ابوالفضل قدیانی، از چهرههای شناختهشده جنبش اعتراضی ایران و از منتقدان سرسخت علی خامنهای، در تازهترین نوشته خود از زندان اوین، سخنان اخیر رهبر جمهوری اسلامی را «نشانهای آشکار از ذهنیت خودکامه و قرونوسطایی» توصیف کرده و او را به «جنایت، فریب و سرکوب ملت ایران» متهم کرده است.
به نوشته قدیانی، خامنهای در سخنرانی روز بیستوهشتم مهرماه، بار دیگر نشان داد که درک و ذهنیتی جز تحکیم قدرت مطلقه و گسترش اختناق ندارد. او در آغاز بیانیه خود مینویسد: «روز بیستوهشتم مهرماه، علی خامنهای، مستبد قدرتپرست و تبهکار ایران، سخنرانیای داشت، طبق معمول شعاری، تکراری و کسالتآور، همراه با فرافکنی، مغالطه و دروغ.»
به نوشته قدیانی، خامنهای در آن سخنرانی با اشاره به گفتههای رئیسجمهور ایالات متحده، گفته بود: «اگر توانایی دارد، برود میلیونها نفری را که در همه ایالتهای آمریکا علیه او شعار میدهند آرام کند.» قدیانی میگوید این جمله، در حقیقت افشاگر ماهیت مستبدانه و خودپرستانه رهبر جمهوری اسلامی است، چرا که او از رئیسجمهور آمریکا میخواهد مانند خودش و دستگاه سرکوبگر جمهوری اسلامی، معترضان را خاموش کند.
در ادامه نوشتهاش، قدیانی توضیح میدهد که خامنهای از این واقعیت غافل است که در آمریکا، با وجود تمام کاستیها، نظامی دموکراتیک و نهادینه وجود دارد که حافظ حقوق مردم است و قدرت سیاسی از اراده ملت سرچشمه میگیرد. بنابراین، حتی رئیسجمهوری چون دونالد ترامپ نیز اجازه سرکوب اعتراضات را ندارد، چرا که ساختار سیاسی و نظام قضایی مستقل آن کشور چنین امکانی را از او سلب کرده است.
قدیانی در بخشی دیگر از یادداشت خود مینویسد که ترامپ نژادپرست و خامنهای خودپرست، از نظر ماهیت بسیار به هم شبیهاند؛ هر دو مستبد، قدرتطلب و خودکامهاند، اما تفاوت در ساختار سیاسی کشورهاست که مانع میشود ترامپ همانند خامنهای عمل کند. به گفته او، در آمریکا، حتی رئیسجمهور نمیتواند مردم را به گلوله ببندد، چشمانشان را کور کند، صدها نفر را بکشد، هزاران نفر را زخمی یا زندانی کند، یا معترضان را تحت شکنجههای وحشیانه قرار دهد.
قدیانی میافزاید: ترامپ در آرزوی داشتن چنین قدرتی است، اما خود نیز میداند که این آرزو هرگز تحقق نخواهد یافت. او مینویسد که مخالفان میلیونی ترامپ در آمریکا او را با «سلاطین» مقایسه میکنند و این تشبیهها نشان میدهد که اکثریت مردم آن کشور به ماهیت فاشیستی و استبدادی او پی بردهاند.
به نوشته قدیانی، خامنهای با ذهنیت قرونوسطایی و تفکر تئوکراتیک خود، همانگونه که نظریه ولایت فقیه را زاده چنین ذهنی میداند، چیزی جز سرکوب و اطاعت کورکورانه نمیفهمد. او میگوید خامنهای تنها به دنبال ایجاد نیروهای نظامی برای سرکوب مردم و القای ترس و هراس است، در راستای همان استراتژی رسوای «النصر بالرعب».
قدیانی تأکید میکند که از دید خامنهای، «امنیت» تنها به معنای امنیت حکومت غاصب و فاسد اوست، نه امنیت ملی یا امنیت مردم. او مینویسد: برای حاکمان غاصبی چون خامنهای، امنیت ملت مفهومی ندارد، زیرا امنیت واقعی ملت در نبود استبداد معنا پیدا میکند.
در بخش دیگری از نوشته، قدیانی یادآور میشود که خامنهای نمیخواهد بپذیرد قدرت واقعی کشورهای دموکراتیک، در محدودیت قدرت حاکمان است. به گفته او، رؤسای جمهور در دموکراسیهای واقعی چون آمریکا، وقتی در برابر ملت از ابزار سرکوب بیبهرهاند، در برابر ملت خود پاسخگو هستند، و همین قدرت ملت است که آنان را وادار به احترام به آزادی و حقوق بشر میکند.
قدیانی سپس به روابط بینالملل اشاره کرده و تأکید میکند که هیچ دولت خارجی، از جمله ایالات متحده، دلسوز ملت ایران نیست و کشورها در روابط جهانی صرفاً منافع ملی خود را دنبال میکنند. او میگوید همانطور که روسیه و چین با بهرهگیری از ضعف جمهوری اسلامی، ایران را میدوشند، خامنهای نیز در داخل کشور، ملت ایران را غارت میکند تا بقای حکومت استبدادی خود را تضمین کند.
در ادامه نوشته، قدیانی بیپرده خامنهای را «خودکامهای قدرتپرست» مینامد که از واقعیت جامعه خود بیخبر است. او مینویسد خامنهای جرأت ندارد بپذیرد که اکثریت مطلق مردم ایران از او و نظام جمهوری اسلامی بیزارند. به باور قدیانی، اگر خامنهای به این حقیقت شک دارد، باید اجازه دهد تا یک رفراندوم آزاد و واقعی برگزار شود تا دنیا ببیند ملت ایران چگونه از نظام استبدادی او رویگردان شدهاند.
او هشدار میدهد که دیر یا زود ملت ایران، با قیام خود، بساط این حکومت ظالمانه و ضدملی را برخواهد چید و نظام دلخواه خود را جایگزین خواهد کرد. به نوشته قدیانی، مسالمتآمیزترین و کمهزینهترین راه برای تغییر نظام آن است که خامنهای از قدرت کنارهگیری کند، از ملت ایران طلب بخشش نماید و اجازه دهد تا مردم در یک همهپرسی آزاد، نظامی تازه و دموکراتیک را بنا کنند؛ نظامی که بر پایه حقوق بشر و جدایی دین از حکومت استوار باشد.
قدیانی در پایان نوشته خود با امید به آینده میگوید: «به امید آن روز که ملت ایران بتواند جمهوری دموکراتیک و سکولار خود را بر ویرانههای نظام فاسد اسلامی بنا کند.»
ابوالفضل قدیانی از مخالفان جدی شیوه حکمرانی علی خامنهای است. او سالهاست که با وجود سن بالا و بیماریهای مزمن، به دلیل مواضع صریح و بیپردهاش علیه رهبر جمهوری اسلامی در زندان اوین محبوس است. به نوشته او، «حقیقت را نمیتوان تا ابد در زندان نگاه داشت، و روزی ملت ایران به آزادی و عدالت دست خواهد یافت.»

 
 
		 
											 
											 
											 
											 
											