در روز هفتم آبانماه، همزمان با مناسبت «روز بزرگداشت کوروش کبیر»، گزارشها و ویدیوهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که مقامهای جمهوری اسلامی مسیرهای منتهی به مجموعه تاریخی پاسارگاد و آرامگاه کوروش را مسدود کردهاند. تصاویر منتشرشده از استان فارس حاکی است که نیروهای انتظامی، بسیج و سپاه پاسداران از بامداد این روز با ایجاد ایستوبازرسها در جادههای ورودی، مانع از حضور مردم در این محوطه باستانی شدهاند.
شهروندان میگویند این اقدام در ادامه سیاست همیشگی حکومت برای جلوگیری از گردهماییهای مردمی در پاسارگاد انجام گرفته است؛ جایی که هر ساله هزاران نفر از ایرانیان برای گرامیداشت یاد بنیانگذار نخستین امپراتوری ایرانی گردهم میآیند. در چهار دهه گذشته، جمهوری اسلامی بارها کوشیده است با محدودسازی دسترسی عمومی، از گسترش توجه جامعه به نمادهای فرهنگی و تاریخی پیش از اسلام جلوگیری کند.
در چند سال اخیر، این سیاست در قالب تعطیلی موزهها و سایتهای باستانی در روز بزرگداشت کوروش نیز اجرا شده است. با این حال، در مقاطع خاص سیاسی و نظامی، مانند دوران جنگ ۱۲ روزه و زیر آتش حملات اسرائیل، مقامات جمهوری اسلامی ناگهان به نمادهای ملی و واژگان میهنی پناه بردهاند؛ اقدامی که بسیاری از ناظران آن را نه از سر باور، بلکه بهعنوان ابزاری تبلیغاتی برای جلب افکار عمومی تفسیر میکنند.
این در حالی است که در سرود رسمی جمهوری اسلامی حتی یکبار نام «ایران» ذکر نشده و در قانون اساسی نیز هویت ملی در سایهی ایدئولوژی مذهبی تعریف شده است؛ موضوعی که از نگاه منتقدان نشانهای از بیگانگی نظام حاکم با هویت تاریخی و فرهنگی ملت ایران است.
در همین روز، نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه نوبل صلح، در پیامی در اینستاگرام کوروش را «سرمایهای فرهنگی برای ایران و جهان» خواند و او را نمادی از رهبری عادلانه و رواداری دانست. او نوشت کوروش، برخلاف مستبدان امروز، آزادی عقیده و دین را پاس میداشت و هیچکس را به پذیرش آیین خود وادار نمیکرد.
محمدی با انتقاد از ساختار استبدادی حاکمیت در ایران گفت: «فراخوان کوروش ندای شادی مردمانی است که آزادانه راه خود را انتخاب میکنند، نه آنگونه که استبداد دینی امروز بر کشور تحمیل کرده است.» او افزود که کوروش بر عدالت به عنوان شرط مشروعیت قدرت تأکید داشت و نگاه به حکومت امروز ایران نشان میدهد که قدرت بیعدالت تا چه اندازه ویرانگر است. محمدی زندانها و چوبههای دار جمهوری اسلامی را نماد ستیز این نظام با آزادی و عدالت دانست و گفت: «مردم ایران راه کوروش را برای دستیابی به برابری، حقوق بشر و دموکراسی ادامه خواهند داد.»
هفتم آبان که بهصورت غیررسمی به عنوان روز کوروش شناخته میشود، در گاهشمار رسمی جمهوری اسلامی جایگاهی ندارد، اما هر ساله شمار بیشتری از ایرانیان آن را گرامی میدارند. آنان این روز را به یاد ورود کوروش به بابل و صدور منشور حقوق بشر او جشن میگیرند؛ سندی که از دید تاریخدانان نخستین اعلامیه مکتوب درباره آزادی، عدالت و کرامت انسانی است.
در همین حال، قادر آشنا، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور، گفته است از زمان آغاز مسئولیتش «هیچ پیشنهادی برای ثبت روز کوروش در تقویم رسمی ارائه نشده است». او با تأکید بر لزوم بهرهگیری از شخصیتهای تاریخی برای تقویت انسجام ملی گفت از اینکه در سالهای گذشته چنین درخواستی وجود داشته یا نه، اطلاعی ندارد.
این اظهارات در حالی بیان میشود که بنیانگذار جمهوری اسلامی، روحالله خمینی، از نخستین روزهای پس از انقلاب ۱۳۵۷ آشکارا با مفهوم ملیگرایی مخالفت میکرد و مرزهای ملی را مانعی برای تشکیل «امت واحده اسلامی» میدانست. همین دیدگاه، سنگ بنای سیاست فرهنگی نظامی شد که میراث ایران باستان را یا انکار میکند یا به روایت ایدئولوژیک خود فرو میکاهد.
با وجود این تلاشها، جایگاه کوروش در حافظه جمعی ایرانیان نهتنها کمرنگ نشده، بلکه در دهههای اخیر پررنگتر نیز شده است. بسیاری از شهروندان، او را نماد خرد، عدالت و آزادی میدانند؛ مفاهیمی که در تقابل کامل با واقعیت سیاسی و اجتماعی امروز ایران قرار دارد.
از نگاه بسیاری از تاریخپژوهان، دشمنی جمهوری اسلامی با یاد کوروش، ریشه در نقش محوری او در دوران پهلوی دارد؛ زمانی که کوروش و دیگر شاهان هخامنشی در بازتعریف هویت ملی ایران جایگاهی مرکزی داشتند. برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در مهرماه ۱۳۵۰ در پاسارگاد و تختجمشید، با حضور رهبران بسیاری از کشورها، بار دیگر نام کوروش را به جهان معرفی کرد و ایران را در مرکز توجه فرهنگی قرار داد.
پس از انقلاب، برخی چهرههای تندرو مذهبی حتی خواستار تخریب تختجمشید و پاسارگاد شدند، اما مقاومت مردم و تلاش کارشناسانی چون شهریار عدل مانع از آن شد. سرانجام پاسارگاد در سال ۱۳۸۳ بهعنوان پنجمین میراث جهانی ایران در فهرست یونسکو ثبت شد.
با این حال، رویکرد ایدئولوژیک جمهوری اسلامی نسبت به تاریخ باستان ادامه دارد. حکومت در ظاهر از کوروش به عنوان یک شخصیت تاریخی یاد میکند، اما در عمل هرگونه تجمع مردمی در پاسارگاد را با حضور گسترده نیروهای امنیتی سرکوب میکند. هر سال در آستانه هفتم آبان، مسیرهای منتهی به پاسارگاد بسته میشود تا از حضور مردم در کنار آرامگاه او جلوگیری شود.
این سیاست دوگانه نشان میدهد که نظام حاکم تنها تا جایی از یاد کوروش سخن میگوید که بتواند آن را در چارچوب ایدئولوژی خود مصادره کند. جمهوری اسلامی در برابر میراث کوروش، میان میل به بهرهبرداری نمادین و ترس از بیداری ملی در نوسان است.
در نهایت، این رویکرد نهتنها نشانه بیاعتمادی حاکمیت به تاریخ و فرهنگ ملت ایران است، بلکه تصویری روشن از بحران هویتی نظامی ارائه میدهد که میان گذشته درخشان این سرزمین و ایدئولوژی محدودکنندهاش سرگردان مانده است. برای بسیاری از ایرانیان، یاد کوروش امروز بیش از هر زمان دیگر، یادآور آرزوی دیرینه برای بازگشت به دوران عزت، خرد و آزادی است.
