شبانه پنجشنبه 8 شهریور

شعر زیبای روسری سیاه من از هیلا صدیقی با دکلمه ای دلنشین از بهار ایرانی. 

ترس نشسته در دلم ، غمزده در نگاه من
سهم من از زنانگي ،‌ روسري سياه من

راز دلم نهان شده ، پشت سر حجاب من
غرق گناهم ،‌ تو بيا ، باز بشو نقاب من

روسري سياه من سهم من از ستاره ها
دور زحل نشسته اي ،‌ در گذر شراره ها

تير نگاه هرزه ها حكم خلاصي كه گرفت
نوبت حبس تو و من، ‌زير گره ها شُل و سفت

روسري سياه من بخواب روي شانه ام
خميده پشت من ، بيا بدون پشتوانه ام

نقش سپيد غصه ها ، زده به تار موي من
پود سياه شو ، بيا ، بباف آبروي من

نجابت شرقي من قفل تنيده روي لب
بر آفتاب صورتم نشسته سايه هاي شب

سهم من از زنانگي روسري سياه من
بپيچ دور گردنم ، ‌ ببند راه آه من

ترس نشسته در دلم ، غمزده در نگاه من
باز بكوب بر سرم ، روسري سياه من