ایران و جهان در هفته ای که گذشت (۱۴)؛ خبر و تفسیر از ف. م. سخن

جنگ جمهوری اسلامی با امریکا و عوارض آن؛ ف. م. سخن

وضعیت ناپایدار منطقه ی خلیج فارس، تعداد پیش بینی های نظامی را افزایش داده است.

بعد از تهدیدهای پرزیدنت ترامپ و دستگاه اجرایی امریکا، دنیا انتظار داشت واکنش ج.ا. و رهبر آن سید علی خامنه ای، واکنشی محتاطانه همراه با عقب نشینی و اعلام علاقه به ادامه ی مذاکرات باشد.

اما بر خلاف پیش بینی ها، تهدیدها اثر معکوس بر جمهوری اسلامی گذاشت، و واکنش های نشان داده شده، بر خلاف انتظار اکثر تحلیل گران خارجی بود.

پیش بینی واکنش های سیاسی و نظامی ج.ا.، بر خلاف تصور بسیاری از دلمشغولان به موضوعات خاورمیانه، پیش بینیِ آسان و مبتنی بر تجربیات گذشته نیست.

ج.ا. در طول ۴۰ سال حاکمیت خود، همواره راه هایی در مقابله با به قول خود «دشمنان» اش در پیش گرفته که متکی به عقل محاسبه گر و پارامترهایی مثل سود و زیان نیست.

در وهله ی اول باید در نظر داشت که ج.ا. و رهبر و مدیران رده بالای آن، کشور را بر اساس «ایدئولوژی» و «اسلام»ی که مخصوص خودشان است اداره می کنند.

این اسلام، بر خلاف اسلام های دیگر، قدرت مانور و تغییر بسیار دارد و می تواند به آسانی از این رو به آن رو شود.

چیزی که سروش و همخط ان او به نام «قرائت» معرفی کرده اند، در واقع یک قرائت نیست بلکه چند قرائت است که می تواند در آن واحد با تغییر ظاهر و حتی ماهیت، مشی جدیدی در مقابل رهبران کشور قرار دهد. تعدد این قرائت ها، آن هم فقط در متن حکومت اسلامی، تعداد احتمالات را در انتخاب راه افزایش می دهد و درست در لحظه ای که تحلیلگر، به راه معینی بر اساس معیارهای مشخص و معادلات عادی می اندیشد، به ناگهان با موضوعاتی بر خورد می کند که پیش بینی آن به سادگی ممکن نیست.

در مقالات دیگری در باره ی عملکرد نظامی جمهوری اسلامی، بر خلاف مشی عادی و ظاهرا عاقلانه سخن گفته ام و آن را تکرار نمی کنم.

اما تاخیر و تعلل کشورهای درگیر با ج.ا.، به خاطر برخورد با این گونه خط مشی های تجربه نشده است، که باعث می شود، آن ها پیشاپیش به دنبال راه حل های احتمالی در مقابل مسائلی این چنین باشند و بی گدار به آب نزنند.

این بی گدار به آب نزدن را جمهوری اسلامی حمل بر ترس و نگرانی طرف مقابل از قدرت خود می کند حال آن که تاریخ معاصر نشان داده است که حسابگری شطرنج بازانه، تا مراحلی از برخورد و درگیری صورت می پذیرد و بعد از آن، کشورهای خسارت دیده یا خسارت بیننده در آینده وارد مرحله ی عمل می شوند حتی اگر دچار خسارت های موضعی و موقتی شوند.

آن چه در این گونه درگیری ها تعیین کننده است، دو چیز است:

-همبستگی میان کشورهای در گیر با ج.ا.، و تنها ماندن یا کم تعداد ماندن کشورهای همپیمان و همراه با ج.ا..

-میزان قدرت نظامی این کشورها در مقایسه با ج.ا..

می توان در کوتاه مدت، انتظار عملیات مبتکرانه و خطرناک از طرف جمهوری اسلامی را داشت، ولی اگر درگیری های دو طرف «رسما» آغاز شود و هر دو طرف خواهان نشان دادن توانایی های خود «به طور همزمان» باشند، ج.ا. قطعا و بی هیچ تردیدی بازنده خواهد بود و هیچ یک از ابتکارات جنگی اش در مبارزه ی دراز مدت، او را به پیروزی نخواهد رساند.

تصور این که دنیای غرب، حاضر به واگذاری مسابقه با جمهوری اسلامی شود، تصوری عبث است و در بدترین فرض ها و غیر ممکن ترین حالت ها، این جمهوری اسلامی است که بازنده ی نهایی خواهد بود.

اما آن چه جهان آزاد در مقابله با جمهوری اسلامی و خرابکاری های او در منطقه جنوب ایران و کشورهای عربی بر آن تمرکز خواهد کرد از این قرار خواهد بود:

-زیر نظر داشتن مداوم خط ساحلی ایران با خلیج فارس به طول ۱۴۰۰ کیلومتر که باید خطوط ساحلی جزایر ما را نیز به آن اضافه کرد. این کار با وسایل پرنده و شنودهای زمینی از طریق پایگاه های مستقر در کشورهای حاشیه ی جنوبی خلیج فارس صورت خواهد گرفت.

-زیر نظر داشتن مداوم لایه ی دومی که به موازات و در راستای لایه ی اول کشیده شده و نقش پشتیبانی نیروهای مستقر در لایه ی اول را بر عهده دارد.

-در صورت بروز درگیری، زیر آتش قرار دادن این دو خط، با بمب افکن های سنگین و موشک های زمین به زمین و دریا به زمین و هوا به زمینی که امروز به هر سه شکل، در منطقه مستقر شده اند. این موضوع با در نظر گرفتن وضعیت نیروگاه اتمی بوشهر و مخازن گازی و نفتی در سمت ج.ا. می تواند پیامدهای بین المللی و اکولوژیک جدی در پی داشته باشد.

-وقوع چنین درگیری یی، بر حرکت شناورها در خلیج فارس به مدت نامعین تاثیر خواهد گذاشت و حتی بدون بسته شدن تنگه ی هرمز، بر آمد و شد کشتی ها، و حتی هواپیماهایی که مبداء یا مقصدشان فرودگاه های مهم و استراتژیک کشورهای حاشیه خلیج فارس است تاثیر مستقیم خواهد گذاشت.

در کنار این درگیری ها، زدن پایگاه های موشکی شناخته شده و ناشناخته در نقاط مختلف خاک ایران، و استفاده ی گسترده از جنگ الکترونیک به منظور قطع ارتباطات، و نیز هدف قرار دادن محل استقرار سران نظام و مخفی گاه های آن ها و ابنیه و پایگاه های متعلق به نیروهای نظامی و شبه نظامی و امنیتی، نه تنها در تهران، بلکه در تمام شهرهایی که برای این منظور به شکل «رزرو» تعیین شده، در برنامه ی نظامی طرف مقابل ج.ا. وجود خواهد داشت.
به همین لحاظ، بر خورد نظامی امریکا و کشورهای عربی، از حد منطقه ای و محدود فراتر خواهد رفت و اگر فاکتورهای دخالت چین و روسیه و کره شمالی را هم به آن اضافه کنیم، وقوع نوعی جنگ جهانی دور از ذهن نخواهد بود.