سرنوشت رژیم رقم زده میشود
علیرضا نوریزاده نویسنده و روزنامهنگار
جمعه ۹ آبان ۱۴۰۴ برابر با ۳۱ اُکتُبر ۲۰۲۵ ۱۴:۳۰


از زمان پنهان شدن سید علی خامنهای در «نهانگاه پوشیده امام زمانی» اعتبار و جایگاه او نزد «درحلقه قدرتنشستگان» دیروز و بعضا امروز، هر روز فروتر و ذلیلتر میشود.
تا پیش از جنگ ۱۲ روزه، رهبر رژیم علیرغم ضرباتی که با فلج شدن و گاه نابودی ۸۰ تا ۹۰ درصدی تروریستهای جیرهخوارش در لبنان و عراق و یمن و نابودی ۱۰۰ درصدی آقازاده دکتر بشار الاسد، متحمل شد، همچنان میداندار بود؛ منتقدان را میکشت و فرمان قلعوقمع صادر میکرد، از پیروزیهایش میگفت و مداحانش از سپهسالار دستاربرسری میگفتند که نبرد با اسرائیل را رهبری میکند، بی بیم از هواپیماها، موشکها، پهپادها و خفیهکاران اسرائیل.
بعد از جنگ ۱۲روزه هم، مداحانش و در نهایت خودش، یادآور میشدند که «نایب المهدی» در خانه پدری با لشکر زعفر جنی، سیلیهای بسیار بر گونه بنیاسرائیل زده است که جایش تا یومالمیقات بر گونه یهود باقی خواهد ماند، اما در طول دو هفته اخیر آشکار شد که «حضرت آقا» را آبرو چنان ریخته که به اندازه کف دستش برای وضو هم قادر به حفظ آبرو نیست.
ملت که در جنبش سبز، مرگش را خواسته بودند، در جنبش مهسا، از رژیم عبور کردند و حالا دیگر حریم و اعتباری هم نمانده است تا حتی در خیال، صلای صلاحالدینی سر دهد و قبای سپهسالاری، ولو به عاریه، بر تن کند.
نخستین بار این هاشمی رفسنجانی بود که در جمع یاران و همراهان خمینی، زبان به طعنه گشود و حمایت خامنهای از اعزام نیرو برای حمایت از رژیم اسد را که صدها هزار سوری را کشت و میلیونها تن را آواره کرد، محکوم کرد و از بیحرمتیها گفت.
۱۱ روز پس از آخرین انتقادش از خامنهای، «مقام معظم» با قمیها دیداری داشت. او در طول دوران ریاستجمهوری و رهبری، از شیطان بسیار گفته بود؛ هم بزرگش (آمریکا) و هم کوچکش (انگلستان)، اما آن روز، دو بار از «شیطان اکبر» یاد کرد؛ شیطان اکبری که از برادران است اما….
تا دیروز «مقام معظم» از هر گناهی مبرا بود، اما حالا نوبت زبان گشودن آشنایان دور و نزدیک شده است. فائزه هاشمی که بارها روایت رسمی از مرگ پدرش را دروغ خوانده بود، به جوانآنلاین گفت: «پدرم را کشتند و ترور کردند. این را بارها گفتهایم و پنهان نکردهایم.»
او در پاسخ به اینکه چه کسی او را کشت؟ گفت: «امیرکبیر را چه کسی کشت؟ وقتی کسی در راس حکومت را میکشند، یعنی یک مجموعهای دخیل بودند. برخی به اسرائیل و روسیه و… اشاره میکنند، اما من معتقدم که پدرم را اسرائیل ترور نکرد. ترور داخلی بود.»
اشاره به ناصرالدینشاه بیهدف نبود. هاشمی رفسنجانی هرگز پنهان نکرد که خیلی دوست دارد امیرکبیر معاصرش بخوانند. آن کسی هم که کتابی با این عنوان نوشت، از لطف بیشمار شیخ اکبر بهرمانی برخوردار شد.
ناصرالدینشاه امیر را در پی توطئه دقیق مهد علیا، مادرش و میرزا آقا خان نوری، به قتل رساند.
آنسو، مهدی کروبی گریبان سردار قالیباف را گرفت که در نوکری روس، از نوکران تودهای پیشی گرفته است.
این سخنان کروبی بیپایه نبود. وقتی تاریخ را بازخوانی میکنیم، به رایالعین میبینیم که حتی در زمان قاجاریه که روس و انگلیس به کمک نوکرانشان عملا قدرت را در دست داشتند، نه میرزا سعید خان، وزیر خارجه روسوفیل، و نه میرزا آقا خان نوری انگلوفیل، هرگز در دفاع از منافع روسیه یا انگلستان چنین سینه سپر نکردند.
صالحی امیری، وزیر میراث فرهنگی پزشکیان، طی سخنانی در مشهد، نقش قالیباف را در ۱۲ روز جنگ به گونهای توصیف میکند که انگار او حاکم و فرمانده کشور و نیروهای نظامی بوده است. سردار قالیباف لباس رزم بر تن میکند و در غیاب اهالی ولایت فقیه، یکتنه به میدان میرود و صلای سرداری و قیادت سر میدهد، بعد هم در مجلس و بر کرسی آزادمردی چون موتمنالملک، چنین میگوید: «لازم میدانم انتقاد صریحم را به مواضع رئیسجمهوری و وزیر خارجه اسبقمان اعلام کنم که دقیقا در شرایطی که مسیر همکاریهای راهبردی ما با کشور روسیه در حال پیشرفت است، با مواضع خود به این مسیر لطمه زدند.»
این پیام فقط خطاب به روحانی و ظریف نبود. بلکه به ولادیمیر پوتین هم یادآوری میکرد که «رفیق ولادیمیر! اگر در جستجوی نوکر سرسپردهای، اینجانب سردار خلبان دکتر محمدباقر قالیباف در خدمتم!»
قالیباف از طریق صالحی امیری، غیرسیاسیترین وزیر پزشکیان، از مسئولیت ۱۲ روزه خود پرده برمیدارد و سپس یادآور میشود که در آن ۱۲ روز وحشت، او و نه سیدعلی و دکتر مسعود، ادارهکننده کشور بوده است.
این رمزها و نشانهها چه معنایی دارد؟
۱ــ جنگ جانشینی پیش از سفر سید علی یا اعزامش به دیار مرگ به دست نتانیاهو، با شدتی وصفناشدنی آغاز شده است.
۲ــ مجتبی علیرغم تلاشهای پدر برای جا انداختن ولایتش، هیچ جایی در معادله قدرت ندارد. او میتواند شریک انصاری بانک آینده و قاضی صلواتی و دستآموز سید اصغر حجازی باشد، اما در فردای ایران بیخامنهای، جایی نخواهد داشت .
۳ــ با تصفیه خونین عمدهترین سرداران سپاه از جمله قدرتمندترینهایشان (باقری، رشید و کاظمی ) به دست اسرائیل، حتی یک شخصیت نظامی که قادر به اداره کشور باشد، باقی نمانده است. اینکه خامنهای قدرت را به قالیباف سپرده یا خود قالیباف مبتکر این تحول بوده است، آشکار نیست، اما با ضربه سنگینی که علی شمخانی، با انتشار ویدیو عروسی دخترش در اسپیناس پالاس، متحمل شد، به نظر میرسد او هم برای صدرنشینی قدرت بعد از غیبت کبرای علی خامنهای، جایی نخواهد داشت.
۴ــ در چنین احوالی، قالیباف باید زمین را چنان هموار کند که با کودتا یا بیکودتا، بتواند قدرت را قبضه کند. اغلب فرماندهان جدید سپاه آدمهای او هستند. نشاندن سردار وحید در مقام جانشینی سرلشکر موسوی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، ساده نبود. خامنهای یک بار او را که چند ساعتی جای سردار سلامی را گرفته بود، دور کرد، اما امروز به لطف «سردار»، او دومین منصب نظامی جمهوری اسلامی را عهدهدار میشود.
۵ــ تلاشهای حسن روحانی و حسن خمینی در طرح نام آنها بهعنوان نامزدهای مقام ولی فقیه هم به جایی نخواهد رسید. روحانی عام (عمامه سفید) نمیتواند مقامی را حائز شود که بدون نص مکتوب و بر اصل غیبت، از آنِ سادات است (عمامه سیاهها). حسن خمینی هم که اصل سیادت را دارد، در نگاه اهالی حوزه هنوز بچه است و جایگاه رهبری ندارد. در این میان، آدمهایی مثل اعرافی و احمد خاتمی نیز در حقارت برکشیده شدن از سوی سید علی، فقط دستوپا میزنند.
در چنین احوالی از یک سو شاهد زوال تدریجی ولایت فقیه و از سوی دیگر صعود قالیباف خواهیم بود.
۶ــ تنها شخصی که قادر است این چیدمان را بهم ریزد، شاهزاده رضا پهلوی است. هنوز او در صحنه بیرقیب است و اگر مدعیان معارضه با نظام جستجوگر شمر در عاشورای ۲۸ مرداد نباشند و ادامه مصیبت فعلی را به یک ایران آزاد و یکپارچه با حضور شاهزاده در راس قدرت در دوران گذار ترجیح ندهند، خیلی زود میتوان تحقق همبستگی ملی را برای پایان دادن به فتنه ولایت فقیه شاهد بود.
از نظر بینالمللی نیز فضا مساعدتر از روزهایی است که در گوآدلوپ، سرنوشت ما را زیر سایه خمینی رقم زدند. نه اتحادیه اروپا، نه جهان عرب و نه آمریکا و متحدانش به ادامه نظام ولایت فقیه در ایران علاقهای ندارند؛ رژیمی فتنهگر که با ایدئولوژی خطرناکش، ۴۶ سال است ایران را اصالتا و منطقه را وکالتا به گروگان گرفته است.
کسی منتظر تجربه کردن حکم ولی فقیه ثالث نخواهد نشست. ملت بزرگ ما میتواند تاریخ را به دست خود و نه قالیباف و پوتین و ترامپ و نتانیاهو، رقم زند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.
