده است. این اقدام نشانهای آشکار از ناتوانی جمهوری اسلامی در بازگشت به تجارت رسمی نفت و تداوم وابستگی به شبکه پنهان و غیرقانونی صادرات انرژی تلقی میشود.
به گزارش منابع ردیابی دریایی از جمله شرکتهای بینالمللی *MarineTraffic* و *TankerTrackers*، چند نفتکش متعلق به شرکت ملی نفت ایران که اوایل این هفته برای نخستینبار پس از سالها موقعیت خود را در سیستم جهانی AIS فعال کرده بودند، بار دیگر در مسیرهای جنوبی خلیج فارس و دریای عمان سیگنالهای خود را خاموش کردند. این اقدام به معنای بازگشت کامل «ناوگان ارواح» به وضعیت سایه است، همان تاکتیکی که ایران از زمان بازگشت تحریمهای بینالمللی در سال ۲۰۱۸ برای پنهانسازی مقصد و منشأ صادرات نفت خود به کار میبرد.
در گزارش تحلیلی خبرگزاری رویترز آمده است که وزارت خزانهداری آمریکا در روزهای اخیر بیش از ۱۰۰ فرد، شرکت و شناور مرتبط با شبکههای صادرات پنهانی نفت جمهوری اسلامی را در فهرست جدید تحریمهای خود قرار داده است. این شبکهها عمدتاً در چین، هنگکنگ، امارات متحده عربی، سنگاپور و هند فعالیت دارند و مسئولیت انتقال میلیاردها دلار نفت خام و فرآوردههای پتروشیمی ایران به بازارهای غیررسمی را برعهده دارند. در میان آنها، ۲۴ شناور متعلق به ناوگان موسوم به «سایه» دیده میشود که با پرچم کشورهای مختلف از جمله پاناما، گامبیا و لیبریا تردد میکنند تا منبع اصلی نفت را پنهان سازند.
کارشناسان میگویند فشارهای فزاینده واشینگتن و متحدان اروپایی پس از فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت، عملاً راههای رسمی صادرات نفت ایران را مسدود کرده است. به همین دلیل جمهوری اسلامی برای تأمین بودجه خود بار دیگر به شبکههای قاچاق دریایی و عملیات نفتی غیرشفاف متوسل شده است. با این حال، افشای موقعیت تعدادی از شناورها و سپس خاموش شدن دوباره آنها در کمتر از ۲۴ ساعت، از منظر تحلیلگران نشانهای از آشفتگی در مدیریت این شبکه و افزایش خطر شناسایی و توقیف توسط نیروهای بینالمللی است.
به نوشتهی سایت *gCaptain*، این تغییر رفتار ناگهانی میتواند ناشی از نگرانی تهران از ردیابی دقیق محمولههای نفتی توسط ایالات متحده باشد. در این گزارش آمده است: «ایران برای سالها از فناوریهای مختلف برای پنهانسازی فعالیت ناوگان خود استفاده کرده است، از جمله انتقال کشتی به کشتی در آبهای آزاد، تغییر مکرر پرچمها و حتی بازسازی ظاهری بدنه کشتیها برای جلوگیری از شناسایی توسط ماهوارهها. اما اکنون فشارهای تحریمی و محدودیتهای بانکی باعث شده این عملیات به شدت پرهزینه و پرریسک شود.»
بر اساس دادههای آژانس بینالمللی انرژی، بخش بزرگی از نفت موجود در دریاهای آزاد — موسوم به «oil on water» — متعلق به ایران و روسیه است؛ دو کشوری که تحت شدیدترین تحریمهای جهانی قرار دارند. این نفتها معمولاً در مخازن شناور باقی میمانند تا خریداران در زمان مناسب و با نامی جعلی آن را دریافت کنند.
در سهماهه تابستان امسال، صادرات پنهان نفت ایران با میانگین روزانه بیش از یک میلیون و ششصد هزار بشکه ادامه یافته است. بیشترین حجم این صادرات به چین ارسال میشود، اما خریداران چینی معمولاً در قالب تهاتر کالا یا پروژههای عمرانی پولی به تهران نمیپردازند. این وضعیت، وابستگی اقتصادی ایران را تشدید کرده و توان مالی دولت را در برابر نوسانات بازار نفت بهشدت کاهش داده است.
منابع اقتصادی در لندن و واشینگتن میگویند ایران در حال حاضر به «نقطه بحرانی» در صادرات نفت رسیده است. با بسته شدن مسیرهای رسمی بانکی و کشتیرانی، جمهوری اسلامی مجبور است با تخفیفهای سنگین نفت خود را به واسطهها بفروشد، آن هم با خطر توقیف کشتی یا بلوکه شدن پول در حسابهای خارجی. همین امر باعث شده است که هرگونه اقدام شفافسازی در تجارت نفت ایران با شکست روبهرو شود.
کارشناسان انرژی در پاریس و بروکسل نیز معتقدند که «بازگشت ناوگان ارواح به سایه» نشانهای از بنبست ساختاری اقتصاد ایران است. ایران دیگر نه توان فروش قانونی دارد، نه امکان رقابت در بازار آزاد را. نفت ایران به کالایی زیرزمینی تبدیل شده است که بقای آن در گرو پنهانکاری و ریسکپذیری خطرناک در آبهای آزاد است.
از سوی دیگر، کارشناسان حقوق بینالملل یادآور شدهاند که فعالیتهای پنهان ناوگان ایران در تضاد کامل با تعهدات بینالمللی در زمینه ایمنی دریانوردی و شفافیت تجاری است. بسیاری از این شناورها فاقد بیمه معتبر بینالمللیاند و در صورت بروز حادثه، هیچ سازوکاری برای جبران خسارت وجود ندارد. این مسئله میتواند نهتنها برای ایران بلکه برای امنیت دریایی منطقه، بهویژه در خلیج فارس و دریای عمان، فاجعهبار باشد.
در چنین شرایطی، کارشناسان داخلی نیز نارضایتی خود را از سیاستهای اقتصادی حاکم اعلام کردهاند. یکی از روزنامههای اقتصادی نزدیک به دولت سابق نوشت: «وقتی حکومتی نمیتواند نفت خود را در بازارهای جهانی بهصورت رسمی بفروشد و مجبور است با شبکهای از دلالان و واسطهها در نقاط تاریک جهان معامله کند، دیگر از مفهوم استقلال اقتصادی چیزی باقی نمیماند.»
در واقع، بازگشت سریع ناوگان ارواح جمهوری اسلامی به سایه نه تنها نماد شکست یک استراتژی نفتی، بلکه اعترافی تلخ به ناتوانی حاکمیت در اداره اقتصادی کشوری است که بر روی یکی از بزرگترین منابع انرژی جهان نشسته اما حتی نمیتواند نفت خود را آشکارا به فروش برساند.
این وضعیت بیش از هر زمان دیگری نشان میدهد که سیاستهای جمهوری اسلامی در حوزه انرژی، به جای تکیه بر شفافیت و تعامل جهانی، همچنان بر پنهانکاری، ریسک، و وابستگی به واسطهها استوار است؛ راهبردی که در جهان امروز نه تنها ناکارآمد بلکه پرهزینه و خطرناک است.
ناوگان ارواح جمهوری اسلامی اگرچه هنوز در دریاها حرکت میکند، اما سایهای از گذشتهای است که دیگر بازگشتی به آن وجود ندارد.