در “جنگ دوازده روزه” میان اسرائیل و جمهوری اسلامی، رسانههای حکومتی روسیه روایت تهران را تقویت کردند. با این حال، بر پایه اسناد درز کرده از اداره ضدجاسوسی روسیه، ارزیابیها از تنشهای پنهان در روابط مسکو و تهران حکایت دارد.
در جریان درگیریهای اخیر که در ژوئن به آتشبس انجامید، رسانههای تحت کنترل دولت روسیه آشکارا جانب ایران را گرفتند و از زیرساختهای تبلیغاتی برای انتشار روایتهای تهران استفاده شد. با وجود این همسویی علنی، مسکو تنها به محکومکردن محتاطانه عملیات مشترک اسرائیل و آمریکا علیه برنامه هستهای جمهوری اسلامی بسنده کرد و بحث حمایت نظامی از تهران جدی نشد. همینطور، گزارشهایی درباره فرار احتمالی برخی مقامات ایرانی به روسیه یا سپردن ذخایر اورانیومِ غنی به مسکو بیاعتبار ارزیابی شده است.
بهرغم امیدها در مسکو، جنگ سود ملموسی برای روسیه نداشت: افزایش پایدار قیمت نفت که برای اقتصاد جنگی روسیه حیاتی است رخ نداد؛ ابتکار میانجیگری ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، نیز به نتیجه نرسید. اگرچه بحران غزه و ایران برای مدتی جنگ اوکراین را از صدر اخبار کنار زد، اما در جبهه اوکراین هم پیشروی تعیینکنندهای حاصل نشد.
پژوهش منتشرشده در نشریه “این سایدر” بر پایه اسناد درزکرده از “اداره اول” افاسبی؛ که به معنی اداره ضدجاسوسی روسیه است، در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، از تنشهای پنهان در روابط مسکو و تهران حکایت دارد. بر اساس این اسناد، دستگاه امنیتی روسیه از فعالیتهای اطلاعاتی ایران در خاک روسیه، تلاش برای جذب دانشمندان و کارمندان، علاقه به فناوریهای نوین هستهای و تسلیحاتی و نیز گسترش نفوذ در میان جمعیت مسلمان روسیه نگران است.
همزمان، روسیه نیز عملیات پوشیده در ایران انجام میدهد تا از چرخش تهران بهسوی غرب جلوگیری کند. نویسندگان تحقیق میگویند این اسناد “احتمالاً اصل” هستند، هرچند نمیتوان آنها را بخشی از یک اقدام عملیاتی برای بهبود وجهه مسکو در اسرائیل و آمریکا دانست.
طبق این ارزیابیها، کرملین خواهان جلوگیری از شکلگیری برنامه سلاح هستهای در ایران است و همین موضوع بستر همکاریهای مشخص با اسرائیل را با وجود تنشها حفظ کرده است. حتی برخی منابع اطلاعاتی روسیه ادعا میکنند در تقابل جمهوری اسلامی و اسرائیل، موازنه مسکو “نزدیکتر به تلآویو” است تا تهران.
روابط روسیه و اسرائیل سالها قابل قبول توصیف میشد، اما با جنگ اوکراین و موضعگیری اسرائیل در حمایت از کییف، شکاف عمیقتر شد. در پاسخ، کرملین تماسهای خود با حماس را افزایش داد و از جنگ غزه در عرصه تبلیغاتی بهره گرفت: برای نمایش “انساندوستانه” بودن جنگ در اوکراین، جلب همدلی در جنوب جهانی و شکافانداختن در افکار عمومی غرب. یک دیپلمات پیشین اسرائیلی حتی مدعی است مسکو از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ از پیش اطلاع داشته است.
چشمانداز پس از جنگ نشان میدهد جمهوری اسلامی ناامید از حمایت محدود روسیه ممکن است وابستگی اقتصادی و نظامی به چین را افزایش دهد. از سوی دیگر، گزارشها حاکی است پوتین اکنون با غنیسازی اورانیوم در ایران مخالفت علنیتری نشان میدهد و در سطح چینش کادرها نیز دست به تغییر زده است؛ از جمله برکناری غیرمنتظره میخائیل بوگدانوف، دیپلمات باسابقه و معمار سیاست خاورمیانهای روسیه.
همزمان، کرملین گزینههای جدیدی را میآزماید، از جمله به رسمیتشناختن رسمی حکومت طالبان در افغانستان و برخی ناظران در مسکو آشکارا از “فرصتهای ناشی از بیثباتیهای تازه” سخن میگویند.