تاجزاده از اعضای جریان اصلاح طلبان و معاون سیاسی سابق وزارت کشور که در زندان به سر میبرد در گفتگویی با اقای رزاق که او نیز زندانی است به روکردهای سیاسی جدید خود اشاره کرده است وی در مورد موضع اصلاح طلبی خود گفت اگر منظور از اصلاحات آن روشی است که ما از دوم خرداد ۱۳۷۶ تا سال ۱۳۹۶ دنبال میکردیم، باید بگویم که دیگر اصلاحطلب نیستم. زیرا به نظر من آن سبک اصلاحات، باوجود خدمات بعضا شایان توجه به ملت، امروز قادر به حل مشکلات و پاسخگوی مطالبات مردم نیست. زیرا اکثریت مردمی که در این سالها به اصلاحطلبان رای میدادند، تغییر میخواهند و دیگر مایل به ادامه آن مسیر نیستند. چراکه میدانند انواع موانع ساختاری و سیاستهای اشتباه رهبر، آنهم در شرایطی که مهار مشکلات گاه نیاز به تصمیمات بزرگ و شاید جراحیهای فوری دارد، اجازه و امکان خروج از بحرانها را با روش سابق نمیدهد. وی افزود صرف تغییر کارگزاران و استفاده از فرصتهای حکومتی برای پیشبرد اصلاحات، نتایج ملموسی درجهت بهبود امور ندارد و شوق چندانی در مردم ایجاد نمیکند، مگر آنکه پیش از آن رهبر تن به تحولات بزرگ و ملموس به سود ملت بدهد..
وی گفت پیش از جنبش مهسا، به اصلاحات ساختاری و راهبردی باور داشتم و نظرم این بود که با اصلاح رویکرد رهبر و محدودکردن اختیارات و دورهی رهبری و تغییر ترکیب و وظایف مجلس خبرگان و دیگر اصلاحات لازم، میتوانیم راه را برای توسعه دمکراتیک ایران و تامین حقوق شهروندان باز کنیم. اما بعد از جنبش مهسا و روشنشدن این واقعیت برای اکثریت مردم که ولیفقیه، نه خود میتواند مشکلات را حل کند و نه اجازه حل آنها را به دیگران میدهد، به این جمعبندی رسیدم که زمان آن رسیده تا اعلام کنیم هرنوع اصلاح ساختاری پایدار، جز با حذف ولایت فقیه از قانون اساسی ممکن نیست. و سپس به حمایت از برگزاری رفراندوم تغییر قانون اساسی پیشنهادی مهندس موسوی پرداختم.
وی گفت عدهای میگویند دفاع از رفراندوم تغییر قانون اساسی، دیگر اصلاحطلبی نیست و ساختارشکنی یا گذار از جمهوری اسلامی و براندازی است وی گفت پاسخگو کردن رهبری، حذف ولایت فقیه از قانون اساسی و برگزاری رفراندوم بنابر همان اصلی که جمهوری اسلامی بر مبنای آن تاسیس شده، یعنی پذیرش حق تعیین سرنوشت برای هر نسل. مطالبه آن را حق مسلم و عین وفاداری به آرمان انقلاب ۵۷ میدانم که طبق آن مردم باید بتوانند قانون اساسی یا حتی شکل نظام سیاسی را تعیین کنند یا تغییر دهند.
وی در مورد رویکزد شرکت در انتخابات گفت من از سال ۹۶ که آیتالله خامنهای مقابل رای مردم ایستاد، به این نتیجه رسیدم بدون بازنگری در قانون اساسی و بدون اینکه رهبر را مخاطب قرار دهیم و به نقد صریح و مستقیم و درعینحال محترمانه و مشفقانه عملکرد او بپردازیم، اصلاحات بیفایده است و بلکه بیمعنا. باوجود این برخی احزاب اصلاحطلب، همچنان فکر میکردند که میتوانند با توجیه ضرورتِ انتخاب بین بد و بدتر، مسیر سابق را بپیمایند و در انتخابات شرکت کنند و پس از پیروزی احتمالی، به میهن و مردم خدمت کنند. اما با سه مانع بزرگ مواجه شدند که نخست پروژه رهبر برای حذف کامل منتقدان و یکدستکردن حکومت با استفاده از حربه نظارت استصوابی و دوم ناامیدی اکثریت مردم از انجام تغییرات معنادار ازطریق انتخابات. و سوم تمهیدات قانونی و شبهقانونی برای بیخاصیتکردن دو نهاد دولت و مجلس، بهگونهای که نتوانند اقدام تاثیرگذاری خلاف نظر رهبر انجام دهند و لذا حتی بهگونهای که عبور از دو سد اول و دوم یعنی تایید صلاحیت نامزدها و حتی قانعکردن مردمِ قهرکرده با صندوق به شرکت در انتخابات عبور کنیم ، مادامکه ساختارها و سیاستهای کلان کشور تغییر نکند، نمیتواند گره مهمی از مشکلات کشور بگشاید و باری از دوش مردم بردارد.
وی افزود در این فاصله جنبش مهسا رخ داد و شوک بزرگی به حاکمیت و به نیروهای سیاسی منتقد و مخالف وارد آورد. وی گفت این جنبش که در دورهی حکومت یکدست اقلیّت رخ داد، توجه همگان را به نقش و عملکرد بانیِ وضعِ اسفبار موجود، یعنی شخص رهبری و نهاد ولایت فقیه معطوف کرد و با سیاسیکردن اجتماع و آزادکردن بخشی از نیروهای نهفته در جامعه و مردم، مطالبات سیاسی را دستِکم یک سطح بالا برد. بسیاری از گروههای مردمی به شکلی بینظیر و بیسابقه، ارزشها و هنجارهای رسمی را صریحاً به چالش کشیدند و گاه از بودونبود نظام سخن گفتند.
وی افزود به نظر من جنبش زن، زندگی، آزادی تابوی بزرگی را شکست، لکنتزبان بسیاری را برطرف کرد، و در ارکان حکومت ترک و تزلزل انداخت، ترس قشرهای وسیعی از شهروندان را فروریخت،و افقهای جدیدی گشود و اکنون اجماعی درحال شکلگرفتن است که مانع بزرگ حل مشکلات، ساختار نظام است.
تاج زاده گفت که در چنین اوضاع و احوالی من دیدم که میتوان و باید به تغییر قانون اساسی همت گمارد و با اصلاحات عمیق در آن به جمهوری واقعی رسید. بهخصوص آنکه حکومت روحانیت و جمهوری اسلامی بهعنوان یک نظام ولایی در اذهان اکثریت ایرانیان شکست خورده و دوره اسلام آمرانه و زوری در ایران بهسر آمده است و فقط بحث مراسم تودیع آن مانده که با کمترین هزینه و بهصورت آبرومند و مسالمتآمیز برگزار شود و راه برای تحقق یک جمهوری تمام عیار باز گردد.
وی در مورد پیشنهاداتش گفت اصلاحات پیشنهادیام درباره قانون اساسی صرفا حذف ولایت فقیه از آن نیست، ولی اگر ولایت فقیه از قانون اساسی حذف شود، این تحولات اجتنابناپذیر خواهد بود و راه برای بسیاری از اصلاحات دیگر باز خواهد شد.
و به این ترتیب دوگانگی حاکمیت و تقسیم حکومت به نهادهای انتخابی و انتصابی منتفی میشود، همه اختیارات به نهادهای انتخابی پاسخگو به ملت واگذار میگردد، نظامیان به پادگانها برمیگردند و با برداشتهشدن مسئولیت حکومت از دوش روحانیت، آنان نیز به حوزهها و جامعه مدنی باز میگردند. در این صورت استقلال نهاد دین – روحانیت و حوزههای علمیه -عملا از نهاد سیاست -حکومت و ارکانش- تامین میشود.
وی در جمع بندی نهایی خود گفت درحالحاضر مهمترین موانع دستیابی به اهداف خود را ساختار معیوب، شامل قانون اساسی غیردمکراتیک و پر از تناقض، خروج روحانیون و نظامیان از جایگاه عقلانی و تاریخی خود، بیمعناشدن انتخابات و بیخاصیتشدن نهادهای انتخابی، سیاستهای ضدتوسعه و آمریکاستیزی پرهزینه، غیرضرور و مضر رهبر میدانم.
ولذا باتوجه به چنین اوضاع و احوالی است که موافق استفاده از هر فرصت و هر ظرفیتی در حکومت یا در جامعه برای بهبود امور مردم و تضعیف اقتدارگرایی و نیز تقویت دمکراسیخواهی هستم. برای من اصل، حرکت خشونتپرهیز و مبتنی بر مدل برد-برد، بهسوی توسعه و دمکراسی با مشارکت خود شهروندان است.
تاج زاده عملا تایید کرده که بعد از اعتراضات سال گذشته روند جدیدی در مورد تحقق خواسته های جریانهای سیاسی اصلاح طلب ایجاد شده که با بحث عبور از قانون اساسی زمینه های همگرایی میان نیروهای مخالف در خارج و داخل از کشور را فراهم کرده است. اگر در مورد این موضوعات بیشتر گفتگو شود جامعه نیز احساس میکند که امید بیشتری برای تغییر نظام از روشهای مسالمت امیز خواهد داشت. از صحبتهای تاجزاده مشخص است که عبور از ولایت فقیه مهمترین گامی است که در این مرحله باید انجام داد و بدون ان هیچ اقدام خاص و تاثیر گذاری نمیتوان انجام داد.
