نگاهی گذرا به تاریخچه ی پوشش در ایران، از زیبایی و سودمندی تا اجبار و پلیدی…

اشاره: بخش فرهنگی خبرنامه خلیج فارس؛ به سراغ پوشش ایرانیان رفته و تغییرات و تنوع لباس ایرانیان را مورد بررسی قرار داده است. در ستون حاضر؛ همکارمان ” محمد سفریان ” نگاهی اجمالی به گذشته ی پوشش در ایران انداخته و تغییرانی که از جانب جامعه و حکومت بر فرهنگ پوشش ایرانی تحمیل شده را مورد بررسی قرار داده. ” لیلا سامانی ” هم گفت و گویی داشته با یکی از طراحان لباس ایرانی که در سالهای اخیر با نو آوری هایش هیاتی تازه برای پوشش زنان ایرانی به ارمغان آورده؛ این دو مطلب را در بخش فرهنگی خبرنامه ” خلیج فارس ” از پی بگیرید…

0,,16992421_303,00

آداب پوشش و تنوع لباس یک قوم  را بسیاری از پژوهشگران فرهنگ مردمی نخستین پایه ی شناخت از تاریخ و گذشته ی مردم آن ناحیه دانسته اند.

ناگفته پیداست که نحوه ی پوشش مردمان، به عوامل بسیاری از جمله آب و هوا؛ جنگ های تاریخی؛ تاثیرپذیری از همسایگان؛ مذهب و باورهای دینی و همچنین اقتصاد و شیوه ی دشت رزق نسبت داده می شود. در ایران کنونی نیز؛ گستره ی جغرافیایی و وجود اقلیم های متفاوت در کنار تاریخ پر قدمت و گذشته های پر حادثه، باعث پدید آمدن لباس های گونه به گونه ای شده که هر یک در نقش و رنگ، یگانه اند و در جنس و ریخت، نشانه ای از هویت و گذشته ی تاریخی پر نوسان ایران زمین.

نگاهی به گذشته های تاریخی معلوم مان می کند که ایرانیان از دیرباز و از زمان بروز نخستین نشانه های یکجانشینی از جمله ی نخستین اقوامی بوده اند که به پوششی خاص و معنی دار دست پیدا کرده اند. بسیاری از محققین تاریخ، از جمله ” ویل دورانت” آمریکایی؛ مبدا و آوردگاه لباس های پوشیده و زیبا در ممالک شرقی را به ایرانیان نسبت داده اند.

علاوه بر گستردگی جغرافیایی و تنوع زیست محیطی، ادیان پیشین رایج در ایران نیز، همگی اهمیت خاصی به پوشش داده اند. تا آنجا که در تعالیم زرتشتی، علی رغم اجباری نبودن پوشش و استتار کامل برای زنان و مردان؛ پوشیدگی تن در هنگام عبادت همواره توصیه می شده.

تاریخ معاصر ایران اما حوادث ویژه ای در راه تغییر شکل پوشش مردان و زنان ایران، به خود دیده. نخستین گام شاید به رسمیت شناخته شدن مذهب شیعه در زمان حکومت صفویان بوده باشد که حکم به تغییرات بنیادین در لباس شهروندان ایرانی، علی الخصوص زنان این آب و خاک داد.

تغییر دوم را بسیاری از کارشناسان به فرمان کشف حجاب در زمان رضا شاه پهلوی نسبت می دهند. هم آن زمان که پوشش شهری ( غربی ) به اجبار جایگزین پوشش های محلی و سنتی ایرانیان شد. در این برهه  از زمان، علاوه بر زنان ایرانی، لباس مردها هم دچار تغییر شد و کت و پیراهن و شلوار غربی؛ جایگزین نمونه های محلی ایرانی شدند.

و اما، وقوع انقلاب اسلامی در تاریخ ایران نزدیک ترین حادثه به حافظه ی امروزین ماست که تغییرات وسیع و لابدی را به پوشش ایرانی تحمیل کرده؛ تا آنجا که شیوه ی پوشش ایرانیان در سالهای اولیه ی بعد از انقلاب؛  از خوب و بد و زشت و زیبا عبور کرد و تنها از نشانه های مذهبی برخوردار شد.

تنها چند ماه بعد از وقوع انقلاب و در شرایطی که در میان گفته های رهبران انقلاب خبری از پوشش اجباری اسلامی برای مردان و زنان نبود، به ناگاه و این بار هم به زور سرنیزه، پوششی خاص به مردم ایران تحمیل شد.

در هیات تازه، پوشیده بودن تمام بدن برای مردان و زنان یک فرض ابتدایی بود و علاوه بر این موی سر خانم ها هم به زیر مقنعه و چادر تبعید شد تا این طور قوانین لابد مذهبی برگه ای تازه از تاریخ پوشش ایرانیان را رقم بزنند.

در سالهای اولیه؛ چادر سیاه عربی به عنوان پوشش برتر از جانب حکومت وقت به زنان ایرانی تحمیل شد. پوششی که علاوه بر مشکلات ناشی از دشواری به تن کردن؛ و گرمای غیر قبل تحملش در ماه های داغ تابستان، بار زیادی از ” زشتی ” ظاهری را هم به دوش می کشید. این پوشش که پیش تر در قالب ها و رنگ های دیگر در میان زنان ایران رواج داشت؛ این بار در هیاتی تمام سیاه در آمده و به جبر روزگار بر قامت زنان ایرانی کشیده شد.

مذهب لابد حاکم، همچنین در سالهای اولیه لباس های آستین کوتاه را برای مردان هم نمی پسندید و ایشان را هم به زور سرنیزه مجبور به پوشیدن آن چیزی می کرد که دلخواه حکومت بود.

با این همه اما ذکاوت سرشار شهروندان ایرانی که در تمامی بزنگاه های تاریخی به مدد ایشان آمده، این بار هم کارگر افتاد و مبارزه ی نرم ایرانیان با پوشش اجباری از همان سالهای اولیه ی حکومت آغازیدن گرفت.

در گام نخست؛ ” مانتوی ” فرانسوی با تغییراتی فراوان جایگزین چادر شد تا لااقل این سیاه غمگین در شکلی راحت تر بر تن سوار شود و برای نگه داشتنش به دستهایی همیشه آماده نیاز نباشد.

مانتوهای سیاه گشاد هم طی سالیان دراز به انواع و الوان گوناگون تغییر شکل دادند تا با وجود تحمیل همه جانبه ی حکومت این بار هم ایستادگی مردمان در برابر تحمیل نمودی تازه پیدا کند.

مورد قابل توجه دیگر؛ عدم توجه حکومت مرکزی به پوشش اقوام ایرانی ست. پوشش هایی که هرکدامشان توانایی به روز شدن و در مقیاسی جهانی مورد استفاده قرار گرفتن را دارند.

در شرایطی که شرکت های معتبر مد از بسیاری از سنت های دیرین پوشش در چهارگوشه ی دنیا بهره می گیرند، غافل بودن مسئولین فرهنگی حال حاضر ایران، از گنجینه ی پوشش ایرانیان باعث شده که این لباس ها علاوه بر در خفا ماندن، با خطر نابودی و فراموشی هم تهدید شوند.

لباس اقوام ترکمن؛ کرد؛ لر؛ بلوچ؛ فارس؛ گیلک؛ مازنی؛ خراسانی و … که هر یک علاوه بر مضامین عمیق جامعه شناختانه گنجینه ای از رنگ و زیبایی و راحتی را هم در خود دارند؛ در سالهای اخیر بیشتر از همیشه به انزوا رفته اند. این طور که پیداست عدم توجه مسئولین به فرهنگ های قومی و درک گهگدار نادرست شهروندان از مفاهیم ” زیبایی ” و ” مدرنیسم ” باعث شده تا بسیاری از لباس های زیبای ایرانیان؛ به دست فراموشی سپرده شوند.

http://www.khalije-fars.com/fa/item/19898