کسی تردیدی ندارد که مذاکره با ایالات متحده آمریکا، یکی از کابوسهای علی خامنهای است. رهبر متوهم جمهوری اسلامی میپندارد با آغاز مذاکرات با آمریکا، باید رخت خود را برکشد و فاتحهی تاج و تخت ولایت فقیه را بخواند. از اینروست که طی بیش از دو دهه رهبریاش، بارها و بارها نسبت به شروع گفتگوها و از بین بردن دیوار بیاعتمادی بین دو کشور کارشکنی کرد و البته هزینههای فراوانی هم این کابوس مقام عظما بر دوش مردم ایران گذاشت.
با روی کار آمدن تحفهی آرادان، و از آنجا که احمدینژاد سخت دلبستهی آمریکا و شیفتهی نیویورک بود، باز هم نایب امام زمان در فشار و تنگنا برای قبولی مذاکره با آمریکا قرار گرفت و البته بازهم آن را نپذیرفت. اما از آنجا که احمدینژاد دست بردار نبود و صدالبته برگهای برندهای را هم در دست داشت، تنها در ماههای پایانی ریاست جمهوریاش، خامنهای را واداشت تا بیاید و بگوید: «من دیپلمات نیستم، انقلابی هستم ولی میدانم مذاکره با آمریکا سودی ندارد.»
به هر حال این جمله خامنهای اگرچه یک گام به عقب بود، ولی بازهم این رهبر جمهوری اسلامی بود که بر عدم مذاکره پافشاری میکرد و همگان را برحذر میداشت.
حسن روحانی که در انتخابات پیروز شد، تیم رفسنجانی مجددا سکان ادارهی کشور را برعهده گرفت و همه نیک میدانند که تکنوکراتها تاچه میزان علاقه دارند با ایالات متحده به گفتگو بنشینند.
درباب علاقهی تیم رفسنجانی به مذاکره با آمریکا هم یک پیشینهی کاملا مشخص وجود دارد. به گواه تاریخ، هاشمی رفسنجانی و تیم وی از همان اوایل انقلاب در جستجوی راهی برای مذاکره با آمریکا بودند، که ابتدا با مانع خمینی و سپس هم با دیوار خامنهای برخورد کردند و نتوانستند در این راه موفق شوند.
خود هاشمی در تازهترین جلد خاطراتش با عنوان «اعتدال و پیروزی» که مربوط به سال ۱۳۶۹ یعنی، نخستین سالی که بدون خمینی آغاز میشود است از دلمشغولی هایش برای رابطه با آمریکا و از مخالفتهای مستمر خامنه ای مینویسد.
در روزنوشتهای این سال، اشارات چندی هم به میانجیگریهای کشورهای گوناگون برای مذاکرهی مستقیم میان ایران و آمریکا و عادیسازی روابط هست. در فروردینماه ۶۹ عیسی کلانتری و جلال ساداتیان از سفر زلاندنو بازمیگردند و پیام جیمز بیکر، وزیر امور خارجه آمریکا، را به میانجی وزیر امور خارجه زلاندنو برای ایران میآورند. این پیام خواهان بهبود بخشیدن به رابطه ایران و آمریکا و حل مسأله گروگانهای آمریکایی در لبنان است… پس از آنکه جیمز بیکر، وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد واشنگتن حاضر است با مقامات ایرانی مستقیماً مذاکره کند، عطاء الله مهاجرانی، معاون حقوقی و پارلمانی رییس جمهوری، در مقالهای با عنوان «مذاکره مستقیم» از این پیشنهاد استقبال کرد و پنج دلیل برای درستی دیدگاه خود برشمرد. چند روز بعد خامنهای سخنانی درشت علیه آمریکا ایراد میکند و میگوید «آن کسانی که فکر میکنند ما باید با راس استکبار یعنی آمریکا مذاکره کنیم، یا دچار سادهلوحی هستند یا مرعوباند.. ما هیچ به دنبال مذاکره و رابطه با آمریکا نیستیم… من با مذاکره با آمریکا مخالفام.»
این دیدگاه خامنهای تا به امروز ادامه داشته است، اما اینک که مجددا هاشمی بال و پر گرفته، و نیز با توجه به سخنانی که خامنهای در اواخر دوران ریاست جمهوری احمدینژاد کرد (مبنی بر اجازهی تلویحی دادن برای رابطه با آمریکا)، در کنار چندین عامل دیگر، از جمله ورشکستگی اقتصادی، بحران هستهای و .. میتوان انتظار شروع لاکپشتی مذاکره با ایالات متحده را داشت.
البته باید این نکته را هم اضافه کرد که جمهوری اسلامی تاکنون چندین بار با آمریکا مذاکره محرمانه داشته است، مذاکراتی در خصوص جنگ افغانستان و عراق و .. اما هیچگاه رژیم ایران بهصورت رسمی این مذاکرات را تایید نکرد و این فوبی آقای خامنهای همچنان ادامه داشته است.
اخباری که این روزها منتشر میشود و بهخصوص یادداشتهای تند برادر حسین بازجو، که تماما منعکس کنندهی دیدگاه خامنهای و افراطیهاست هم گواهی دیگر بر این ادعاست.
در نخستین خبر، حضور پادشاه عمان در تهران در روزهای گذشته به عنوان اولین میهمان خارجی حسن روحانی بود. پیش از دیدار پادشاه عمان با حسن روحانی و خامنهای که در روزهای گذشته صورت گرفت، خبرگزاریهای بینالمللی نوشتند که سلطان قابوس حامل پیام آمریکاست، اما مقامات ایران آن را تکذیب کردند.. در نهایت امروز وزیر خارجه ایران آن را تایید کرد.
محمد جواد ظریف امروز و در حاشیه بدرقه سلطان قابوس پادشاه عمان در فرودگاه مهرآباد با اشاره به ملاقات پادشاه عمان با خامنهای و روحانی گفت: «این ملاقات بسیار سازنده بود. ما در مورد موضوعات مختلف دو جانبه، مسائل بینالمللی و منطقهای صحبت کردیم و امیدواریم که آثار و نتایج این سفر را در بهبود شرایط منطقه مشاهده کنیم.»
ظریف در پاسخ به این سوال که آیا در جریان سفر پادشاه عمان به تهران بحثی در مورد آمریکا نیز بین مقامات دو کشور صورت گرفت یا نه؟، گفت: آمریکا یکی از موضوعاتی است که وقتی دوستان ما به ایران سفر میکنند در مورد آن صحبت میکنند. بعضا آنها صحبتهایی با مقامات آمریکایی داشتهاند و در این زمینه صحبتهایی مطرح میشود.
بنابراین حضور سلطان قابوس به عنوان اولین میهمان خارجی حسن روحانی و میانجیگری عمان بین ایران و عمان میتواند نخستین اقدام دولت جدید برای شروع مذاکرات باشد.
و در خبر دیگر هم امروز روزنامه «کیهان» گمانهزنی رسانهها درباره سفر پادشاه عمان و جفری فلتمن٬ معاون آمریکایی دبیرکل سازمان ملل به تهران مبنی بر اینکه آنها حامل پیام از ایالات متحده هستند را «جلف بازی طیفی از رسانههای سیاسی زرد» معرفی کرد.
این روزنامه نوشته است: «چالش ایران و آمریکا عمیقتر از آن است که با چند چشمبندی رسانهای- دیپلماتیک وصله پینه و رفع و رجوع شود. این شکاف در همین ۶۰ سال آن قدر وصله و پینه شده که دیگر رفوبردار نباشد.»
دیگر اقدام حسن روحانی نیز تشکیل معاونت امنیتی در ریاست جمهوری با مسئولیت علی یونسی است. اگرچه این خبر تکذیب شد، اما اخبار غیررسمی حاکی از آن است که یونسی چنین سمتی را برعهده گرفته تا سکان وزارت خارجه تاحدودی از ید خامنهای خارج و زیرنظر روحانی رفسنجانی اداره شود.
اما می توان گفت باوجود همهی این قرائن، خامنه ای اگر شده در دقیقهی نود هم با مذاکره با آمریکا (علیرغم اینکه به سود منافع ملی باشد) مخالفت خواهد کرد، چراکه او بهراستی در این خصوص دچار بیماری «فوبیا» است و در ذهن بیمار خود میاندیشد هرگونه گفتگو با این کشور، پایانی بر اسلام و البته ولی فقیه نایب امام زمان خواهد بود!