شمخانی از حمله حوثی‌ها به اسرائیل دفاع کرد؛ مردم ایران بهایش را می‌پردازند

علی شمخانی، مشاور سیاسی علی خامنه‌ای و یکی از چهره‌های امنیتی جمهوری اسلامی، اخیراً در شبکه اجتماعی ایکس با افتخار از حمله موشکی حوثی‌ها به اسرائیل دفاع کرده و نوشته است که این حمله ستون روانی امنیت اسرائیل را لرزانده است. اما واقعیت این است که پشت این نمایش قدرت، چیزی جز فرافکنی مشکلات داخلی ایران و صدور بحران به منطقه دیده نمی‌شود.

حوثی‌ها که سال‌هاست با حمایت مالی، تسلیحاتی و آموزشی تهران قدرت گرفته‌اند، حالا به بازوی موشکی جمهوری اسلامی در نبرد نیابتی با اسرائیل تبدیل شده‌اند. حمله اخیر آنها به نزدیکی فرودگاه بن‌گوریون در تل‌آویو، گرچه خسارت زیادی به بار نیاورد، اما واکنش تند اسرائیل را به دنبال داشت. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، هشدار داده که حوثی‌ها و «اربابان ایرانی» آنها منتظر پاسخ شدید باشند. این هشدار، خیلی زود رنگ واقعیت گرفت؛ ساعاتی بعد، جنگنده‌های اسرائیلی مواضع حوثی‌ها در صنعا و الحدیده را بمباران کردند و دست‌کم ۲۰ شبه‌نظامی کشته شدند.

در این میان، وزارت خارجه جمهوری اسلامی طبق روال همیشه، هرگونه نقش‌آفرینی مستقیم در این حمله را انکار کرد. این وزارتخانه با صدور بیانیه‌ای مدعی شد که حوثی‌ها به طور مستقل عمل کرده‌اند و انتساب این اقدام به تهران، ادعایی گمراه‌کننده و انحرافی است. اما همان‌طور که بسیاری از تحلیل‌گران منطقه‌ای می‌دانند، بدون پشتیبانی لجستیکی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی، حوثی‌ها هرگز به چنین حملاتی دست نمی‌زنند.

همزمان، پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، نیز واکنش نشان داد و در ایکس هشدار داد که ایران باید منتظر پرداخت هزینه حمایت از حوثی‌ها در زمان و مکان مناسب باشد. ایالات متحده که از حملات حوثی‌ها به کشتی‌های تجاری در دریای سرخ ضربه خورده، به‌نظر می‌رسد به سمت هماهنگی بیشتر با اسرائیل برای مهار این گروه نیابتی جمهوری اسلامی می‌رود.

اما سؤال اصلی اینجاست: جمهوری اسلامی چرا همچنان اصرار به تقویت نیروهای نیابتی در منطقه دارد؟ علی شمخانی در پیامش از آنچه «ابتکار عمل مقاومت» می‌نامد دفاع می‌کند و با افتخار از گسترش این جبهه از لبنان و غزه تا عراق و یمن سخن می‌گوید. این همان سیاستی است که جمهوری اسلامی سال‌ها دنبال کرده: صدور بحران و آشوب به منطقه، برای انحراف افکار عمومی داخلی از بحران‌های اقتصادی و اجتماعی.

این در حالی است که مردم ایران با تورم افسارگسیخته، بیکاری گسترده و سرکوب‌های بی‌وقفه روبه‌رو هستند. طبق آمارهای رسمی، نرخ تورم به بالای ۴۵ درصد رسیده، ارزش پول ملی سقوط بی‌سابقه‌ای داشته و اعتراضات مردمی با خشونت سرکوب می‌شود. با این وجود، جمهوری اسلامی به‌جای پرداختن به این بحران‌ها، میلیاردها دلار از منابع کشور را صرف حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی در لبنان، عراق، سوریه و یمن می‌کند.

حملات اخیر اسرائیل به حوثی‌ها و هشدارهای آمریکا نشان می‌دهد که منطقه وارد مرحله‌ای جدید از تنش‌ها شده است. اسرائیل حالا آشکارا جمهوری اسلامی را مسئول اصلی این حملات می‌داند و بعید نیست در هفته‌های آینده، حملات تلافی‌جویانه‌ای علیه منافع ایران در منطقه ترتیب دهد.

اما آیا مقامات جمهوری اسلامی از این هشدارها درس می‌گیرند؟ شواهد می‌گوید که خیر. برای حاکمیت ایران، هرچه بحران منطقه‌ای بیشتر باشد، بهتر است؛ چون توجه افکار عمومی داخلی از بحران‌های معیشتی و فساد اقتصادی منحرف می‌شود و روایت مقاومت تقویت می‌شود.

اما هزینه این ماجراجویی‌ها را چه کسی می‌پردازد؟ پاسخ روشن است: مردم ایران. مردمی که سال‌هاست زیر فشار تحریم‌ها و سوءمدیریت اقتصادی خم شده‌اند و حالا باید نگران عواقب بازی‌های خطرناک جمهوری اسلامی در منطقه هم باشند.

در نهایت، حمله اخیر حوثی‌ها به اسرائیل شاید چند روزی دستاویزی برای تبلیغات سیاسی جمهوری اسلامی باشد، اما پاسخ اسرائیل و همراهی آمریکا می‌تواند پیامدهایی داشته باشد که دودش پیش از هرکس به چشم مردم ایران می‌رود. پرسشی که همچنان بی‌پاسخ مانده این است که تا کی قرار است مردم ایران هزینه جاه‌طلبی‌ها و بازی‌های منطقه‌ای حکومت‌، حاکم بر آنها را بپردازند؟